از ابتدا تا انتهای جاده هراز چه خبر است؟
مسیر سبز
نورا عباسی
تخته گازرفتن به سمت مقصد ویژگی اغلب ما ایرانیهاست. کم پیش میآید که در فاصله خانه تا محل سفر به کناری زده و خاطرهای از روستاها و طبیعت مسیر در ذهنمان ثبت کنیم. جاده هراز هم یکی از جادههایی است که معمولا مسافران تخته گاز آن را طی میکنند، غافل از اینکه روستاها و طبیعت بکر این جاده میتواند میزبان خوبی برای مسافران باشد. بد نیست این بار که قصد عبور از جاده هراز را دارید این چند نکته را هم با خود همراه داشته باشید.
کمپینگ
دشت آرزو، جزو مناطق زیبای جاده هراز است که برای رسیدن به آن باید 2ساعت و نیم از تهران رانندگی کنید و بعد از تابلوی روستای رینه به سمت روستای نوا بروید. برای رسیدن به دشت آرزو باید از کنار کارخانه آب معدنی روستا 45دقیقه پیادهروی کنید و وقتی به دشت رسیدید میتوانید برای لذت از زیباییها در دل دشت کمپ بزنید.
نقطههای پرخطر
ریزش کوه، مهمترین خطری است که شیرینی سفر را به کام مسافران جاده هراز تلخ میکند. از میان تمام نقاط پر پیچ و خم این جاده یک پیچ از قدیم بهعنوان نقطه حادثهساز معروف بود؛ پیچ شیطان. این پیچ در٥٠ کیلومتری جاده آمل قرار دارد. فصل زمستان و اوایل فصل بهار بهشدت خطر این پیچ افزوده میشود؛ چرا که همیشه احتمال ریزش سنگ بر سر خودروهای مسافر جاده وجود دارد.
طبیعت و موقعیتهای تاریخی
جاده هراز پر است از فضاهایی که میتوان دید و مسیر چند ساعت تهران تا آمل را به سفری چند روزه تبدیل کرد. پلور یکی از روستاهایی است که در نخستین قدم برای گشت وگذار در جاده هراز میتوان به آن سر زد. البته این روستا میتواند محل گذر شما به سمت دشت لار هم باشد و با عبور از جاده فرعی و یک مقدار پیادهروی، طبیعت لار را پیشروی خود خواهید داشت.
آبشار شاهاندشت در روستایی به همین نام، جزو قسمتهای دیدنی جاده هراز است. برای رسیدن به این منطقه باید بهوسیله پل روستای وانا از رودخانه هراز عبور کنید و بعد از گذشت مسافت 2کیلومتری به روستای شاهاندشت و آبشار معروفش برسید.
آبگرم منطقه لاریجان یکی از نقاط پر طرفدار جاده هراز در فصل زمستان است و اگر به خواص درمانی آبگرم این منطقه کوهستانی علاقهمند هستید، میتوانید از تهران حدود 80کیلومتر به سمت جاده هراز حرکت کنید و وقتی تابلوی رینه رویت شد، برای رسیدن به مقصد، خودتان را برای عبور از جاده فرعی و پر از پیچ آماده کنید. جنگل بکر الیمستان، امامزاده هاشم، روستای فیلبند و... هم بخش کوچکی از طبیعت و مکانهای دیدنی هراز هستند که به راحتی نمیتوان از کنارشان گذشت.
رستوران
جاده هراز جزو معدود جادههایی است که در هر گوشه و کنارش یک رستوران سبز شده است. از میان رستورانهای مختلف میتوانید با خیال راحت به رستورانهای معروفی که در فاصله ۱۵ و ۲۰ کیلومتری آمل هستند، بروید.
جایی برای عکاسی
هر گوشهای از طبیعت سرسبز شمال میتواند بهترین لوکیشن برای ثبت عکس باشد و از میان تمام فضاهای چشمنواز هراز میتوانید روی گزینههایی همچون جنگل آمل، جنگل الیمستان و ارتفاعات روستای رینه حساب کنید.
موسیقی پیشنهادی مسیر
موسیقی و همصحبت خوب بهترین راه برای کوتاهشدن مسیر جاده هراز است و از میان آلبومها و خوانندههای مختلف میتوانید روی آلبومهای آرایش غلیظ و رگ خواب همایون شجریان حساب کنید.
یادداشت
از سرزمین شمالی
لیلا شریف
جاده هراز معروف یا همان که نقشهها میگویند، جاده 77؛ این مسیر سبز سالهاست که تهران خاکستری را به بهشت شمال وصل میکند و جایگاه خاصی میان اهالی مازندران دارد.
برای من جاده هراز راهی برای رسیدن به سرسبزی سرزمینهای شمالی است. رویت سهراه تهرانپارس و پارک جنگلی سرخهحصار از پشت شیشه ماشین به این معناست که نقطه شروع سفر کلید خورده و مسیر سبز در انتظار است.
هراز برای من حکم آرامبخش را دارد؛ از همان نخستین لحظات، خواب جادهای بر من چیره میشود و بعد از سالها رفتن و برگشتن از جاده هراز کم پیش آمده است که روستاها و طبیعت حد فاصل تهران تا شمال را درک کنم. واقعیت تلخ این است که جاده هراز به همان تابلوهایی که در میان خواب و بیداری دیدهام، محدود میشود.
پلور که همیشه بهخاطر دشتهای گل زرد و ماهیهای تازهاش معروف است، برای من در همان حد تابلوی کنار جادهای باقی مانده و تا به حال پیش نیامده است که قبل از پلور به دل جادههای فرعی زده و بعد از پیادهروی، خودم را روبهروی دریاچه لار ببینم.
حتی آبگرم منطقه لاریجان که شهره عام و خاص است را تا چندی پیش که از جاده فرعی رینه بالا و بالا رفتیم تا بادهای سرد و شدیدش من را از خواب بیدار کند، درک نکرده بودم، چه رسد به اینکه بخواهم با دیدن تابلوی آب اسک از خواب بیدار شوم و بعد از پیادهروی خودم را در دهانه غار معروف آب اسک ببینم و دل به تاریکی غار بسپارم.
نزدیکشدن به منطقه سرسبز شمال، لحظه بیداری من است، درست وقتی که بوی نم خاص شمال و همراه با رطوبت فضای ماشین را پر میکند، کم کم خواب بساطش را جمع میکند و چشمانم که در مسیر، منتظر دیدن این حجم انبوه سبز بودند، هوشیار میشوند. این هوشیاری کافی است تا از ماشین پیاده شوم، در جنگل آمل چای داغ قندپهلو بخورم و با چشمانی باز راهی سرزمینهای شمالی شوم.