
پرچم آفساید برای گزارشگرها

آنچه در جریان پخش تلویزیونی مسابقه ماشینسازی و پرسپولیس اتفاق افتاد،نمونهای آشنا از مدل گزارش بازیهای سرخها و آبیها در شهرهای مختلف کشور بود. مردی که پشت میکروفون قرار داشت بدون توجه به لازمههای گزارش یک فوتبال در قرن بیستویکم، جایی میان ذهناش دوگانه ظالم- مظلوم ساخته بود و ظاهرا تلاش میکرد حق شهرستانیها را از تهران بگیرد. این حجم از نفرتپراکنی برای روایت ورزشی که قرار است آدمها، باورها و اعتقادها را به هم نزدیک کند، حیرتآور بهنظر میرسد. برای سالها، هواداران پرسپولیس و استقلال به شنیدن چنین گزارشهای یکطرفهای عادت کردهاند. در نگاه اول بهنظر میرسد این گزارشگرها خودشان را «نماینده» شهر یا استانشان میدانند و مسئولیتی برای گزارش علیه تیمهای پایتخت روی دوش خودشان احساس میکنند. آنها اما در واقع نماینده تلویزیون هستند و به جای همشهریها،وظیفه دارند گزارش مسابقه را به گوش میلیونها مخاطب تلویزیون در سراسر ایران برسانند. بسیاری از گزارشگران شهرستانی در جریان مسابقهها عملا به بوقچی تیم تبدیل میشوند و مشکلی با تعبیر وارونه همه اتفاقات زمین به سود تیم میزبان ندارند. این موضوع از مدتها قبل به یک پدیده اعصاب خردکن برای هواداران فوتبال تبدیل شده اما داستانهای آخر هفته لیگ برتر و گزارش 2 مسابقه پرسپولیس- ماشینسازی و سپاهان- پدیده، دوباره جرقهای برای برجستهشدن زشتی این گزارشها بوده است. در این مورد سؤالهای بزرگی وجود دارد. این گزارشگرها چطور به رسانه ملی معرفی میشوند و از خطقرمزهای سازمان برای گزارش یک بازی فوتبال عبور میکنند؟ این گزارشگرها چطور بهسادگی هر چیزی را که باب میلشان است به زبان میآورند و بهخاطر نقض بیعدالتی روی آنتن زنده، جریمه و توبیخ نمیشوند؟ از همه مهمتر اینکه چرا شهرستانیها با وجود این جو عجیب در باکسهای گزارشگری استادیومهای خودی، به سرعت و تنها بهخاطر یک کلمه، مدام علیه گزارشگرهای ورزشگاه آزادی موضع میگیرند؟
گزارشگری که نگاه نمیکند
اولین و شاید جالبترین جنجال گزارشگری این فصل، در ورزشگاه غدیر اهواز خلق شد؛جایی که داور، جدال تیمهای استقلال خوزستان و پرسپولیس را بهدلیل پرتاب سنگ از سوی سکوهای میزبان متوقف کرده بود اما گزارشگر مسابقه مدام تأکید کرد که در استادیوم «مشکل خاصی» وجود ندارد و اوضاع کاملا عادی و معمولی است. مهمترین ویژگی گزارشگران جنوبی فوتبال ایران، شادی وصفنشدنی با صدای بلند برای به ثمر رساندن گل از سوی تیم خودی است که در زمان گل زدن تیم مهمان به سکوت و ناراحتی بدل میشود. گزارشگر جدال پرسپولیس و استقلال خوزستان اما با نادیدهگرفتن ماجراهای زشت ورزشگاه، یک شاهکار فراموشنشدنی خلق کرد. او احتمالا اگر روایتکننده جنگ جهانی دوم بود، مدعی میشد که هیچکس در این جنگ آسیب ندیده و اوضاع بهشدت آرام بوده است!
شهر اولینها و دیگر هیچ
ظاهرا وظیفه سازمانی گزارشگران تبریزی این است که گزارش هر مسابقه را با عبارت «شهر اولینها» آغاز کنند. آن هم در شرایطی که نیمی از شهرهای ایران،سند این عبارت را به نام خودشان میدانند. گزارشگرها در تبریز، با حفظ سمت شغلیشان «تیفوسی» هستند و دیدارهای تیمشان با پرسپولیس و استقلال را طوری گزارش میکنند که انگار حریف متعلق به رژیم غاصب صهیونیستی باشد! فردی که در جریان مسابقه ماشین و پرسپولیس پشت میکروفون قرار گرفته بود، هر تکل ساده از مهرههای تیم میزبان را بهعنوان یک تکل در کلاس جهانی معرفی میکرد. او در زمان خلق هر موقعیت ماشینسازی هیجانزده میشد اما حتی در زمان به گل رسیدن پرسپولیس، هیجانی از خودش نشان نداد. آقای گزارشگر با تأکید بر هدف «یک امتیازی» تیم برانکو در تبریز، نشان داد که از فوتبال و ادبیات به یک اندازه بیاطلاع است.
