نوش جان، آقای کیروش!
رسول بهروش
پیروزی دیرهنگام پرسپولیس برابر سپیدرود رشت، موج تازه انتقادها از کارلوس کیروش را بهدنبال آورده است. آدام همتی که در دقیقه81 این مسابقه به زمین آمد و با شوت استثناییاش تکگل سرخپوشان را به ثمر رساند، چندی پیش مهمان ناخوانده جدل لفظی برانکو و کیروش شد. در اوج آن مناقشه، کیروش در اقدامی غافلگیرکننده ناگهان از همتی نام برد و خطاب به برانکو گفت: «انتخاب بازیکنی مثل آدام همتی، بیانگر سطح سلیقه فنی شماست.» با این اوصاف طبیعی بود که بعد از گل زیبای آدام، خیلیها یاد کیروش و اظهارنظر عجیبش بیفتند و او را آماج تندترین طعنهها قرار بدهند؛ نکوهشهایی که بهنظر میرسد مربی پرتغالی این بار بیش از هر زمان دیگری سزاوارش بوده است.
برانکو در طول دوران حضورش روی نیمکت پرسپولیس روی سرنوشت حرفهای بازیکنانی مثل محمد انصاری، صادق محرمی، کمال کامیابینیا، علی علیپور، محسن مسلمان و خیلیهای دیگر به شکل چشمگیر تأثیر مثبت گذاشت. او یا این بازیکنان را به سطح اول فوتبال ایران معرفی کرد و یا باعث احیا و ارتقای سطح فنی آنها شد. کیروش اما با نادیدهگرفتن همه اینها، برای زخمزبانزدن به برانکو یک بازیکن جوان را از انتهای لیست 30نفره پرسپولیس بیرون کشید و بابت انتقالش به جمع سرخپوشان به پروفسور سرکوفت زد؛ آیا این دیدگاه، عادلانه و جوانمردانه بود؟ گناه کیروش اما فقط همین نیست؛ چه اینکه او اساسا بهخاطر جایگاهش حق نداشته هیچ بازیکنی را در هیچ ردهای به باد تحقیر و تمسخر بگیرد؛ مگر تنها همان 23نفری که با تیم ملی به جامجهانی رفتند یا 50نفری که در این سالها به تناوب از سوی کیروش به اردوها دعوت شدهاند، شاگرد این مربی هستند؟ واقعیت آن است که همه جای دنیا سرمربی تیم ملی، سرمربی بالقوه تمام فوتبالیستهای حرفهای و نیمهحرفهای کشور محسوب میشود. از علیرضا جهانبخش و اشکان دژاگه بگیرید تا تکتک بازیکنان لیگ برتری و دستههای اول و دوم تا زیرگروهها و زمینهای خاکی، همه اینها که پاسپورت ایرانی دارند زیر چتر تیم ملی جا میگیرند، ولو اگر شانس دعوتشان به اردو یک در میلیارد باشد. با این اوصاف مشخص نیست کیروش چطور بهخودش حق داد در رسانهها بر آبروی یک فوتبالیست جوان چوب حراج بزند. اصلا از کجا معلوم که همتی 22ساله در این فوتبال «آینده» نداشته باشد؟ مگر بازیکنی مثل وحید امیری که در جامجهانی عالی عمل کرد، 6سال پیش کجا بود و چه میکرد؟ گابریل ژسوس که امروز در تیم ملی برزیل توپ میزند و در روسیه هم برای این کشور بازی کرد، پیش از جامجهانی 2014 کارگر روزمزد بود و در خاک کشورش جدول خیابانها را رنگ میزد. پس واضح است که شما بهعنوان سرمربی تیم ملی حتی حق دستکمگرفتن یک کارگر خیابانی را هم نداری.
آدام همتی در 10دقیقهای که برای پرسپولیس بازی کرد، باعث کارت گرفتن یک بازیکن حریف شد، یک موقعیت گل درست کرد، روی شکلگیری کرنر منجر به گل نقش داشت و نهایتا خودش با یک شوت شلاقی، پرسپولیس را به رده دوم جدول رساند. با همه اینها باز هم ممکن است او هیچوقت تبدیل به فوتبالیست بزرگی نشود، اما حتی در این صورت هم سرمربی تیم ملی باید نگاه حمایتی و مالکانه نسبت به چنین فوتبالیستهایی داشته باشد. جمله زشتی که کیروش در مورد آدام گفت و حالا مثل آوار بر سر خودش خراب شده، درست مثل این است که وزیر آموزشوپرورش یک دانشآموز کماستعداد را تحقیر کند یا وزیر فرهنگ، فلان بازیگر تئاتر در یک روستای دورافتاده را به باد سخره بگیرد. اخیرا ویدئوی شوخیهای نابجای وزیر بهداشت با پیرمرد دردمندی که از هزینههای بالای فیزیوتراپی گلایهمند بود، واکنشهای منفی بسیار زیادی را بهدنبال آورده است. خیلی از کاربران برای قاضیزاده هاشمی نوشتهاند: «این پیرمرد هم بیمار شماست و باید مثل یک پزشک متعهد برایش دلسوزی میکردید، نه اینکه دستش بیندازید.» ماجرای کیروش هم همین است و لابد مربی پرتغالی در لحظات اوج خشم فراموش میکند که امثال آدام همتی هم زیرمجموعه او هستند و باید محترم شمرده شوند؛ حداقل به اندازه بازیکنی مثل امید نظری که معلوم نیست از کجا آمد، چطور به پیراهن تیم ملی رسید و کجا رفت.