هنرمندان عزیز؛ لطفا گل بهخودی نزنید
حسین هاشمپور/روزنامهنگار
اندکی پیشتر محمد معتمدی و این روزها مهدی یراحی و علی قمصری اصرار دارند ممنوع الکار شدهاند؛ درحالیکه معاونت هنری ارشاد تأکید دارد اصلا چنین گزارهای حتی طرح هم نشده است؛ تکرار این پدیده نوظهور2 نکته را به ذهن میآورد: اول اینکه هنرمندان تصور میکنند خط قرمزها را رد کردهاند و سعه صدر وزارت فرهنگ بیشتر شده است.
دوم اینکه هنرمندان میدانند خط قرمزها را رد نکردهاند اما برای شبهاپوزیسیون شدن و لایک گرفتن مظلومنمایی میکنند.
اگر خواننده محترم به یادش بیاید یکی از آقایان فردای کنسرت خیابانی، کنسرت دیگری روی صحنه اجرا نکرد و آن آقا درحالیکه 2 روز بعد کنسرت داشت دم از ممنوعالکاری زد.این آقا خودش میتواند یکی از این دو گزینه را تیک بزند. شاید هم هر دو گزینه را!
هنرمندان عزیز واقعا الان وقتش نیست، هجوم بزرگ به هنر را ببینی و هیزم به این آتش بیندازی، شرط عقل و انصاف نیست. پیشتر با اشاره به بیانیه معاونت هنری وزارت ارشاد که اعلام کرد:«فیلم کوتاهی از یک تئاتر، عکسهایی از تئاتر دیگر و تصاویری از نمایشگاهی که هر کدام طی 3، 5 و 8 سال قبل اجرا و برگزار شدهاند، به نام تئاترهای روی صحنه و نمایشگاه در حال برگزاری در برخی رسانهها منتشر شده است...» نوشتم دستکم یک اتاق فکر در پی سازماندهی این حملات همهجانبه است، این عده در پی تسویهحساب با دولتاند یا اینکه دولت آنقدر مشکلات دارد که فرهنگ و هنر در آن گم است صورت مسئله را تغییر نمیدهد؛ جامعه هنری بهخصوص هنرمندان صاحبنام باید هوشیاری دوچندان به خرج دهند تا آب به آسیاب بدخواهان هنر نریزند و تاکتیک القای امنیتی شدن فضای فرهنگ و هنر شکست بخورد.
لابد شنیدهاید بخشهایی از فیلم خارجی موزیکال بینوایان که تام هوپر سال 2012ساخته را پخش کردهاند و بهعنوان نمایش بینوایان که در تهران به صحنهرفته جا زدهاند تا ذهن متدینین را آلوده کنند؛ سناریوی تحدید طلبان هنر، البته سکانسهای پیچیدهتری هم دارد: «القای ورود پولهای مشکوک به هنر» که در روزهای سخت اقتصادی مردم چنان تیتر جذابی است که برخی اهالی هنر را هم به کارزار مبارزه کشانده است! درحالیکه روشن است هیچکس موافق ورود پولهای بدون شناسنامه به هیچ عرصهای نیست، در رسانه ملی اعلام میشود:« تأسفبرانگیز است که ما به اینجا برسیم که شرعا، عرفا، قانونا و اخلاقا برایمان مهم نباشد پول تولید محصولمان از کجا میآید.» مگر هنرمند ابزار شناسایی پول سالم و ناسالم دارد؟ سالهاست همه به هم توصیه میکنند «قضاوت نکنیم»، «بدون سند تهمت نزنیم» آن وقت رسانه ملی به رسانههای خصوصی تیتر میدهد:«نگاه جنجالی به ورود پولهای مشکوک به سینما»!
این در حالی است که در این مملکت نهادهای نظارتی بسیاری مشغول به کارند و من و شما شرعا، عرفا، قانونا و اخلاقا اجازه نداریم در رسانه آبروی افراد را به مخاطره اندازیم. بهنظرم استراتژی آن اتاق فکر روشن است:«خالیتر شدن جیب فرهنگ و هنر در روزهایی که خزانه دولت زمینگیر احتیاجات روزمره مردم است و هنرمندان، گرفتار بیکاری دامنهدار.»
با اعلام خانه تئاتر، ساعت 3بعدازظهر امروز گردهمایی اعتراضی اهالی این هنر در خانه تئاتر برگزار میشود، این حرکتی شایسته است تا همه نهادهای تصمیمگیر متوجه شوند که جامعه تئاتری از وضعیت بغرنج امروز بهشدت رنجیده است. امیدواریم دیگر نهادهای هنری هم بهخود تکانی بدهند و در کنار چنین کنشهای مدنی، هنرمندان خود را درباره چالشهای این روزها به گفتوگو فرا خوانند.
من هم معتقدم روزگار بسیار دشواری بر مردم میگذرد و هنرمند باید صدای مردمانش باشد، وقتی در اهواز مردم خاک تنفس میکنند، هنرمند نباید غزل کوچهباغی چهچه بزند، امروز بیش از هر روز دیگری باید درد جامعه را بازتاب داد و نفس اجتماع را چاق کرد و جلوی گسست را گرفت اما اینگونه هنر اعتراضی آداب خود را دارد، با توجه به حال و روز نزارمان، دستکم شیطنتپذیر نیست. در عین حال مسئولینی که بارها مثلا به تئاتر نقد دارند که چرا دیالوگهایش به شوخیهای شکمی و شکم به پایین دچار است، فراموش نکنند تئاتریها بیش از آنها خون به جگرند، وقتی بیش از یک دهه است ممیزیهای سختگیرانه تئاتر دردمند اجتماعی را خانهنشین کرده این روزها قابلپیشبینی بود... چاره کار پیداست؛ باید درهای تازه را به روی هنر گشود و حتما حاکمیت مدبر، این پنجره بیخطر را به روی مردم خسته نمیبندد.