شاهین امین
کودکان بیسرپرست از مسائل مبتلابه همیشگی تاریخ جوامع بشری است؛کودکانی که در اثر جنگ، زلزله، سیل، مرگ والدین، بیکفایتی والدین یا هر حادثه طبیعی و غیرطبیعی دیگری در جامعه رها شدهاند و سرنوشت نامعلومی در انتظارشان است؛ کودکانی که اگر حمایت نشوند، شرایط همراه شدن با هرگونه بزه یا ناهنجاری شخصی و اجتماعی را دارند؛ نوجوانانی که باید آیندهسازان جوامع بشری باشند اما درصورت نادیده گرفته شدن، ظرفیت خطرسازی را در آینده خواهند داشت اما بسیاری از همین کودکان و نوجوانان که در معرض آسیبهای مختلف روانی و اجتماعی قرار دارند درصورت فراهم شدن شرایط حمایتی، نهتنها هیچ خطری برای افراد و محیط پیرامون خود ندارند بلکه فرصتی هستند تا آرامش روانی در جامعه گسترش یابد و خود در آینده به افراد موفق و مؤثر تبدیل شوند.
شاید مهمترین مسئله و معضل کودکان و نوجوانان بیسرپرست- حتی درصورت رسیدگیهای لازم در مراکز نگهداری - درک ناقص و حتی غلط آنها از مفهوم خانواده، پدر، مادر و خانه باشد که موجب رسوخ اضطراب و ترس دائمی در روح و روانشان میشود؛ اضطرابی که باعث میشود آنها مدام احساس خطر کرده و خود را بیحامی بپندارند؛ اضطراب نداشتن هویت و رهاشدگی در جهان پرآشوب. اما همین انسانهای کوچک و بیپناه، درصورت ایجاد شرایطی مناسب هم میتوانند زنان و مردان بسیاری را برای رسیدن به آرامش و حس داشتن خانواده یاری کنند و هم خود مفهوم خانواده را درک کرده و آیندهای درخشان داشته باشند.
البته پذیرش مسئولیت کودکی بیسرپرست، فرزند دیگری و ناآشنا، تصمیم بسیار دشواری است که میتواند تبعات و هزینههای جدی و غیرقابل پیشبینیای در زندگی یک خانواده یا فرد داشته باشد. نحوه پذیرش همهجانبه چنین کودکانی در وهله اول توسط خود والدین و سپس چگونگی معرفی و مهیا کردن شرایط پذیرش آنها در خانواده و اطرافیان چالش مهمی است که باید در قدم اول موردتوجه جامع قرار بگیرد. در همین ارتباط دهها سؤال و نگرانی دیگر نظیر اینکه کودک کی و چگونه باید بداند که نسبت خونی با خانواده خود ندارد؟ نحوه مواجهه با بحرانهای روحی و روانی آنها چگونه باید باشد؟ در آینده تعامل آن کودک رشدیافته با خانواده پذیرنده چطور خواهد بود و... وجود دارد که میتواند دغدغههای واقعی و جدیای را برای پذیرنده سرپرستی یک کودک موجب شود که پاسخ آنها، فارغ از بخش انسانی و عاطفی، محتاج دقت و تأمل فراوان است. گرچه در موارد دیگر زندگی هم هیچکس از تمام نتایج آینده تصمیمهای خود نمیتواند صددرصد مطمئن باشد.
در این میان نهادهای متولی کودکان بیسرپرست با توجه به نگرانی از آسیبهای جدید هم به راحتی نمیتوانند آنها را در اختیار خانوادههای خواهان قرار دهند. در واقع فارغ از آسیبهای مضاعف و جدیدی که یک سرپرستی نامناسب میتواند برای این کودکان داشته باشد، حتی بزهکاران در سراسر جهان هم همیشه در کمین هستند تا به انحای مختلف و برای جرائم متفاوت از آنها سوءاستفاده کنند. به همین دلیل چندین کنوانسیون بینالمللی به همراه قوانین ملی متفاوت برای محافظت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست وضع شده است و واگذاری حضانت آنها به یک خانواده یا شخص مراحل طولانی و سختی دارد.
در این شماره درنگ به مسئله پذیرفتن سرپرستی یک کودک که به صورت مختصر فرزند خواندگی قلمداد میشود، قوانین آن در ایران و چند کشور دیگر جهان، چگونگی مواجهه با بحرانهای احتمالی ناشی از آن، تفاوتهای خانوادههای پذیرنده، باورهای ملل مختلف درباره فرزندخواندگی و... پرداختهایم.
چرا پذیرفتن سرپرستی یک کودک دشوار است؟
از رها شدگی تا آرامش
درک مفهوم خانواده از مهمترین مسائل کودکان بیسرپرست است
در همینه زمینه :