عملیات ضربتی پلیس پایتخت در طرح رعد16 منجر به دستگیری 657سارق و مالخر شد
مجرمانی با اعترافات عجیب
ماموران پلیس پیشگیری پایتخت با اجرای شانزدهمین مرحله از طرح رعد، 657سارق و مالخر را دستگیر کردند. شبح تاریکی، باند 18سالهها و فروشنده اسلحه از مجرمان عجیب دستگیر شده در این طرح بودند.
به گزارش همشهری، سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت صبح دیروز در جمع خبرنگاران حاضر شد تا از دستاوردهای طرح رعد بگوید. وی با بیان اینکه در این طرح ۲۱۸مخفیگاه، پاتوق و محل تجمع مجرمان در تهران شناسایی شد، گفت: در این عملیات ۶۵۷سارق و مالخر دستگیر و بیش از ۱۹هزار انواع اموال مسروقه به ارزش بیش از 7میلیارد تومان از آنها کشف شد.
وی ادامه داد: این افراد تاکنون به بیش از ۱۳هزار سرقت اعتراف کردهاند و ۲۰۴نفر از آنها سابقهدار و 453نفر دیگر برای نخستینبار بود که دستگیر شدهاند که این یک زنگ خطر و هشدار جدی برای جامعه است؛ چراکه افرادی که برای نخستینبار دست به سرقت میزنند در حال افزایش هستند. وی با بیان اینکه ۷۲قبضه سلاح از مجرمان کشف شده، گفت: در این طرح ۴۱نفر از محکومان و مجرمان فراری نیز که با قید وثیقه و سند یا گرفتن مرخصی از زندان آزاد و متواری شده بودند، شناسایی و دستگیر شدند.
رئیس پلیس تهران درباره کشفیات موادمخدر نیز گفت: مأموران پلیس موفق شدند در یک هفته گذشته یک تن انواع موادمخدر را از متهمان کشف کنند. همچنین در این مدت ۲۰۰۰معتاد متجاهر از سطح شهر تهران جمعآوری و به مراکز بازپروری و ترک اعتیاد منتقل شدند. از سوی دیگر از ابتدای مهرماه مأموران پلیس با استقرار در اطراف مدارس و مراکز آموزشی نسبت به تامین امنیت دانشآموزان اقدام کرده و در این راستا ۴۸۸نفر از معتادان متجاهر از اطراف مدارس جمعآوری شده و ۴۴مجرم نیز دستگیر شدند.
شبح تاریکی
یکی از مجرمان دستگیر شده در طرح رعد به شبح تاریکی یا شبح سرگردان معروف است. خودش میگوید دوستانش این لقب را به او دادهاند. شبح تاریکی نیمههای شب وارد خانهها میشد و زمانی که مالباختهها خواب بودند با خیال راحت دست به سرقت میزد.
از اینکه صاحبخانه در خانه حضور داشت، نمیترسیدی؟
هر وقت وارد خانهای میشدم این فکر به سرم میزد که ممکن است یک نفر خوابش سبک باشد و با شنیدن سر و صدا بیدار شود اما من خیلی سریع کارم را انجام میدادم؛ در عرض 10دقیقه، سرقت میکردم.
از شگردت بگو؟
با کارت تلفن در خانه و آپارتمانها را باز میکردم. معمولا پس از نیمهشب راهی سرقت میشدم؛ از 2 تا 5 صبح. وقتی وارد خانهها میشدم هرچه روی میز بود برمیداشتم؛ مانند موبایل، دوربین، تبلت، طلا و... و بعد سراغ کمد میرفتم و هرچه پول، دلار یا طلا گیرم میآمد سریع برمیداشتم و از خانه خارج میشدم.
از چند خانه سرقت کردی؟
بیشتر از 8 خانه.
با اموال سرقتی چه میکردی؟
معمولا خرج مواد و زندگی میشد.
معتادی؟
شیشه میکشم. راستش از وقتی معتاد شدم اصلا کنترلی بر رفتارم ندارم. شاید یکی از دلایلی که بدون ترس وارد خانهها میشدم همین مصرف مواد است که مغزم را پوک کرده است.
سابقه داری؟
2سابقه سرقت دارم و 6ماه پیش از زندان آزاد شدم.
گفتی در میان دوستانت به شبح تاریکی و شبح سرگردان معروف شدی. چرا این لقب را به تو دادند؟
من از وقتی معتاد شدم شبها بیدارم و روزها میخوابم. از طرف دیگر پس از سرقت معمولا نزدیک صبح وارد پاتوق دوستانم میشدم بهطوریکه اصلا آنها متوجه نمیشدند. یکی از دوستانم خوابش سبک است اما میگوید تو مانند شبحی که بدون کوچکترین سر و صدایی وارد خانهها میشوی و هیچکس صدایت را نمیشنود. به همین دلیل این اسم را روی من گذاشتهاند.
