گزارش همشهری از مرکز طب تسکینی در بیمارستان فیروزگر
لبخندی برای مبارزه با مرگ
معصومه حیدری/خبرنگار
صدای دستزدنهای ممتد و شادی و خندههای از ته دل، تمام راهروی کوچک اما پر از بیمار را فرا گرفته است؛ بیمارانی که اگرچه سالهاست با درد سخت سرطان خوگرفتهاند، اما برای دقایقی گویی فراموش میکنند که چه دردی در پس چهرههای رنگ پریدهشان نهفته است. بیمارانی که سن و سالشان کم نیست و با همه وجود زخم سرطان را که بر تاروپود جانشان ریشه کرده، درک میکنند، اما با دیدن افرادی که مثل دلقکها با آن موهای فرفری رنگی و دماغ قرمز به سمتشان میآیند، مانند کودکان شادمانه دست میزنند و با گروهی که شادی را مهمان بخش کردهاند همسرایی میکنند و آواز میخوانند. اینجا در بخش بستری آنکولوژی طب تسکینی بیمارستان فیروزگر، سرطان حرفی برای گفتن ندارد. حتی به گفته بیماران ورود فرشته مرگ عزرائیل ممنوع است چرا که در آخرین روزهای زندگی همچنان امید، حرف نخست همه کسانی است که به این بخش رفتوآمد میکنند. گروه با لباسهای زرد و نارنجی به هر تختی که نزدیک میشود، موجی از شادی به هوا برخیزد و برای مدت زمانی نهچندان طولانی اما پرامید زنان و مردان بستری در این بخش مجالی پیدا میکنند تا به جای فکر کردن به زخمهای روی بدنها و دردهایشان از ته دل بخندند و دنیا را در پس این بیماری شاد و بهتر ببینند.
دستانش را با وجود سرمی که بهدست نحیفش متصل شده است به سختی بالا میآورد. دست میزند و میگوید: اگر خوب شوم قول میدهم هر هفته با شما به بیماران سرطانی سر بزنم. امید 27ساله است و مبتلا به بیماری لنفوم است. (بیماریای که بهعنوان سرطان غدد لنفاوی شناخته میشود و سلولهای سیستم ایمنی بدن یا لنفوسیتها را درگیر میکند.) 12میلیون نیاز دارد تا بتواند قرصهایش را تهیه کند که مراحل درمان را طی کند. مددکاری بخش خیلی پیگیر است و تا به حال 4خیر را هماهنگ کردهاند اما با همه اینها هنوز 5میلیون نیاز است تا بتوانند داروها را تهیه کنند. «تنها راه درمانم همین داروست و پزشک معالجم گفته است هیچ داروی مشابهی نمیتواند از روند بیماریام جلوگیری کند.» او میگوید: اگر خوب شوم کل عید در خدمت بیماران این بخش میمانم. برایم دعا کنید.
به خاطر همسر و فرزندانم باید مبارزه کنم
چشمانش بیفروغ است، اما لبخند از روی لبهایش محو نمیشود. پریناز32ساله است و مبتلا به سرطان لوزالمعده. دستان همسرش را به سختی میفشارد و میگوید: باید با بیماریام مبارزه کنم. به خاطر همسرم و فرزندان 2 و 5سالهام که در خانه منتظرم هستند. اهل کرمان است. همسرش میگوید: اوایل خیلی برای بیماریاش بیتابی میکرد اما با وجود مشاورانی که در بخش حضور دارند با بیماریاش کنار آمده است. دائم با خودش میگفت: آرزوهای زیادی در سر دارم، برای مردن و رفتن خیلی زود است، خیلی بهانه بچهها را میگرفت و من با همه عشقی که نثارش میکردم نمیتوانستم آرامش کنم. اما بعد از هر جلسه شیمیدرمانی که روانشناس هم سراغش میآید بیتابیهایش کمتر شده است. دیگر چندان ناامید نیست و دیدن و فکر کردن به بچهها قویترش کرده است.
