شهره کیانوشراد/روزنامهنگار
تصاویر یکییکی میآیند و همچون داغی بر دل مینشینند. مادران مضطرب، تلاش سربازان برای نجات کودکان، آرامگرفتن کودکی در کنار اسلحه سرباز، چهار دست و پا رفتن دخترکی برای رسیدن به مادرش، دختری که از ترس دستهایش را روی دهانش گذاشته، کودکی در حال گریه و محمدطاهای 4ساله که نامش بهعنوان کمسنوسالترین شهید حمله تروریستی در تاریخ مردم قهرمان اهواز ثبت شد. شنبه خونین اهواز بار دیگر خاطرات دوشنبه 31شهریور1359را برایم زنده کرد؛ روزی که برای نخستینبار صدای غرش 6هواپیمای میگ جنگی بر آسمان شهرمان اهواز، تنمان را لرزاند؛ صدایی که بعد از 38سال هنوز در گوشم زنگ میزند. مدارس تعطیل شد و رویاهای کودکانه ما به هم ریخت. روزها را به امید بازشدن دوباره مدرسهها میشمردیم و شبها از ترس اینکه هواپیماهای جنگی سقف خانههایمان را هدف قرار دهند، در حسرت روشنکردن لامپ سپری میکردیم. به مرور تعداد سربازان در شهر جنگزده اهواز بیشتر و بیشتر شد و سرگرمی ما رفتن به نمایشگاههای نظامی بود که هرازگاهی در گوشهای از شهر برپا میشد.
هنوز هم تماشای رژه نیروهای نظامی و نواختن مارش و شنیدن صدای طبل و شیپور برای کودکان جذاب است و همین بهانهای شده برای حضور مادران در صف اول «جایگاه مردم».
و بار دیگر نام اهواز بر سر زبانها افتاد. اهواز زخمهای کهنه دارد و داغهایی که در سینه مادران جاخوش کرده است. تصاویر مضطرب کودکان، تلخترین بخش ماجرای حمله تروریستی به مردم بیدفاع شهر اهواز بود.
پنج شنبه 5 مهر 1397
کد مطلب :
32033
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/ZG96
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved