سینا ایمانی:
«مهاجرت» و «پناهندگی» امروز در کل دنیا تبدیل به دغدغهای جدی شده است. مردم در جستوجوی زندگی بهتر بار سفر بسته، از کشوری به کشور دیگر میروند؛ با این حال تفاوتی جدی میان پناهنده و مهاجر وجود دارد. مجامع بینالمللی سالهاست که قوانین و ضوابطی را در این زمینه تعریف کردهاند. نخستین تعریفی که از واژه پناهنده در اسناد بینالمللی آمده است مربوط به کنوانسیون وضعیت پناهندگان در سال 1951 است. این کنوانسیون پناهنده را چنین تعریف میکند:«پناهنده کسی است که به دلایل نژاد، مذهب، ملیت یا عضویت در یک گروه خاص اجتماعی یا عقیده سیاسی، ترس موجهی از آزار دارد و در خارج از کشور اصلی خود به سر میبرد و بهعلت ترس از آزار، قادر یا مایل به برخورداری از حمایت آن کشور یا بازگشت به آن نیست».
این تعریف طی سالهای گذشته تغییر کرده. در چارچوب حقوقی نظام حمایت بینالمللی از پناهندگان آمده است: «اصولا این وظیفه دولتهاست که از اتباع خود حمایت کنند اما هنگامی که به هر دلیل، دولتی از حمایت اتباع خود سر باز میزند و این اتباع مورد نقض حقوق خود قرار میگیرند، ممکن است که جلای وطن کرده و برای یافتن پناهگاهی امن وارد کشورهای دیگر شوند. در اینجاست که جامعه بینالمللی پا پیش میگذارد و به حمایت از این افراد میپردازد تا حقوقشان تضمین شود. مجمع عمومی سازمان ملل متحد پس از جنگ جهانی اقدام به تاسیس کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد کرد که این سازمان متولی رسیدگی به وضعیت پناهندگان است. البته گروههای حقوق بشری دیگری هم طرف همکاری این سازمان هستند اما مسئول اصلی امدادرسانی به پناهندگان، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد است. این سازمان فعالیتهای خود را در چارچوب حقوق و استانداردهای بینالمللی انجام میدهد که این فعالیتها مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948)، کنوانسیونهای چهارگانه ژنو (1949) و همچنین یکسری معاهدات و اعلامیههای بینالمللی و منطقهای الزامآور و غیرالزامآور است که بهطور مشخص به نیازهای پناهندگان میپردازند.
زنان نیز همانند سایر پناهندگان، به حمایت در برابر بازگشت اجباری به کشور مبداشان، امنیت علیه حملات و سایر شکلهای خشونت، حمایت در برابر بازداشت غیرموجه و طولانی و بدون دلیل، وضعیت قانونی که به آنها حقوق اجتماعی، اقتصادی و حقوقی کافی اعطا کند و دسترسی به نیازهای اساسی از قبیل غذا، سرپناه، پوشاک و مراقبتهای پزشکی نیاز دارند. بهرغم اینکه این اسناد ممکن است توسط تمام کشورها امضا نشده باشد؛ بنابراین اسناد مزبور چارچوب موازین بینالمللی حقوق بشر را ارائه میدهند که از فعالیتهای حمایتی و کمکرسانی به زنان پناهنده پشتیبانی میکنند. اما از سوی دیگر مهاجرت یا کوچ بهمعنای جابهجایی مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا زندگی است. مردم معمولا بهدلیل دورشدن از شرایط یا عوامل نامساعد دورکنندهای مانند فقر، بیماری، مسائل سیاسی، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت، مهاجرت میکنند. دلیل دوم میتواند شرایط و عوامل مساعد جذبکننده مقصد مهاجرت مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر، مسکن بهتر و آزادیهای سیاسی بهتر باشد؛ پس کنوانسیون وضعیت پناهندگان ۱۹۵۱ و پروتکل ۱۹۶۶آن هیچ تعریفی از پاکستانیهایی که بهخاطر زندگی بهتر به جنوب تهران آمدهاند، ندارد. این افراد پناهجو نیستند و در تعریف مهاجرت قرار میگیرند اما از آنجا که مهاجرت آنها غیرقانونی است، باید دید که مسئولان کشور چه تصمیمی برای آنها گرفتهاند.