به آینهای که روبهروی در نصب شده است، اشاره کرده و میگوید: همهچیز از این آینه شروع شد. فهیمه 44ساله ادامه میدهد: خیلی اتفاقی، یک روز که مقابل آینه ایستاده بودم متوجه یک غده ریز در سینه چپم شدم. اول قضیه را خیلی جدی نگرفتم اما با شروع دردهای مکرر، این غده به ظاهر کوچک تبدیل شد به یک مسئله مهم در زندگیام. شنیدن واژه سرطان برایم خیلی سخت بود و اگر نبود کمکهای تیم روانشناسی این بخش، واقعا نمیتوانستم با شیمیدرمانی کنار بیایم. برایم خیلی سخت بود که موهایم را از دست بدهم؛ برای همین مراجعه به دکتر را دائم به تأخیر میانداختم. حالا چندماه است شیمیدرمانی میکنم. با کلاهگیسم دیگر مشکل ندارم. میدانم تا قبل از عید موهایم دوباره جوانه میزند و زندگی عادیام را از سر میگیرم.
سرطان را شکست میدهم
63ساله است، اما با گروه شادی که آواز میخواند خیلی همراهی میکند. دومین بار است که به سرطان مبتلا شده. او میگوید: 9سال پیش به سرطان سینه مبتلا شدم و خوب شدم و چندماه پیش متوجه شدم که مبتلا به سرطان روده شدهام. آن سرطان را شکست دادم بهطور حتم این یکی را هم شکست میدهم. البته خیالم راحت است و فرزندانم را روانه خانه بخت کردهام اما چشم انتظار نوه پسریام هستم. میخواهم در آغوشش بگیرم پس باید برای مقابله با این بیماری روحیهام را حفظ کنم و اینجا تنها جایی است که میتوان کمتر به بیماری فکر کرد.
صدای گیتار و موسیقی همه بخش را فراگرفته است. پزشک متخصص محمد را به گروه موسیقی نشان میدهد و میگوید: از بهترین گیتاریستهای ماست. محمد دستهایش را به سختی روی تار و پود گیتار میکشد و با گروه جوان همنوازی میکند. همه برایش دست میزنند، میگوید: 3سال بیشتر بود که دیگر حوصله زدن گیتار را نداشتم. اما امروز حس خوبی را تجربه کردم. انگار در وجودم چیزی روشن شد. میدانید آدمی که مبتلا به سرطان میشود روحیهای حساس و شکننده پیدا میکند.
سر در اتاق کنار بخش نوشته شده مشاوره معنوی. روحانی در اتاق همراه با پسر جوان نشسته است. سعید 34ساله 5سال است که به سرطان معده مبتلاست. میگوید: همیشه با خودم میگفتم مگر چه گناهی کردهام که باید به این بیماری دچار شوم؟ چرا نباید مانند همه مردم زندگی کنم؟ بهدلیل بیماریام مجبور شدم حتی نامزدیام را بهم بزنم، اما با وجود مشاورههای معنوی و روانشناسی که در این بخش انجام دادم حالا خیلی روحیهام بهتر شده است. پزشکم از وضعیت فعلیام راضی است و میگوید: هرچه روحیه بیمار بهتر باشد نسبت به درمان بهتر جواب میدهد.
از بروجرد آمده. چند روزی است که در بخش بستری است. حجت میگوید: یک سال بود که نای راه رفتن نداشتم. حالم همیشه بد بود و هیچچیز نمیتوانستم بخورم. پزشکان هم تشخیص نمیدادند و خودم هم آنقدر پول نداشتم که بتوانم درست و حسابی درمان کنم تا اینکه یکی از پزشکان شهرستان من را به این بیمارستان معرفی کرد. اینجا فهمیدم سرطان کبد دارم و با اینکه هزینههای درمانم بالاست اما کمکم میکنند.
