مجازات سنگین برای عاملان ربودن مرد ثروتمند
حکم سنگین دخترجوان که با همدستی دو آشنا، پیرمرد پولداری را در باغی مخوف زندانی کرده و با اسیدپاشی شکنجهاش داده بودند تا اموالش را تصاحب کنند، در دیوان عالی کشور تأیید شد.
به گزارش همشهری، سناریوی این گروگانگیری زمانی کلید خورد که یکی از دوستان دختر جوانی به نام میترا با او درباره پیرمردی صحبت کرد که خانهای اعیانی دارد و به تنهایی زندگی میکند. دختر 25ساله وقتی اینها را شنید برای سرقت از پیرمرد وسوسه شد و نقشهاش را با دو نفر از آشنایانش در میان گذاشت و آنها یکی از روزهای مردادماه سال95 نقشه خود را اجرا کردند.
روزحادثه میترا زنگ خانه پیرمرد 70ساله را به صدا درآورد و وقتی او در را باز کرد مدعی شد که کاسکویش به حیاط خانه پیرمرد پرواز کرده است. او به این بهانه وارد خانه ویلایی پیرمرد شد و پرندهاش را که خودش به داخل حیاط طعمهاش انداخته بود، برداشت. او آن روز با پیرمرد سر صحبت را باز کرد و با او طرح دوستی ریخت. پس از آن چند باری با هم به رستوران رفتند و میترا اعتماد پیرمرد را کاملا جلب کرد تااینکه با همدستانش نقشه گروگانگیری را اجرا کرد.
شکایت
تحقیقات در این پرونده با شکایت پیرمرد که با زیرکی موفق شده بود از اسارتگاه رهایی یابد شروع شد. وی بیستم مردادماه سال 95به اداره پلیس رفت و به مأموران گفت: روز حادثه (بیستم مرداد 95) با میترا دختر آشنایی که از مدتی قبل او را میشناسم قرار ملاقات داشتم. او سوار بر خودرویی بود که میگفت راننده آن در آژانس کار میکند و او را میشناسد. به جز راننده، مردی قوی هیکل هم داخل ماشین بود که میگفت از دوستان راننده آژانس است. میترا مدعی شد که میخواهد مرا به باغ پدریاش در حوالی کرج ببرد. من اصلا به او مشکوک نشدم چرا که بهنظرم دختر سادهای بود. او میگفت دانشجوی رشته پزشکی است و با چرب زبانی اعتماد مرا جلب کرده بود. وقتی به باغ رسیدیم، ناگهان میترا و دوجوانی که همراهش بودند دست و پایم را بستند و در اتاقک باغ مخوف زندانیام کردند. آنها روی کمر من اسید پاشیدند و مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند و میگفتند باید نفری 100میلیون تومان یعنی در مجموع 300میلیون پول در اختیارشان قرار دهم تا آزادم کنند. تازه آنجا بود که فهمیدم در چه دامی افتادهام. آنها از من چک سفید با امضای خودم میخواستند که من زیربار نرفتم اما دوباره روی کمرم اسید ریختند و اینبار از شدت درد بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم متوجه آثار جوهر روی انگشتم شدم و فهمیدم که آنها از من اثر انگشت گرفتهاند تا اموالم را تصاحب کنند. وی ادامه داد: من 5ساعتی در آنجا زندانی بودم تا اینکه میترا به همراه جوانی که وانمود میکرد راننده آژانس است از باغ بیرون رفت. من ماندم به همراه نفر سومی که میگفتند دوست راننده آژانس است. از او خواستم دست و پایم را باز کند و قول دادم اگر آزادم کند به جای 100میلیون، 400میلیون پول به او میپردازم. آنقدر درگوشش خواندم تا اینکه بهخاطر پول وسوسه شد و آزادم کرد تا سهم بیشتری گیرش بیاید. من هم به سختی کنار اتوبان ماشین گرفتم و خودم را به تهران رساندم.
با این شکایت مأموران موفق شدند 24ساعت بعد اعضای این باند را دستگیر کنند و آنها به آدمربایی برای تصاحب اموال پیرمرد ثروتمند اعتراف کردند. میترا در بازجوییها گفت: وقتی شنیدم که پیرمرد خیلی پولدار است موضوع را با حسین یکی از آشنایانم درمیان گذاشتم. او راننده آژانس بود و مرا میشناخت و با همدستی هم نقشه آدمربایی کشیدیم. همه شکنجهها زیر سر حسین بود. او حتی میخواست انگشت پیرمرد را قطع کند و از او اثر انگشت بگیرد تا اموالش را تصاحب کند. وی ادامه داد: نقشهمان این بود که پیرمرد را به قتل برسانیم اما بعد از آن ترسیدیم که قتل گردنمان بیفتد. برای همین میخواستیم او را معتاد کنیم تا آلزایمر بگیرد و ما هم به راحتی هرچه دارد به نام خود بزنیم. برای اجرای این نقشه باغی در کرج رهن کردم و وقتی پیرمرد را به آنجا بردیم، من فقط چند مشت و لگد به او زدم و اسیدپاشی را قبول ندارم. چند ساعت بعد هم همراه حسین از باغ بیرون رفتیم که متوجه شدم مهدی نفر سوم باند که از دوستان حسین بود به طمع پول بیشتر به پیرمرد اعتماد و آزادش کرده است.
حسین در بازجوییها به جرم خود اقرار کرد و گفت: این نقشه را با همدستی میترا کشیده است تا میلیاردها تومان پول به جیب بزند. مهدی نفر سوم باند چنین گفت: روز حادثه من به همراه پیرمرد داخل باغ بودم تا مراقب او باشم. میترا و حسین به شخصی پول داده بودند تا برایشان موادمخدر الاسدی جور کند. میگفتند اگر پیرمرد این مواد را مصرف کند پس از مدتی آلزایمر میگیرد و با امضا و اثر انگشتش میتوان همه اموالش را تصاحب کرد اما او پیشنهاد پول بیشتری به من داد که دلم به حالش سوخت و آزادش کردم. من فرشته نجاتش شدم و اگر آزادش نمیکردم معلوم نبود چه بلایی سر پیرمرد میآمد.
تأیید حکم
این پرونده پس از صدورکیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهمان در شعبه دوم پای میزمحاکمه رفتند. پس از رسیدگی به پرونده، میترا به اتهام آدم ربایی به 15سال زندان، به اتهام سرقت مقرون به آزار به 10سال زندان، شلاق و رد مال و به اتهام اسیدپاشی به 2سال حبس محکوم شد. حسین متهم اصلی پرونده نیزبه اتهام آدم ربایی به 20سال زندان، 7سال اسیدپاشی، 7سال ضرب و جرح و 7سال حبس و شلاق به اتهام مشارکت در سرقت مقرون به آزار ورد مال محکوم شد. نفر سوم نیز 7سال و نیم حبس به اتهام آدم ربایی، 5سال و 2ماه زندان و شلاق به اتهام سرقت مقرون به آزار و رد مال محکوم شد.حکم صادرشده با اعتراض متهمان به دیوان عالی کشور فرستاده شد اما شعبه 34دیوان آن را تأیید کرد. با قطعی شدن این رأی، پرونده به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.