شانس، شیری، علیپور!
بهروز رسایلی| باخت پرسپولیس به الاهلی عربستان و پیروزی دشوار السد برابر پاختاکور باعث شد شانسهای پرسپولیس برای صعود از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا بهشدت کاهش بیابد. حالا سرخها برای سومین حضور متوالی در یکهشتم نهایی 2 راه بیشتر ندارند؛ یا هر دو بازی باقیمانده برابر پاختاکور و السد را ببرند و یا با کسب 4 امتیاز از این دو بازی، دل به اما و اگرها ببندند. طبعا تیمی که با پنجره بسته به فینال آسیا رسیده بود باید با نفرات جدید بهتر از گذشته نتیجه میگرفت اما فعلا این اتفاق رخ نداده است. از قضا بهنظر میرسد پرسپولیس از نظر کیفی بسیار بهتر از پارسال بازی میکند. بهعنوان مثال 2 نمایش پرسپولیس در دیدار رفت با السد و همین بازی برگشت با الاهلی بهمعنای واقعی کلمه «خیرهکننده» بود و موجی از حرکات تاکتیکی و ترکیبی بین بازیکنان دیده میشد اما فرصتسوزی قرمزها کار را خراب کرده است. اگر قصد دارید بهطور ملموستر تفاوت امسال و پارسال را ببینید، مثلا به پیروزی یک بر صفر فصل گذشته سرخها در زمین الوصل نگاه کنید که با کیفیت پایین و چاشنی پررنگ شانس و اقبال بهدست آمد. حکایت امسال اما فرق دارد و بازیهای قابل دفاع پرسپولیس به ندرت با نتیجه مناسب همراه بوده است. قرمزها پارسال 4 بار در مرحله گروهی و نیمهنهایی با السد بازی کردند اما انصافا هیچکدام از نمایشهای آنها به اندازه بازی امسالشان مقابل تیم قطری آبرومندانه نبود. با این اوصاف اگر پرسپولیس در آستانه حذف قرار گرفته، این موضوع دلایلی دارد.
این فوتبال است
عامل اول همان چیزی است که همه ما ناخودآگاه فوتبال را به خاطرش دوست داریم؛ بیعدالتی! پرسپولیس پارسال در بازی آخر مرحله گروهی در حالی السد را یک بر صفر برد و بهعنوان تیم اول صعود کرد که شاید باید با 3 گل برابر حریف بازنده میشد. تک گل سرخها در آن مسابقه با گل بهخودی مرتضی پورعلیگنجی به ثبت رسید و بعدتر السد بارها تا فتح دروازه پرسپولیس پیش رفت اما توپهای این تیم با بداقبالی به ثمر ننشست. تنها به یاد بیاورید که اگر پرسپولیس در آن بازی مساوی میکرد، بهعنوان تیم دوم بالا میرفت و در یکهشتم نهایی به جای الجزیره امارات باید مقابل همین الاهلی عربستان قرار میگرفت. حتی در واپسین لحظات بازی برگشت نیمهنهایی هم اگر ضربه سر ژاوی با واکنش حیرتانگیز علیرضا بیرانوند همراه نمیشد، جشن صعود پرشکوه به نخستین فینال آسیا تبدیل به یک «ضدحال صد هزار نفری» میشد. پس باید به ذات فوتبال احترام بگذاریم؛ گاهی حقت نیست برنده باشی و برنده میشوی، گاهی هم باید ببری و نمیبری. به همین سادگی!
دست به جای پا
مسئله ذات فوتبال به کنار، اما قطعا در نتیجه نگرفتن پرسپولیس نقصانهای فنی هم دخیل است. اگر فرار استثنایی مهدی شیری در دقایق آغازین نیمه دوم را کنار بگذارید، بهطور کلی باید گفت مدافع راست سرخها در قواره سایر بازیکنان این تیم نیست. شیری در دفاع، پراشتباه و در حمله کماثر است. تأسفبارترین نکته در مورد او این است که در چند نوبت وقتی امکان بازی با پا و ارسال روی دروازه را داشت، دست نگه داشت تا توپ به اوت برود و آن را بلند پرتاب کند. مایه ناامیدی است که یک دفاع کنار، بازی با دست را بهکار با پا ترجیح بدهد. گو اینکه همیشه تجربه ثابت کرده اوتهای دستی بلند شمشیر دولبه است؛ گاهی مثل بازی رفت با الاهلی منجر به گل پرسپولیس میشود و گاهی مثل بازی برگشت، ضدحمله و پنالتی و گل حریف را میسازد.
در حسرت مهاجم قاتل
غیر از مسئله شیری اما پرسپولیس در خط حمله هم خلأ یک قاتل بیرحم مثل همین عمر سوما یا بغداد بونجاح را حس میکند و بدون این ابزار سخت است به مصاف مدعیان آسیایی بروی. علی علیپور بازیکن زحمتکش، پرتلاش و مؤثری است، اما شم گلزنی و مهارت تمامکنندگی مورد نیاز را ندارد. اینکه او آقای گل لیگ ایران میشود، غیر از توانایی خط میانی پرسپولیس در خلق موقعیت میتواند بهخاطر سطح پایین مسابقات داخلی هم باشد؛ وگرنه علیپور بیش از حد «متوسط» بهنظر میرسد. او برابر الاهلی توپهایی را خراب کرد که حتی یکی مثل استنلی کیروش هم از دست نمیدهد؛ درست مثل فرصت فوقالعادهای که برابر ذوبآهن از کف داد و اگر گل میشد، کار قهرمانی لیگ را یکسره میکرد. علیپور در بازی با السد هم تکبهتک 50متری را به عجیبترین شکل ممکن از دست داد تا درست در ثانیه آخر دروازه پرسپولیس باز شود و این تیم به جای اینکه الان صدرنشین باشد، در قعر جدول جا بگیرد. فوق فوقش این است که علیپور باید یک مهاجم مکمل یا رزرو باشد، اما حالا به امید اول خط آتش سرخها تبدیل شده و با وجود درخششهای گاه و بیگاهش، بعضا همه را مایوس میکند. پرسپولیس بعد از بازشدن پنجره باید یک مهاجم خطرناکتر میخرید اما آنها ماریو بودیمیر را انتخاب کردند که یا کلا مصدوم است و بازی نمیکند، یا در زمین به ندرت صاحب توپ میشود!