تحریر تسنیم در دستگاه افق
آیا مستند از «سپیده تا فریاد» در ادامه سیاستهای سابق صدا و سیما پخش شده یا اتفاق تازهای در راه است
مرتضی کاردر/روزنامهنگار
اگر بخواهیم مستند «شجریان؛ از سپیده تا فریاد» را با پیشفرض قرار دادن شبکه افق که این مستند را پخش کرده و سازنده آن که از خبرگزاری تسنیم میآید ارزیایی کنیم شاید موضع ما نیز مثل بسیاری از موضعگیریهایی که در روزهای اخیر صورت گرفته آمیخته با احساسات باشد، اما اگر مستند را با موضعگیریهای رسمی سالهای اخیر درباره استاد محمدرضا شجریان مقایسه کنیم پخش این مستند در منطق صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران یک اتفاق است حتی اگر از نامتعارفترین شبکه تلویزیون که گاه و بیگاه ساز استقلال از صدا و سیما را میزند، پخش شده باشد.
با وجود اینکه دیدگاه سازندگان مستند درباره شجریان و اتفاقات سالهای اخیر معلوم است، آنها همه تلاش خود را بهکار بستهاند تا دستکم موضع حرفهای درباره شجریان را با موضع سیاسی نیامیزند و تلاش کنند تا به اعتدال و بیطرفی نزدیک شوند.
داریوش پیرنیاکان و حسین علیزاده و حمیدرضا نوربخش جلوی دوربین کارگردان نشستهاند تا از شجریان بگویند، کسانی که هر کدام سابقه طولانی همکاری و دوستی با شجریان را در کارنامه خود دارند و از نزدیکترین هنرمندان به شجریان به شمار میروند. نوربخش هنوز نزدیکترین شاگرد شجریان و عملاً مدیر برنامههای او در سالهای اخیر بوده است. بهترین بخش مستند سخنان این 3 نفر است، ارزیابی ایشان از کارنامه حرفهای و دیدگاههای شجریان تقریباً جامع و مانع است و حرف آخر را درباره او زدهاند. آنجا که مثلاً داریوش پیرنیاکان با بررسی آوازخوانان بزرگ دوره قاجار مثل اقبال آذر و رضاقلی میرزا ظلی میگوید: «شجریان همه اینهاست» تا جایگاه او را در تاریخ موسیقی ایران نشان بدهد.
مستند شجریان با معیارهای صدا و سیما ساختارشکنانه است. نمایش حسن ستار در حال خواندن ترانه «شازده خانم» با شعر محمد صالحعلا و بیان محدودیتهای ایجاد شده برای شجریان در سالهای دهه 70و60 برای آلبومهای «بیداد» و «قاصدک» برای مخاطبان همیشگی تلویزیون تازگی دارد. روی آنتن رفتن بخشهایی از گفتوگوی شجریان با شبکههای «بیبیسی» و «وی.اُ.ای» و پخش جمله معروف «من صدای خس و خاشاک هستم» برای نخستین بار اتفاق میافتد. پخش فیلم آشنای حضور او در اعتراضهای سال 88و انعکاس موضع رهبر انقلاب درباره او که «صدای شجریان بهتر از تاج اصفهانی است.» از این جهت میتوان گفت این مستند تلاشی است برای تعدیل مواضع همیشه سیاسی و یک طرفه صدا و سیما در سالهای اخیر درباره شجریان.
حتی وقتی به بحث درباره موضعگیریهای سیاسی شجریان میرسد حسین علیزاده میگوید: «من تن به این مصاحبه نمیدهم که به یک نتیجه سیاسی برسیم که همه اتفاقها را بیندازیم گردن شجریان» و داریوش پیرنیاکان و حمیدرضا نوربخش نیز دلیل موضعگیریهای شجریان را تبیین میکنند، داریوش پیرنیاکان صراحتاً میگوید که «افراط، تفریط میآورد». «کسانی تلاش کردند شجریان را بیندازند روی دنده لج... من هم اگر روی دنده لج بیفتم ممکن است حرفهایی بزنم که خوشایند نباشد» و مهمتر از همه اینکه «در عین اینکه میگویم شجریان تند رفت اما از آن طرف هم همه حرفهایش را زد و تلاشهایش را کرد که بیاید در ایران کنسرت بدهد و سیدی منتشر کند و...». اما کسانی مانع شدند و نگذاشتند تا استادبزرگ آواز ایران از تریبونها و رسانههای داخل ایران استفاده کند.
با این همه روایت مستند، «شجریان؛ از سپیده تا فریاد» زمانپریش است. با اینکه به محدودیتهای شجریان در سالهای دور مثل توقیف آلبوم «قاصدک» یا حذف بیتی از آلبوم «بیداد» اشاره میکند اما از اتفاقهایی مثل حضور انصار حزبالله برای به هم ریختن کنسرت او یا حذف عبارت «میهنای میهن» از تصنیف جاودانه ابوالقاسم لاهوتی و دیگر اتفاقهایی که سبب مواضع تند شجریان شده، میگذرد، نیز از تلاش صدا و سیما برای حذف «ربنا» و جایگزین کردن آوازها و نواهای دیگری به جای آنکه هیچگاه قرین توفیق نشدند. همچنین مثل بسیاری از مستندهایی که در سالهای اخیر ساخته شدهاند رفتارهای صورتگرفته با شجریان در سالهای دور را بهانهای برای تسویه حساب با رؤسای دولتهای سالهای جنگ و سازندگی و اصلاحات قرار میدهد.
پخش مستند «شجریان؛ از سپیده تا فریاد» شاید گامی باشد برای آشتی با استاد بزرگ آواز ایران، گامی که باید پیشتر از اینها برداشته میشد، شاید زمانی که شجریان در گفتوگو با حمیدرضا نوربخش که در روزنامه ایران منتشر شد به تصحیح بعضی سوء تفاهمها درباره مواضع گذشتهاش پرداخت. پخش مستند پرسشهای بسیاری را سبب شده است. آیا حاکمیت قرار است موضع سالهای گذشتهاش را درباره شجریان تعدیل کند؟ آیا پخش مستند در آستانهماه رمضان خبر از این میدهد که امسال «ربنا»ی شجریان از صدا و سیما پخش میشود؟ آیا پخش مستند اقدامی سرخود است که شبکه افق مثل خیلی وقتها بیاعتنا به سیاستهای رسمی صدا و سیما انجام داده است؟ اگر اینگونه است چرا شبکه افق که نامتعارفترین شبکه سیماست اقدام به پخش این مستند کرده است؟ اما پرسش دیگری که شاید زودتر از بقیه پاسخ میگیرد این است که چرا این مستند در ایام نوروز، درست یک روز پیش از اینکه جایزه خداوندگار موسیقی بنیاد آقاخان به شجریان تعلق بگیرد پخش شده است؟