فروش اسلحه به آدمکش ممنوع
یکی از متهمانی که در جریان این طرح دستگیر شده مردی میانسال است که اقدام به خرید و فروش اسلحه میکرد. او میگوید روزی یکی از مردان ثروتمند بوده اما ورشکست شده و به ناچار پا در دنیای خلافکاران گذاشته است.
اسلحه را از کجا میخریدی و چطور میفروختی؟
از دوستم در مرز میخریدم و بعد از طریق دوستان دیگرم مشتری گیر میآوردم و با سود میفروختم.
فکر نمیکردی ممکن است مشتریانت آدمکش باشند؟
در مرام من این نبود که اسلحه به آدمکش بفروشم. اتفاقا 2 نفر از مشتریانم نیت شومی در سر داشتند؛ یکی از آنها میخواست دوستش را بهخاطر انتقامجویی بکشد. میگفت موضوع ناموسی است و دوستش به او خیانت کرده اما من بیخیال فروش اسلحه به او شدم. شخص دیگری هم میخواست با اسلحه زورگیری کند که به او هم نفروختم. نمیخواستم به کسی آسیب برسد.
یعنی از هر مشتریات میپرسیدی که قرار است چه استفادهای از اسلحه کند؟
بله. از همه آنها میپرسیدم و اسلحه را معمولا به قاچاقچیان میفروختم؛ چون میگفتند که برای حفاظت از خودشان اسلحه حمل میکنند تا خطری تهدیدشان نکند.
از کجا مطمئن بودی که آنها با اسلحه مرتکب قتل نمیشوند؟
چون میگفتند که از اسلحه فقط برای نمایش استفاده میکنند تا کسی خیال آسیب رساندن به آنها را نداشته باشد.
باند 18سالهها
3پسر کمسن و سال کنار هم در گوشهای از حیاط پلیس پیشگیری پایتخت ایستادهاند. آنها بهتازگی وارد دنیای خلافکاران شدهاند و انگیزهشان تامین خسارت 4.5میلیونی خودروی پراید بود. یکی از آنها در گفتوگو با همشهری جزئیات سرقت هایشان را شرح داد.
چه شد که در این سن و سال کم تصمیم به سرقت گرفتید؟
چند روز پیش پدرم یک پراید صفر خرید. بنده خدا خیلی وقت بود قصد خرید داشت اما در قرعهکشی خانگی شرکت کرده بود و وام به نامش درنمیآمد. آنقدر بدشانس بود که آخرین نفر برنده شد؛ درست زمانی که پراید 20میلیونی شد 36میلیون. با این حال وام دیگری گرفت و با قرض توانست یک خودروی پراید صفر بخرد. من که خیلی ذوقزده بودم سوئیچ را برداشتم تا با پراید نو گشتی در خیابانها بزنم. از بخت بد، همان روز تصادف کردم که خودم مقصر بودم و حدود 4.5میلیون تومان خسارت ماشین مقابل شد. من محصل بودم و این پول را نداشتم. از طرفی میترسیدم به خانه بروم و شبها داخل ماشین میخوابیدم. بعد هم یکی از دوستانم برای جبران خسارت پیشنهاد سرقت داد و من هم پذیرفتم.
با چه شگردی دست به سرقت میزدید؟
یکی از دوستانم مردی را به من معرفی کرد که اهل شمال کشور بود. او فقط موتورهای خاص را میخرید. به این ترتیب با همدستی 2 نفر از دوستانم که از بچههای محل و همکلاسیهایم بودند، وارد پارکینگ ساختمانها میشدیم و پس از سرقت، موتورها را تحویل مالخر میدادیم. او هم به شمال میبرد و در آنجا میفروخت.
چند مورد سرقت انجام دادید؟
تازه شروع کرده بودیم. حدود 4 یا 5مورد که گویا تصویر ما در یکی از سرقتها بهدست آمد و به این ترتیب شناسایی و دستگیر شدیم.
فروش لوازم آرایشی تقلبی
ماموران پلیس پیشگیری پایتخت در جریان این طرح اعضای باندی را دستگیر کردند که لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی در بازار میفروختند. شگرد آنها، این بود که لوازم آرایشی تقلبی را میخریدند و در قوطیهای مارک خارجی ریخته و با برچسب و لیبل آن را بهعنوان جنس اصل در بازار به فروش میرساندند. تحقیقات از اعضای این باند ادامه دارد تا مشخص شود که از چند وقت پیش کارشان را شروع کرده و چه نوع لوازمی را در بازار به فروش رساندهاند.