مرگ «آخرین امپراتور» سلسله ایتالیا
مسعود میر/روزنامهنگار
این پایان یک امپراتور است. برناردو برتولوچی در رم درگذشته و در جهان فیلمسازان یکی از ممتازترینها از فهرست زندگی خط خورده است. برتولوچی کارنامهای از خود برجا گذاشته که دستیافتن به آن رؤیای بسیاری از فیلمسازان خواهد بود. برتولوچی در ایران و برای مخاطبان عادی سینما که در روزهای دشوار دستیابی به فیلم خوب، گاهی با فیلمهای تلویزیونی هم مشعوف میشدند، بیش از هر چیز با فیلم «آخرین امپراتور» شناخته میشود. روایت ممتاز این کارگردان ایتالیایی از زندگی پویی، آخرین امپراتور چین آنقدر درخشان است که گویی مخاطبان سینما سالها در سرسراها، تالارها و محوطههای حیرتانگیز شهر ممنوعه آمد و شد داشتهاند. آخرین امپراتور البته به جهت فتح سینمایی شهر ممنوعه حائز اهمیت نیست بلکه باید توجه داشت که او روایتی تاریخی و البته تلخ از زندگی و روزگار حاکم چین را چنان در زورق خوشلعاب سینما میپیچد که گاهی یادمان میرود تاریخی که فیلم در آن برهه روایت میشود، یکی از سیاهترین روزگار مردم چین بوده است. جنگ بر سر قدرت در آخرین امپراتور از واقعهای تاریخی به روایتی انسانی بدل میشود و اینگونه است که یکهتازیهای پویی در شهر ممنوعه و در قامت امپراتور بزرگ چین تا روزگاری که او با حمایت ژاپنیها حاکم منطقه اشغالشده منچوری میشود، در تمام لحظات فیلم نه بسان برگهای تقویم یک مملکت، که شبیه دفتر خاطراتی مملو از روزهای پرفراز و نشیب برای تماشاگر روایت میشود.
اصلا هنر برتولوچی دقیقا در همین است که گویی شبیه همان جیرجیرک لانهکرده در کاخ سلطنتی بدون هیچ قضاوتی روزگار رفته مردی را از نظر میگذراند که از 2سالگی امپراتور چین بود و در سالهایی که سرد و گرم دنیا را چشید، بدل شد به یک شهروند معمولی.
خالق آخرین امپراتور در همان فیلم یک دیالوگ ماندگار میان پویی و معلم بریتانیایی او رجینالد جانستون جاسازی کرده که شاید امروز بیشتر از قبل جذاب باشد. پویی وقتی میخواهد از معلمش خداحافظی کند، خطاب به او میگوید: «چطور میتوانیم خداحافظی کنیم؟» و جواب معلم بریتانیایی مثل همیشه فیالبداهه و شنیدنی است که «همونطور که سلام کردیم.»
آقای برتولوچی، عشاق سینما به فیلمهای شما سلام میکنند پس میشود با خودتان خداحافظی کرد. این پایان یک امپراتور پرآوازه است.