• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
چهار شنبه 18 مهر 1397
کد مطلب : 33523
+
-

در والیبال زنان همه عجولانه نتیجه می‌خواهند

در والیبال زنان همه عجولانه نتیجه می‌خواهند

لیلی خرسند

چرا والیبال زنان رشد نمی‌کند؟ این سؤالی است که هر بار بعد از حضور تیم‌های والیبال در تورنمنت‌های مختلف و نتیجه نگرفتن این تیم‌ها مطرح می‌شود. جواب‌ها هم همیشه تکراری است؛ تا زمانی که لیگ پویایی نباشد، اردوهای خارجی نباشد، روی والیبال پایه کار نشود و حتی اگر مربیان خارجی بزرگ به ایران نیایند و... چیزی تغییر نمی‌کند. این دلایل و راهکارهایی که داده می شود هم چندان به‌کار نمی‌آیند که اگر کارساز بودند، تغییری دیده می‌شد. پدیده بلوری‌زاده، کاپیتان سال‌های دور والیبال، همان سال‌هایی که نه تلگرامی بود و نه اینستاگرامی که به جای روزنامه‌ها و تلویزیون از ورزش زنان بگویند، اما سالن‌های والیبال پرهیاهوتر از امروز بود و بازیکنان باانگیزه‌تر، حالا یکی از کمک‌مربیان تیم ملی است. او در گفت‌وگو با همشهری دلایل درجازدن والیبال زنان را توضیح داده است.


   شما دوره‌ای کاپیتان بودید و الان یکی از مربیان تیم ملی. در مقایسه سن خودتان با نسل امروز، فکر می‌کنید چرا هم‌نسلان شما باانگیزه‌تر و با جدیت بیشتری ورزش می‌کردند؟
ابعاد زندگی اجتماعی مردم گسترده‌تر از قبل شده است، در حدی که می‌گویند زمانی که فرد روی یک موضوعی تمرکز می‌کند 6تا 10ثانیه است و اگر خیلی بخواهد دقت کند و وقت بگذارد، 30ثانیه است. دلیل هم این است که ذهن درگیر محرک‌های مختلفی است. همین گستردگی در زندگی اجتماعی افراد هم هست. دوره‌ای ورزشکار یا درس می‌خواند یا ورزش می‌کرد ولی در شرایط فعلی عوامل دیگری هم غیر از درس و ورزش در زندگی یک ورزشکار دخیل است. شرایط اقتصادی هم در کار ورزشکار امروز تأثیر گذاشته. ما می‌گفتیم با عشق بازی می‌کنیم ولی الان یک ورزشکار مجبور است هزینه‌های زندگی‌اش را هم تامین کند. اگر همه زندگی‌اش ورزش باشد، از بخش‌های دیگر زندگی وامی‌ماند. من نمی‌گویم ورزشکاران امروزی دلشان نمی‌خواهد یا نمی‌توانند خوب بازی کنند، وقتی عواملی که در زندگی‌شان تأثیر می‌گذارد، زیاد است، نمی‌توانند روی یک عامل تمرکز کنند.
 
 مربیان هم همین شرایط را دارند و کیفیت کارشان پایین‌تر آمده؟
به همان اندازه که بازیکن روی ورزش‌اش تمرکز کامل ندارد، مربیان هم به فکر زندگی خودشان هستند. مربیان پایه ما یا مربیانی که در لیگ مربیگری می‌کنند، به اندازه مربیانی که سال‌های قبل کار می‌کردند، دل نمی‌سوزانند؛ این تقصیر خودشان نیست؛ یک اتفاق طبیعی است. مربی هم به فکر زندگی‌اش است. قراردادهایی در ورزش زنان بسته می‌شود که کفاف زندگی‌شان را نمی‌دهد؛ قراردادهایی که بیشتر وقت‌ها پرداخت هم نمی‌شود.

   این عوامل اجتماعی باعث شده که ورزش دیگر اولویت نباشد؟ الان تعداد زنانی که در والیبال هستند، کمتر از قبل است؟
من نمی‌گویم به اندازه سابق والیبالیست نداریم، اتفاقا ما پتانسیل بالایی داریم؛ هم تعدادشان بالاست و هم کیفیت خوبی دارند. در همین مسابقات آسیایی تیم ملی نشان داد که حتی ارتفاع پرش‌شان بالاتر از ارتفاع پرش حریفان است، قدرت ضرباتشان قوی‌تر است و... ولی مشکل این است که این قدرت‌ها و این پرش‌ها تداوم ندارد.

