خاطرهگویی راز آدمربایی شوم را فاش کرد
پسر جوان درحالیکه سگ گرانقیمتی را به دوستانش نشان میداد برایشان تعریف کرد که چطور با ربودن دختری، سگ او را دزدیده است اما همین حرفهایش به قیمت دستگیریاش تمام شد.
به گزارش همشهری، چند وقت پیش دختر جوانی نزد مأموران پلیس پایتخت رفت و مدعی شد که 2 جوان پرایدسوار او را ربوده و اموالش را به همراه سگش دزدیدهاند. دختر ٢٥ ساله گفت: قصد رفتن به شهرک اکباتان را داشتم و برای همین سوار خودروی پرایدی شدم که رانندهاش تظاهر میکرد مسافرکش است. همراهم سگ گرانقیمتی بود که پدر و مادرم سال قبل برایم هدیه خریده بودند. خودرو حرکت کرد اما کمی بعد راننده تغییر مسیر داد و به سمت شهرقدس(قلعهحسنخان) رفت. راننده و جوانی که وانمود میکرد او هم مسافر است با تهدید مرا به جادهای فرعی کشاندند و راننده مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. آنها سپس همه اموالم ازجمله پول نقد و موبایلم را به همراه سگ گرانقیمتم به سرقت بردند. با این شکایت تحقیقات کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران برای شناسایی متهمان شروع شد تا اینکه چند روز پیش جوانی نزد مأموران پلیس شهرقدس رفت و سرنخی را در اختیار مأموران قرار داد.
او گفت:شب قبل در خانه یکی از دوستانم بودیم که جوانی به نام مجید به همراه سگی گرانقیمت وارد جمع شد. آن شب وقتی او مشروبات الکلی مصرف کرد مدعی شد که با همدستی راننده پرایدی، دختری جوان را در میدان آزادی ربوده و پس از آزار و اذیت وی، سگش را دزدیده است. همین سرنخ کافی بود تا مأموران مجید را دستگیر کنند. او در اعترافاتش گفت: روز حادثه در میدان آزادی سوار ماشین پرایدی شدم که از قضا رانندهاش بچهمحلمان در آمد. در خیابان میچرخیدیم که ناگهان چشممان به دختری جوان افتاد. مهدی (راننده پراید) با چاقو تهدیدم کرد که اگر با او همکاری نکنم مرا به قتل میرساند! او دخترجوان را سوار کرد و بعد هم ربود و مورد آزار و اذیت قرار داد و با تهدید از من خواست اموال وی را سرقت کنم. وی ادامه داد: سگ دخترجوان مدتی در اختیار مهدی (راننده پراید) بود اما بعد از چند روز تحویل من داد که جوگیر شدنم در جمع و بازگو کردن این خاطره کار دستم داد.
به این ترتیب راننده پراید هم دستگیر شد و در اعترافاتش گفت که در یک لحظه وسوسههای شیطانی به سراغش آمده است با این حال هرگز فکرش را نمیکرده که دستگیر شود. متهمان برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیارکارآگاهان قرار گرفتهاند.