هوای پاک نمادسازی یا مناسک گرایی
مجید فراهانی؛ عضو شورایشهرتهران
فلسفه نامگذاریها در تقویم رسمی عمدتا برای نمادسازی، آگاهیبخشی و ضرورت پرداخت اساسیتر به مسائلی است که در زندگی اجتماعی همواره مهم تلقی شده و دستکم بخش بزرگی از جامعه، حکومت و مردم با آن مواجه هستند. 29 دیماه بهعنوان روز هوای پاک نامگذاری شده و هر سال در چنین روزی انواع و اقسام مراسم و همایشها با موضوع هوای پاک برگزار میشود که بهنظر میرسد در بستری از «مناسکگرایی» نهتنها در صحنه عمل که در عرصه سیاستگذاری هم دستاورد روشنی به همراه ندارد. در زمینه سیاستگذاری بهطور کلی و در بحث آلودگی هوا بهصورت خاص نوعی غفلت از فهم درست و اجماعی از ماهیت و چیستی مسائل وجود دارد که میتوان آن را دلیل اصلی ناکامی تحقق ایدهها، اهداف و سیاستگذاریهای کلان مدیریت دانست که با توجه به ساختار عریض و طویل غول بوروکراسی به نوعی تقلیلگرایی نزول کرده است و در تبیین روشن بین تعریف «وضعیت» یا «مسئله» گرفتار شده است.
به یک معنا هنوز در فهم موضوعات جدی و اصلی مانند آلودگی هوا که فرابخشی است نه در تبیین و نه در تأویل موضوع نقطه اشتراک وجود ندارد و بهدلیل همین ماهیت فرابخشیبودن، دستگاههای ذیربط هر کدام با نوعی تداخل مسئولیتها روبهرو هستند که فرصت هماهنگی و همسویی را از بین میبرد و نوعی پریشانی در تصمیمگیری و وارونگی در عمل را بهوجود آورده است و حتی با وجود برپایی کمپینهای مردمی و پویشهای اجتماعی از تخریب شدید و آسیب جدی زیستبوم کاسته نشده و در کشورهای در حال توسعه مانند ایران این تخریب بیشتر و دامنهدارتر هم بوده است. در بحث آلودگی هوا عواملی مانند تراکم جمعیتی بیش از توان تابآوری شهری با زیرساختهای موجود، تردد خودروهای فرسوده و بیکیفیت، کیفیت پایین سوخت وسایل نقلیه عمومی و خصوصی و ساختوسازهای خارج از استانداردهای شهرهایی با ویژگیهای خاص مانند تهران از مهمترین دلایل شناخته میشوند. بر همین اساس این نامگذاریها و حتی نمادسازیها با هدف ایجاد حساسیت و جلب توجه اقشار مختلف جامعه میتواند با هدف آموزش، پایش و مطالبهمحوری مورد توجه جدی قرار بگیرد.
در این راستا مشارکت مردمی و سازمانهای مردم نهاد از یک سو، افزایش هماهنگی بینبخشی دستگاهها و سازمانهای دولتی و مدنی، تصویب قوانین کارآمد و نظارت و پایش میتواند در کاهش آلودگی و برخورداری مردم از هوای پاک و سالم بهعنوان راهبردهای اساسی معرفی شود. در این بستر و زمینه نقش رسانهها با هدف و کارکرد در روابط دوسویه با سازمانها و دستگاههای متولی آلودگی هوا، برنامهسازی و برنامهریزی برای افزایش آگاهی و حساسیت شهروندان، تقویت فرهنگ زیستمحیطی از طریق ارائه و ترویج الگوهای رفتاری درست میتواند بحث آلودگی هوا و حق برخورداری از هوای پاک را به یک مطالبه عمومی جدیتر تبدیل کند و با توجه به ماهیت، محتوا و کارکرد رسانه بحث پایش و نظارت بر اجرای درست قوانین یا اصلاح کژ کارکردیها نقش مهمی را در این میان ایفا میکند. البته چه در بحث آلودگی هوا و چه بحرانهای دیگری که در سطوح مختلف وجود دارد نقش «تکالیف مدنی» و «مسئولیت شهروندی» از مهمترین راهکارها در مقابله با پدیدههای ناخوشایند و بحرانهای پیش رو به شمار میرود که همگان باید آن را جدی بگیرند. بر این باور هستم که آلودگی هوا نه یک «وضعیت» که یک «مسئله» است و برای رفع این مسئله جدی و البته پیچیده راهکارها و سازوکارهای کارآمدی وجود دارد که مستلزم فهم و تأویل صحیح بحران و در گام بعدی هماهنگی بین دستگاههای متولی و مسئول است.