خندیدن در اجتماع خشمگین
شین. عزیزمنش
بی انصافی است اگر «ساعت خوش» را بهعنوان یک رویداد تلویزیونی ببینیم و فراموش کنیم که با یک اتفاق اجتماعی طرف هستیم. دهه60 دهه جنگ و برخوردهای پرتنش سیاسی بود. «صبح جمعه با شما» و اکبر عبدی همه آن چیزهایی بود که برای خنده داشتیم. چنته خالی جامعه از سرخوشی را میشود در خشونت فیلمها و برنامههای تلویزیونی بهخوبی ردیابی کرد. نسل دهه 50 که با انقلاب و جنگ به عرصه رسیده بود، حال میخواست وارد صحنه شود. در همه صحنه اشباع شده ابتدای دهه 70 همه جاها پر شده بود. فقط یک جا خالی بود؛ جایی برای دست انداختن و شوخی کردن و به قول عبید، جایی برای مسخرگی کردن و داد گرفتن از مهتر و کهتر. دربرنامه پرواز 57 که به مناسبت پیروزی انقلاب ساخته شده بود، نمایشهای کمدی کوتاهی گنجانده شده بود که جوانانی از صحنههای تئاتر تهران و شهرستان آنها را ساخته و بازی کرده بودند. مضامین، بازیها و رویکرد به شوخیها، همه بوی تازگی و تفاوت میداد. اما شهر با برنامهای یکساعته و انباشته از نمایشهای کوتاه کمدی بههم ریخت. نسل 50 وسط صحنه بود؛ شوخ و بیرحم. آنها با همهچیز شوخی میکردند. همهچیز را دست میانداختند. دیگر از شوخیها تکراری شده با لهجه و دست انداختن قیافهها و اندامها خبری نبود. بازیگران جوان با بدن و صورت و بیان و مضامین عمیقتری برای خندان وارد گود شده بودند. پشت شوخیهایشان اشارههای مستقیمی به ریاکاری بود. ساعتخوش جنگ تمامعیار خنده باریاکاری بود. موفقیت بزرگ ساعت خوش، تنها موفقیت مهران مدیری، رضا عطاران، سعید آقاخانی، داوود اسدی، ارژنگ امیرفضلی، حمید لولایی، رضا شفیعی جم و دیگران نبود،ساعت خوش آغاز حضور بزرگ نسلی بود که دهه 70 دیگری را رقم زد.
پیشگویی و گل شیپوری
مهردادرهسپار
تصور کنید سال۱۳۷۳، یک آدم معمولی یا اصلا عجیب و با هیبتی غیرمعمول، خود را پیشگوی بزرگ بنامد و برود روی کوهپایهای در بالای محله سعادتآباد کنونی، مشرف به پارک پرواز بایستد، دستانش را باز کند و فریاد بزند:ای آدمها! ۲۴سال دیگر، نمایشی براساس رمان «بینوایان» ویکتور هوگو، به کارگردانی حسین پارسایی در سالن رویال هال هتل اسپیناس پالاس، در همین نقطهای که ایستادهام، با بلیتهایی از ۵۵ تا ۱۸۰هزار تومان اجرا خواهد شد.
بیشک هر شنوندهای این پیشگویی را یکسر لغو و بیهوده میخواند و حتی یک ذره هم خرج احتمال نمیکرد که شاید درست باشد. اما زمان طوری گذشت که امروز واقعا در رویال هال هتل اسپیناس پالاس، تئاتری به کارگردانی حسین پارسایی روی صحنه است که گویی اصلا عجیب نیست. در سال۱۳۷۳، استعدادی در تئاتر دفاعمقدس به جماعت تئاتری معرفی شد که حسین پارسایی نام داشت.
او کارگردان نمایش «گل شیپوری» نوشته محمدرضا عباسی بود که در سال۱۳۷۳ جایزه اول کارگردانی را بهطور مشترک با نمایش کوسه، به کارگردانی احمد مرادی، از داوران نخستین یادواره تئاتر دفاعمقدس گرفت.
یادواره تئاتر دفاعمقدس که در پایان اردیبهشت سال۱۳۷۳ به دبیری ابوالفضل دژاکام (امیر دژاکام کنونی) برگزار شد، در اصل نخستین جشنواره تئاتر دفاعمقدس بود. از سال۱۳۷۴، همین جشنواره با نام دومین جشنواره تئاتر دفاعمقدس ادامه یافت.