حملات خودی، تماشاگرهای خودی!
اصفهان یکی دیگر از شهرهایی است که متعصبترین گزارشگرها را در خود دارد. نمونه این تعصب بارها در دیدارهای سپاهان و ذوب با استقلال و پرسپولیس دیده شده اما حتی در رویارویی با تیمهای شهرستانی دیگر نیز این افراط در هواداری عیان بهنظر میرسد. برای مثال میتوان به همین مسابقه آخر سپاهان و پدیده در ورزشگاه نقشجهان اصفهان اشاره کرد؛ جایی که آقای گزارشگر در زمان حملات سپاهان با شور و حرارت خاصی مسابقه را گزارش میکرد و در زمان رقم خوردن حملات پدیده، ترجیح میداد درباره جو سکوها و شعارهای تماشاگران حرف بزند. برای این گزارشگر اساسا پدیده محلی از اعراب نداشت.
جنجال مصاحبه
کمتر از 2هفته قبل بود که مصاحبه سیانکی با مجید جلالی در کنار زمین، به یک موضوع جنجالی در فوتبال ایران تبدیل شد. پیکان البته هواداری در فوتبال ایران ندارد اما هواداران چند باشگاه مختلف، معتقد بودند آقای گزارشگر پس از پیروزی پرسپولیس برابر پیکان، از موضع هوادار قرمزها وارد گفتوگو با جلالی شده است. این ادعا اساسا به این خاطر شکل گرفت که خود جلالی، رسانهها را متهم به هواداری از پرسپولیس و بزرگنمایی مشکلات این تیم کرد؛ آن هم در شرایطی که سیانکی در طول این مصاحبه بارها و بارها با جملاتی که بوی تملق میداد از «تواضع» جلالی و توانایی ویژه فنی او صحبت به میان آورده بود.
اعتراض به عادل
عادل فردوسیپور بارها از سوی هواداران تیمهای مختلف به یکطرفه گزارشکردن متهم شده است. مشهورترین نمونه این اتفاق به فینال چند سال قبل جام حذفی برمیگردد. چند روز بعد از آنکه سپاهان کرانچار در دیدار فینال جام حذفی پرسپولیس گلمحمدی را شکست داد، محمدرضا خلعتبری به برنامه نود دعوت شد و روی آنتن زنده این برنامه،ادعا کرد که عادل با گلهای پرسپولیس خوشحال شده و به گلهای سپاهان، واکنش چندانی نشان نداده است. موجی که خلعت به راه انداخت، طبق انتظار توسط هواداران سپاهان تقویت شد و شکل اعتراض بهخودش گرفت.
علیفر در تیررس
با وجود گزارشهای یکطرفه و جانبدارانه در تبریز، هواداران تراکتور همواره با دقت زیادی به همه کلمههای گزارش دیدارهای تیمشان در تهران گوش میدهند و بهطور معمول از هر گزارشی ایراد میگیرند. آنها 2 فصل قبل بهشدت به گزارش دیدار تراکتور و پرسپولیس توسط علیفر معترض بودند و حتی کار به صدور بیانیه رسمی باشگاه علیه این گزارشگر نیز کشیده شد. آنها باور داشتند علیفر در جریان مسابقه،در انتظار پیروزی پرسپولیس بوده است.
فریادهای آبی
یکی از عجیبترین گزارشهای فوتبال در چند سال گذشته، در دیدار فصل قبل نفت و استقلال اتفاق افتاد؛ جایی که محمدرضا بالاپور گلهای تیم شفر را با فریادهایی باورنکردنی و عبارتهایی هوادارانه جشن گرفت. این گزارش خیلی زود در شبکههای اجتماعی سوژه شد و همه از بالاپور بهعنوان طرفدار متعصب استقلال نام بردند. خود او اما این ادعا را قبول نکرد و مدعی شد که پیش از این حتی متهم به هوادارای از صنعت نفت آبادان نیز شده است.