سرطان تنها یک دوره از زندگی است
لیلا یارمحمدی، مددکار بخش طب تسکینی بیمارستان فیروزگر میگوید: اگرچه در هر بیماری بهخصوص بیماری پرهزینه سرطان، پول، تأثیر بسیار زیادی در درمان دارد اما یکی از مهمترین راههای درمان سرطانها تقویت روحیه بیماران است. به همین سبب طب تسکینی سعی کرده با روشهای خود باری را از روی دوش بیماران بردارد. به همین سبب تیمی که در این مجموعه با ما همکاری دارند توانستهاند بزرگترین خدمات را به این بیماران ارائه دهند؛ بهطور مثال حضور مشاور توانسته به اندازه پزشک تأثیرگذار باشد. به هر حال ما با بیمارانی روبهرو هستیم که با انکار بیماریشان روبهرو هستند و یا اینکه دچار این خشم میشوند که چرا آنها باید به سرطان مبتلا شوند که حضور روحانی در این مواقع توانسته به بیماران ما بسیار کمک کند. یا اینکه خانوادههایی که در مقابله با بیماری دچار سردرگمی میشوند و نمیدانند چگونه باید با بیمارشان رفتار کنند. افراط و تفریط در نوع رفتار با بیمار، توجه زیاد یا توجه کم هر دو میتواند بیمار را کلافه کند. اما باور به اینکه سرطان میتواند تنها یک دوره از زندگی باشد و نه مسیری برای رسیدن به مرگ، موضوعی است که میتواند به بیمار در پذیرش و مقابله با بیماریاش کمک کند. خوشبختانه این امکان در این بخش برای بیماران ما فراهم شده است. اما با وجود همه این امکانات آنچه بیش از همه احساس میشود نیاز به حضور خیرین و مردمی است که میتوانند در این شرایط سخت اقتصادی بیماران را همراهی کنند. متأسفانه اغلب کسانی که به بیماری سرطان مبتلا هستند از خانوادههای ضعیف و با درآمدهای کم هستند که بیماریشان حتی میتواند زندگی خانوادگیشان را تحتالشعاع قرار دهد؛ به همین دلیل نخستین درخواست ما از مردم این است که بیماران سرطانی را در بخشهای مختلف بیمارستانهای کشور بهخصوص قطبهای بزرگ سرطان تنها نگذارند. این بیماران از تهیه دارو گرفته تا هزینههای زندگی تحت فشار هستند و حضور یک خیر میتواند زندگی آنها را تا حد بسیار زیادی دستخوش تغییر کند و امید را به آنها هدیه دهد.
رئیس بخش طب تسکینی بیمارستان فیروزگر در گفتوگو با همشهری
راهی برای کاهش درد سرطان
آمار سرطان در کشور ما رو به افزایش است و به گفته مسئولان در وزارت بهداشت بهدلیل وجود آلودگیهای محیطی، تغذیه ناسالم و سبک زندگی ناسالم و گرایش به سمت مصرف غذاهای آماده و فستفودها و دهها دلیل دیگر شاهد افزایش این بیماری در کشور هستیم. اما از آنجایی که درد سرطان نسبت به سایر بیماریها متفاوت است و مصرف داروهای مسکن هم در اغلب موارد برای این بیماران بیاثر است، بیمـاران مبتلا به سـرطان در کنار درمان به مراقبتهای تسـکینی هم بـرای کاهش دردشـان نیاز دارنـد. اما بیمار مبتلا به سرطان چگونه میتواند درد خود را کاهش دهد؟ یا اینکه آیا واقعا میتوان با طب تسکینی درد را کنترل کرد؟ رضا ملایری، رئیس بخش طب تسکینی بیمارستان فیروزگر در اینباره میگوید: اگرچه طب تسکینی در کشور ما طب نوپا محسوب میشود اما از آنجایی که هدف اصلی آن بهبود کیفیت زندگی بیمار و خانواده وی است مهمترین کاری که صورت میگیرد این است که بیمارانی که از لحاظ مالی، دارویی، روحی و معنوی به بنبست رسیدهاند، حمایت و مراقبت شوند. به هرحال بیماران مبتلا به سرطان بسیار بیشتر از سایر بیماران، نیازمند حمایتهای معنوی و عاطفی درکنار خدمات درمانی و بیمارستانی هستند. طب تسکینی با رویکرد مثبت و حضور بموقع سعی در التیامبخشی بر درد و آلام بیماران سرطانی دارد. به همین دلیل این طب در درجه نخست بهدنبال تسکین علائم جسمی و روحی بیمار است. رضا ملایری، فوقتخصص خون و سرطان همچنین میگوید: طب تسکینی کاملا علمی و بهروز است و از همه روشهای تسکین علائم برای بیمار استفاده میکند تا در سیر درمان، جراحی و شیمیدرمانی بهبود ایجاد کند.
