شمایل یک مرد میانسال که دغدغه فردا دارد چگونه شکل گرفت؟
دستی که در هوا میرقصید
محمدتقی حاجی موسی
انتظامی از آن اسمهاست که یادت نمیآید نخستین بار کی شنیدهای اما همیشه میشنیدهای. از وقتی فهمیدهای فیلم و سینما چیست، یک نفر بوده که همه از او یاد میکردهاند و میگفتهاند:«همیشه عالیه». برای همین یادم نیست نخستینبار کی انتظامی را دیدم یا اصلا وقتی برای نخستینبار «اجارهنشینها» را در اواسط دهه70 دیدم او را شناختم یا نه؟ آن موقع آن قدر بچه بودم که نفهمیدن و نشناختن خیلی بد نباشد. منتهی آخرین فیلمی که از انتظامی دیدم همان نخستین فیلم بود. همان اجارهنشینها. نیمهشب، بیخوابی به سرم زده بود و داشتم در یکی از تلویزیونهای اینترنتی چرخ میزدم که چشمام به فیلم مهرجویی افتاد. فیلم را پلی کردم و فردایش دوباره آن را دیدم و در تمام لحظاتی که عباسآقا سوپرگوشت حضور داشت مبهوت قدرت بازیگریاش بودم. وزن عباسآقا در فیلم آن قدر سنگین بود که حتی وقتی او را نمیدیدی هم احساسش میکردی و میدانستی یک سر همه این ماجراها به او ختم میشود؛ مردی که احتمالا در یک خانواده سنتی بزرگ شده بود اما بهخاطر مشکلات مالی میخواست ساختمانی را بالا بکشد که خیلی وقت بود زهوارش در رفته بود؛ مردی که احتمالا چند سال پیش زنش مرده و حالا به فکر تجدیدفراش هم افتاده؛ مردی که ستون خانواده است اما حالا که سنش بالا رفته و کمکم این ستون به لرزه افتاده و بعضیها مثل زن برادرش او را قبول ندارند؛ مردی که دست و دلباز است و به مشدی بودن معروف شده و این را میشود از سفره رنگیناش برای مشمهدی و کارگران ساختمان فهمید؛ مردی که زود عصبی میشود و میتواند همهچیز را به هم بریزد اما هنوز هم حرف مادر رویش تأثیر دارد؛ مردی که در آستانه احتمالا 60سالگی دغدغه آینده دارد و میخواهد خیالش بابت سرپناه خانواده راحت باشد؛ مردی که میشود چندین ویژگی دیگر برایش پیدا کرد و فقط انتظامی میتوانسته همه این ویژگیها را بدون اینکه توی ذوق بزند کنار هم بگذارد و بازیشان کند. فقط او میتواند پشت میز ناهارخوری بنشیند و تو حرص خوردن را در نگاه و نفسکشیدنهایش ببینی و دلیلش را هم بفهمی و بعد شروع کند و به بلندبلند حرف زدن و آنطور هنرمندانه دستش را توی هوا تکان دادن و خط و نشان کشیدن. همه اینها فقط از انتظامی برمیآمده و شاید تا سالها بعد دیگر کسی نیاید که بتواند یک عباسآقا سوپرگوشت واقعی باشد؛ مردی که یک مرد میانسال واقعی واقعی واقعی است؛کاراکتری که دیگر تکرار نخواهد شد.