سلطان صادرات بدرود
اینـکـه یـکـی از صادرکنندگان بزرگ و پیشکسوت ایران بگوید 2ماه است صادرات را متوقف کرده، نشانهای است آشکار خطاب به دولتیها که متوجه تصمیمگیریهای خود باشند. این سخن اسدالله عسگراولادی در تاریخ تجارت ایران ثبت میشود تا بلکه آنها که بخشنامه مینویسند و ابلاغ میکنند، بدانند که صادرات تنها در کلام صورت نمیپذیرد در دنیایی که همه کشورها دنبال راههایی برای صادرات بیشتر هستند و میخواهند سهمی بیش از بازار جهان را در اختیار بگیرند. تردیدی نیست که دولت هم میخواهد دلارها و ارزهای صادراتی به اقتصاد بازگردند و چرخ اقتصاد بچرخد؛ سؤال این است که مسیر ورود ارزهای صادراتی چگونه باید باشد و این ارزهایی که به سختی حاصل میشود، چگونه مصرف شود؟
چالش دولتیها و صادرکنندگان و البته واردکنندگان نه محدود به امسال و سال آینده که تکرار داستانی است که هر از گاهی با ایجاد محدودیت بر سر صادرات نفت ایران و نقل و انتقال پول آن رخ میدهد و گویی که سیاست اداره کردن اقتصاد کشور از سوی دولت، برخاسته از دیدگاه اقتصاد دولتی و کنترلی است. اگر دولتیها عقلانیت به خرج دهند و به جای بخشنامه صادر کردن پای صحبتهای بازرگانان بنشینند و از آنها مشورت بخواهند بیتردید راه بهتری برای پایان دادن به چالشها یافت خواهد شد. مهم این است که دولت بخواهد از نظر بخش خصوصی بهره ببرد و نخواهد سیاست اداره اقتصاد با تکیه بر اقتدار قانونی را مبنای رفتار و تصمیمگیری خویش قرار دهند. ایستادن قطار صادرات خود بزرگترین ابزار تحریم است و تنبیه و تحدید و تهدید چارهساز نخواهد بود.