تاریخ بدون ویرایش
تجسمی 93
علی بختیاری
موزه مدرن شهر پاریس میزبان نمایشگاهی مهم با نام «ایران تاریخ ناویراسته» بود.
این نمایشگاه با کیوریتوری کاترین داوید و اودیل بوغلوغو و همکاری کیوریتورها و پروژههای مختلف به وقوع پیوست.
آثار برگزیده بهمن محصص و بهجت صدر از موزه هنرهای معاصر، آثار کاظم چلیپا از موزه شهدا، پروژه پوسترهای طراحان آزاد، آرشیوهای فراوان از حوزه هنری و آرشیوهای خصوصی در کنار آثار هنرمندانی چون آرش حنایی، باربد گلشیری، شهره فیضجو، میترا فراهانی و.... پویایی منحصر به فردی به این رخداد داده بود.
رویکرد نمایشگاه خوانشهایی هنری- اجتماعی از دل آثار هنری و بایگانیهای نیم قرن گذشته بود. کامران شیردل برای نخستین بار ویدئوهای خود را از روزهای انقلاب در این نمایشگاه به نمایش گذاشت.
نمایشگاه ایران تاریخ ناویراسته پس از برگزاریاش در پاریس در سفر بعدی خود در موزه ماکسی رم توقف کرد و در معرض دید مخاطبان ایتالیایی قرار گرفت.
تئاتر 93
مستند روی صحنه
مهرداد رهسپار
چند سالی میشود که تئاتر مستند در ایران مورد توجه قرار گرفته است. نه اینکه پیشتر اینطور نباشد اما در کمتر از یک دهه اخیر تعداد نمایشهایی که خود را در دستهبندی «مستند» قرار میدهند، بیشتر شده است. اجراهایی چون «ویران» به کارگردانی یوسف باپیری نوشته محمد منعم در سال 1391، «همطناب» نویسنده و کارگردان مهین صدری در سال 1392، دو نمونه از این آثار است. نمایش ویران پژوهشی مستند در احتمال وقوع زلزله در ایران و پیامدهای آن، و نمایش همطناب درباره سقوط کوهنوردان ایرانی از قله ماناسلو در سلسله جبال هیمالیا بود؛ واقعهای که در آن عیسی میرشکاری و جعفر ناصری جان باختند. در سال 1393 روند اجرای تئاتر مستند ادامه یافت و افسانه ماهیان «همهوایی» را به صحنه برد. این نمایش هم که نوشته مهین صدری بود، زندگی 3 زن را در قالب سه تکگویی مجزا روایت میکرد. تکگویی نخست با بازی الهام کردا، درباره همسر شهید عباس دوران و خاطرات او از ازدواج و زندگی با ایشان و بازگشت باقیمانده پیکر او پس از سالها از بغداد به ایران بود. دومین تکگویی را ستاره اسکندری برعهده داشت و زندگی شهلا جاهد، همسر ناصر محمدخانی و پرونده جنجالی او را از نوجوانی تا اعدام روایت میکرد و تکگویی آخر نیز با بازی سارا بهرامی درباره لیلا اسفندیاری کوهنورد شهیر ایرانی بود که سال 1390 از کوه گاشربروم در پاکستان سقوط کرده و جان خود را از دست میدهد. این سه تکگویی هر سه در دکور آشپزخانه اجرا میشد! طوری که جلوی صحنه با راهرویی به انتها میرسید که آشپزخانه و سینک ظرفشویی در آن قرار داشت. هرچند این دکور برای برخی کاراکترها مناسب بود اما نمایش به این شیوه یکسانسازی زندگی کاراکترها پاسخی نمیداد. از سوی دیگر نویسنده توانسته بود شیوههای گوناگون تکگویی را با هم ترکیب کند و با زمانبندی میان تکگوییهای بازیگران توسط کارگردان، ریتم نمایش حفظ شود.
سکوت صدای طهران
آااای
برفتم بر در شمس العماره
برفتم بر در شمس العماره
همون جایی که دلبر خونه داره
زدم بر حلقه در
یارم اومد دم در
بگفت کیست
بگفتم من مسکین
درو وا کن درو وا کرد
جا بهم دار سابیدم من
چای بهم داد خوریدم من
وقتی خواستم برم
پنج زاری خواست نداشتم
دو زاری خواست نداشتم
یک قرون خواست نداشتم
ده شاهی خواست نداشتم
ته سیگار خواست
ای حبیب من ای عزیز من
عشق روی تو شد نصیب من
مرتضی احمدی ( 1303- 1393)