• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 19 دی 1397
کد مطلب : 44104
+
-

کِلک

کِلک
کِلک


باید اعتراف کنم وقتی وارد شدم، جا خوردم: تصور اینکه یکی از بزرگ‌ترین مبارزهای صنفی آمریکا آنجا زندگی می‌کند، سخت بود. توی تمام عکس‌هایی که از «مایک سارفاتی» دیده بودم، ایستاده بود روی اسکله هوبو کن، با پس‌زمینه‌ای مردانه پر از جرثقیل، زنجیر، بلدوزر، غلتک و خنجرهای فولادی که با ذاتش جور بود. حالا سردرآورده بودم از یک‌جور اتاق شیشه‌ای، لابه‌لای اسباب و اثاثیه‌ای با شکل‌هایی پیچ‌ و واپیچ که انگار از یک کابوس بیرون آمده بودند زیر سقفی درخشان که نورهاش بی‌وقفه رنگ عوض می‌کردند.
 

مرگ و چند داستان دیگر، رومن گاری، ترجمه: سمیه نوروزی، صفحه26

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :
کِلک
کِلک
کِلک