محمدتقی حاجیموسی
باید بشود!-یکی از عبارات طلایی همه مسئولان ایرانی در تمام تاریخ این بوده که فلان کار «باید بشود» و این را طوری میگویند که انگار ما مسئول انجامش هستیم و خودشان نباید کاری کنند. نکته دیگر درباره این عبارت آن است که همهچیز را میتوان اینگونه توجیه کرد که ما گفتیم باید بشود ولی خب، بقیه نکردند. یکی از این بایدها، اصلاح شبکه توزیع برق است که به گفته مسئولان وقت میتوانسته مشکلات برق کشور را حل کند. اما در واقعیت این مشکل همچنان پابرجاست و اگر آخرین گفتههای مدیران وزارت نیرو و توانیر در رابطه با مشکلات برق کشور را بخوانید حتما میبینید که باز هم بر لزوم اصلاح شبکه توزیع، تأکید کردهاند که جا دارد از آنها و پیگیریشان تشکر کنیم.
دریاچه زیرزمینی-دادن طرحهای عجیب و غریب و صحبت درباره آنها یکی از موارد مورد علاقه مدیران ما بوده و هست و خواهد بود؛ طرحهایی مثل انتقال آب خزر به کویر مرکزی، احداث مونوریل در تهران و حتی احداث یک دریاچه در بستر رودخانه قم! بله این طرح آخر زاییده ذهن زیبای شهردار قم در سال77 بوده که خبرنگاران را دور خودش جمع و از آن رونمایی کرده و گفته در آیندهای نزدیک بهثمر خواهد نشست. اما مشاهدات عینی ما در طول 20سال گذشته نشان میدهد که رودخانه قم در همه این سالها نقش پارکینگ را بازی کرده و بعد از سیل چند سال پیش که چند کشته و زخمی و کلی خسارت برجای گذاشت، مسئولان در اقدامی نادر دست به ساخت پارکینگ طبقاتی زیرزمینی در رودخانه زدند که اگر بعدا سیل آمد، پارکینگ طبقاتی تبدیل به آکواریوم شود و دیگر راه نجاتی هم نباشد. این احتمالا همان دریاچهای است که شهردار اسبق قم گفته بود.
نان هم نخوریم؟-کیفیت نان که جزو مشکلات ازلی و ابدی ایران است در سال77 هم مورد بحث بوده و مدیرعامل سازمان غله کشور گفته چون کیفیت و قیمت نان پایین است بههمینخاطر ایرانیها 2برابر سرانه جهانی نان مصرف میکنند و این بد است و باید مدیریت شود. اما پاسخ ما به ایشان واضح است. اگر سیگار میکشیدیم خوب بود؟ خب، دلمان میخواسته نان بخوریم. اینکه غذای مورد علاقهمان ارزان بوده و میتوانستیم روزی 3تا نان بربری بخوریم ایرادی داشته؟ اگر نان گران بود و مجبور بودیم در اثر گرسنگی آب نمک غرغره کنیم خوب بود؟ با نان خوردن ما هم مشکل داشتید؟ الان که نان گران شده، مشکل حل شد؟ حالا که به جای نان سنگک دو رو کنجد، نان لواش شفاف با قابلیت دیده شدن اشیا از دو طرف میخوریم اوضاع بهتر شده؟ والا!
اخلالگران بازار ارز را بشناسید-ورق زدن روزنامههای قدیمی علاوه بر اینکه اعصاب شما را داغان میکند باعث میشود بتوانید حقایقی را کشف کنید و پرده از فسادهای مختلفی بردارید. برای نمونه سال77 یک آقا یا خانم مجهولالهویهای به روزنامه اطلاعات پیام داده که فرزند من خارج است و برای ما ارز میفرستد که اینجا تبدیل به زمین و خانه شود، ولی ما نمیتوانیم این ارز را تبدیل به ریال کنیم و مشکل داریم. حالا چه کنیم؟ بهنظر ما همین الان مسئولین قضایی بروند آرشیو روزنامه اطلاعات و شماره این مخاطب را پیدا و بهصورت قپانی دستگیرش کنند. این مخاطب همان موقع داشته در بازار ارز اخلال میکرده و نسبت به ممنوعیت خرید و فروش در بازار آزاد اعتراض داشته. این یعنی دنبال کار غیرقانونی بوده و حتما یک طوری توانسته ارزهایش را بفروشد و پولشویی کند. از ما گفتن بود.
ارزشش رو داشت-شما هر کاری هم بکنید یک عده اعتراض دارند و کلا نافشان را با انتقاد بریدهاند. آن موقع برای ورود به باغ وحش ارم 300تومان پول میگرفتند و بعد اگر میخواستید وارد شهر بازی شوید باید 50تومان دیگر میدادید که عدهای به آن اعتراض کرده بودند. این در حالی است که تماشای باغ وحش بیشتر از اینها ارزش دارد و در دهه70 شما میتوانستید با این پول، از فاصله 2متری گربههای افسردهای را ببینید که از توی خیابان گرفته بودند و به زور کرده بودند توی قفس؛ یا حتی شترهایی که بهنظر ما خیلی حیوانات باشخصیتی هستند و دیدنشان از نزدیک بیشتر از اینها میارزد. اصلا بهنظر ما آن 50تومان را باید میکردند 500تومان تا شما بیخود باغوحش به آن بزرگی با آن همه حیوان نادر را رها نمیکردید که سرتان را با آکروجت و رودخانه وحشی و «دردم نیومد!» گرم کنید. کاش این را درک میکردید که مسئولان به فکر شما بودهاند و دنبال خالیکردن جیبتان نبودهاند. کاش!
کاش زودتر میگفتید-بعد از دوم خرداد 76، فضای جامعه به سمت ناز و نوازش مردم رفته بود و بعضیها تلاش میکردند با زبان نرم با مردم حرف بزنند و مجبورشان نکنند؛ برای همین وزارت نیرو از مردم دعوت کرد تا در مصرف آب صرفه جویی کنند. منتها چون دیر دعوت کرده بود، مردم طی طوماری به وزارت نیرو اعلام کردند که ما از قبل جایی دعوت بودیم و ایشالا دفعه بعد مزاحم میشویم و این حرفها. وزارت نیرو هم ناراحت شد و از سال بعد آب را قطع کرد تا مردم بفهمند همیشه از این خبرها نیست.
یه کم اونورتر-شما اگر تاریخ را مطالعه کنید میفهمید که نخستین جراحی مغز در شهر سوخته و 5هزار سال قبل انجام شده و اصلا برای ایرانیجماعت، باز کردن جمجمه و عمل جراحی روی مغز مثل بازکردن مغز گردو بوده. سال77 هم خبر آمده که در سمنان، عمل جراحی در محدوده مغز انسان با موفقیت انجام شده، لکن به محدوده مورد نظر اشارهای نشده و این محدوده میتواند تا کف پا را شامل شود که خب به ما ربطی ندارد و از پزشکان تقدیر و تشکر میکنیم.
ریزبین
سال77 اقتصاد رو به بهبود بود
در همینه زمینه :