جام جهانبین کجا بودهای
خردسرای فردوسی چهلوسومین همایش فردوسی را برگزار کرد
مرجان فرهمند| خراسان رضوی ـ خبرنگار:
امسال نیز به رسم هر سال خردسرای فردوسی همایش میانفصلیاش را به شاهنامهپژوهان هدیه داد. در چهلوسومین همایش فردوسی، گروه سپنتا مهر هنرهای آیینی تربتجام و شاهنامهخوانی را اجرا کرد و شبی خیالانگیز را به یادگار گذاشت. «همشهری» در حاشیه این همایش اساتید و فردوسیپژوهان را مهمان گپی دوستانه کرد.
جان جهان شاهنامه
«مهوش واحددوست» از شاگردان دکتر «محمدعلی اسلامی ندوشن» در دورههای کارشناسی ارشد و دکتری است. او درباره فعالیتهای ندوشن در زمینه شاهنامهپژوهی میگوید: اشراف استاد به ادبیات جهان باعث شد که روایتهای شاهنامه را از منظر دیگر مورد نقد و بررسی قرار دهیم. دکتر ندوشن با تسلطی که بر زبان انگلیسی و بهخصوص زبان فرانسه داشت در زمره کسانی است که ادبیات تطبیقی را برای نخستین بار در ایران مطرح کرد. او شاعری تواناست که روحی لطیف در لابهلای نوشتههای شاهنامهپژوهی او دیده میشود. انس و الفت استاد با شاهنامه فردوسی توانمندی او را در بازشناساندن شاهنامه و فردوسی به مردم آشکار میسازد. وی میافزاید: موضوعات نگارشی ندوشن در واقع فرهنگ و تمدن و در رأس همه آنها ایرانگرایی است.
این استاد اسطورهشناس از قول استاد ندوشن اظهار میکند: یقین دارم ایران میتواند قد بکشد و آنگونه که درخور فرهنگ و تمدن است نکتههای بسیاری به جهان بیاموزد. شاهنامه کتابی است که هر ایرانی باید به نوعی آن را بشناسد زیرا کتاب سرنوشت ایران است. شاهنامه فردوسی بیش از هر کتاب دیگر در زبان فارسی، سرگذشت و روح مردم باستان ایران را بازتاب میدهد. هویت ملی ایرانیان را باید از شاهنامه فردوسی استنباط کرد.
واحددوست ضمن اشاره به قسمتهایی از کتاب «سرو سایهفکن» اثر استاد ندوشن که درباره شاهنامه و فردوسی است، میگوید: شاهنامه کتابی است که عالم و عامی آن را میخوانند و قهوهخانه و فرهنگخانه هردو از آن روشنی گرفتهاند. ایرانگرایی و پیامد آن شاهنامه فردوسی محور نوشتههای استاد ندوشن است. استاد در هر نوشته و سخنرانی گریزی به فردوسی و شاهنامه داشته است. به طور کلی استاد اسلامی ندوشن را به دلیل مصاحبهها و نگارشهایی که درباره فردوسی و شاهنامه انجام داده است باید در زمره یکی از بزرگترین شاهنامهپژوهان و دوستداران فردوسی
قرار داد.
نیایشهای شاهنامه
«علیرضا قیامتی» استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد هم درباره جایگاه نیایش در شاهنامه فردوسی بیان میکند: در هیچکدام از حماسههای ادبی دنیا نمیتوان به اندازه شاهنامه این همه نیایشهای پرسوز و گداز با پروردگار را دید. آنچه مهم است درآمیختن روحیه ملی و مذهبی ایرانیان است که امروزه فرهنگ ایرانیان را در دنیا به عنوان فرهنگی با محوریت اخلاق، دادگری و انسانیت مطرح کرده است. این شاهنامهپژوه با اشاره به علاقه خاورشناسان غربی به ادبیات غنی فارسی ادامه میدهد: از «ادوارد براون» بزرگترین خاورشناس انگلیسی پرسیدند: با وجود تجربیات و تسلط فراوانی که به زبانهای شرقی و ادبیات آن کشورها دارید، چرا همیشه دیوان حافظ، مثنوی و شاهنامه را به همراه دارید؟
وی در جواب میگوید: به خاطر اینکه هیچ ادبیات و فرهنگی به اندازه فرهنگ ایرانزمین، اینقدر سخن از صلح، امید، نشاط، زندگی، معنویت و نیایش با پروردگار نکرده است. قیامتی در خصوص ارتباط بین واژه جشن و نیایش عنوان میکند: واژه جشن یک کلمه ایرانی باستانی و به معنای نیایش است. در تمامی جشنها و نیایشها در ابتدا حمد و نیایش پروردگار است و سپس نشاط و شادی افراد قرار دارد و این شادی و نشاط نیز ریشه در اخلاق، روحیه ایرانی و اسلامی دارد. وی با اشاره به شخصیتهای شاهنامه و ارتباط آنها با پروردگار توضیح میدهد: در شاهنامه سرنوشت شخصیتهای بارز آن مانند زال، اسفندیار، رستم و سهراب و... یک ارتباط محکم و ناگسستنی با خداوند دارد و وقتی پادشاهی چون «جمشید» از رده دادگری و یزدان خارج میشود به طور حتم فره ایزدی و تایید الهی از وی برمیگردد و آن هم به دلیل ناسپاسی او است. در واقع نیایشها سوزناک، پناهگاه همه خداجویان و خداباوران است. در شاهنامه علیرغم حماسی بودن و علیرغم میل به قدرتنمایی، دفاع از هویت ملی ایرانیان نهفته است. مایه سرافرازی ایرانیان اخلاق و انسانیت است و سپس زور بازو.
این استاد زبان و ادبیات فارسی درباره زمان نگارش شاهنامه بیان میکند: فردوسی زمانی که میخواهد شاهنامه را به پایان برساند، خودش نیز در درگاه پروردگار به نیایش میپردازد و آرزو میکند عمری به او داده شود تا بتواند شاهنامه را تمام کند. چهرهای که فردوسی در شاهنامه از خداوند تصور کرده است همان چهرهای است که هر موحد و یکتاپرستی در هر گوشه دنیا با هر نژاد، ملیت و باوری به آن اعتقاد دارد. خداوند جان و خرد خداوندی که مهربانی را فریاد میزند. این بزرگی و اعتبار و نیایشهایی که در فرهنگ ما ویژه است باعث شده تمام خاورشناسان به ادبیات ایران نگاه خاصی بکنند.