خوشبختانه بخش طب تسکینی در بیمارستان فیروزگر از حدود 6سال پیش راهاندازی شده است و در این مدت تلاش شده تا خدمات مناسبی را ارائه کند و میزبان بیمارانی باشد که همزمان با شیمیدرمانی به این بخش مراجعه میکنند تا بیماران برای این کار آماده شوند. در بخش طب تسکینی بیمارستان فیروزگر یک تیم متخصص عبارتند از: فوقتخصص سرطان، رادیوتراپیستها، آنکولوژیست، پزشک عمومی، روانشناس و مددکار آشنا به طب تسکینی خدمات فیزیوتراپی و تغذیه و همچنین روحانی حضور دارند تا بیماران را از لحاظ مالی و روحی و حتی معنوی تقویت کنند. ضمن اینکه بیمار پس از درمان رها نمیشود، به این علت که یکی دیگر از وظایف تیم طب تسکینی مراقبت در منزل (Home care) است و در زمانی که بیمار یا خانوادهاش از نظر مالی و بیماری شرایط رفتوآمد به بیمارستان را نداشته باشند تیم به منزل اعزام میشود. البته این کار تنها برای بیماران ساکن در تهران انجام میشود اما سایر خدمات به همه بیماران ارائه میشود. ملایری درباره سایر خدماتی که توسط این تیم انجام میشود نیز افزود: بهطور مثال تعدادی از بیماران سرطانی هستند که بیماری آنها به حدی پیشرفته میشود که دیگر کاری نمیتوان برای آنها انجام داد. اینجاست که روانشناس و مددکار و روحانی با آنها همراه میشوند تا خانواده بتواند با شرایط پیشآمده کنار بیاید و اجازه دهد بیمار روزهای پایانی زندگی خود را درمنزل با شرایط بهتری بگذراند. به هرحال واژه سرطان سنگین است و خانوادهها برایشان خیلی سخت است که از بین رفتن بیمارشان را ببینند. آمار سرطان روزبهروز در کشور بالا میرود و به همین نسبت هم مشکلات چندبرابر میشود. ملایری با بیان این موضوع میگوید: اگرچه تمام هزینههای طب تسکینی در بیمارستان فیروزگر توسط خیریه و بخش خصوصی تأمین میشود و به هیچوجه کمکهزینهای از طرف بخش دولتی دریافت نمیشود اما بهدلیل شرایط اقتصادی نیاز به همراهی مردم داریم؛ بهخصوص که بیمهها هم همراهی بسیار کمی دارند. همچنین بسیارند بیمارانی که از شهرستانها مراجعه میکنند وحتی نان شب هم ندارند. ضمن اینکه از مشکلات عدیده ما نبود و کمبود و گرانی داروهاست. یا بهطور مثال دسترسی بیماران به مورفین یکی از دغدغههای ماست، چراکه از روزهای چهارشنبه ظهر تا شنبه هیچ بیماری نمیتواند این دارو را تهیه کند، به همین سبب بیماران در این چند روز و البته تعطیلات باید درد را تحمل کنند. از اینرو از معاونت درمان دانشگاههای علوم پزشکی که مسئولیت این کار را بر عهده دارند تقاضا دارم که این موارد را تسهیل کنند.