   پس چرا هیچ پیشرفتی در والیبال زنان دیده نمی‌شود؟ از فدراسیون والیبال، که در مردان با آوردن چند مربی خارجی ساختار عوض کرد، انتظار می‌رود در والیبال زنان هم کاری کند.
اگر می‌خواهیم در مسابقات قهرمانی آسیا زنان والیبالیست روی سکو بروند، باید از امروز پایه‌ این سکو رفتن را بریزیم. اینکه المپیک را هر 4سال یک‌بار برگزار می‌کنند، دلیل دارد. از نظر فیزیولوژی، بدن یک ورزشکار حداقل به 4سال زمان نیاز دارد تا به مرحله رقابت کردن و آمادگی برسد. نمی‌شود 6ماه یک مربی بیاوریم و بگوییم کن‌فیکون کن. اگر بخواهیم این مسیری را که داریم می‌رویم، ادامه بدهیم، نتیجه‌اش همین می‌شود که هست. وقتی می‌بینیم در این مسیر نتیجه نمی‌گیریم، حتما درست نیست. ما اول باید هدف بلندمدت برای خودمان تعیین کنیم و دیدگاه‌های انتقادگرایانه را کنار بگذاریم. بستر را برای پیشرفت آماده کنیم و بعد نتیجه بخواهیم، ولی ما تا به سمت پیشرفت می‌رویم، همه متوقع می‌شوند که نتیجه بگیریم. اگر والیبال مردان امروز نتیجه می‌گیرد، به‌خاطر این است که 8-7 سال کوویچ و پارک‌کی‌وون در تیم‌ ملی و تیم‌های پایه والیبال ماندند و کار کردند. همین والیبال مردان با اینکه به نتیجه رسیده ولی امسال که می‌خواست جوان‌گرایی کند به مشکل خورد. متأسفانه در والیبال زنان، عجولانه منتظر نتیجه هستیم و همین عجله مربیان را هم دلسرد می‌کند. دیدگاه رئالیستی که باید در ورزش زنان وجود داشته باشد، نیست. این باعث می‌شود اعتمادی هم که باید فدراسیون به زنان داشته باشد، از بین برود. در این شرایط اگر بزرگ‌ترین مربیان خارجی هم به ایران بیایند، نمی‌توانند کاری انجام بدهند.

   گفته می‌شود یکی از مشکلات در والیبال زنان تغییرات بیش از حد مدیریتی و برنامه‌ریزی‌ است.
مسلما هر تغییری خوب است و دائما باید تغییر انجام شود، اما چه تغییری؟ تغییری که کنترل شده و با تدبیر باشد. اگر تغییرات و برنامه‌ها حساب شده انجام شود، به چیزی که مدنظر همه است، می‌رسیم. یک سری سیستم‌های تقلیدی هم از والیبال مردان وارد والیبال زنان شده که بیشتر به ضرر است. قرار نیست برنامه مردان در تیم زنان هم جواب بدهد.

   اگر برای بهتر شدن وضعیت والیبال زنان از شما راهکار بخواهند، چه پیشنهادی می‌دهید؟
من از نظر مدیریتی نمی‌توانم نظر بدهم که چه برنامه و کاری می‌تواند والیبال زنان را به سرانجام برساند اما این را می‌دانم که نباید خرده‌نگر باشیم. سر تمرین تیم ملی 36بازیکن داریم که از هر دری سخنی است، با تکنیک‌ها و دیدگاه‌های مختلف. رساندن اینها به یک تیم زمان‌بر است. آموزش‌دهندگان ما یا کم‌کاری می‌کنند یا کم‌لطفی. دنیای روز والیبال فقط تکنیک و تاکتیک نیست، پیش‌زمینه‌های دیگری هم می‌خواهد که باید دنبال آنها هم باشیم. از طرف دیگر ما خیلی چیزهای دیگر را هم به بازیکنان یاد نداده‌ایم. بازیکن می‌گوید من امروز با دلم بازی کردم؛ این افتخار نیست، وظیفه یک بازیکن است که همیشه با همه وجودش بازی کند. مثل این است که یک روزنامه‌نگار بگوید من امروز با صداقت نوشته‌ام. در کل باید حوصله کنیم. می‌شود یک‌شبه پولدار شد ولی نمی‌شود یک‌شبه قهرمان شد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید