بدون رضایت، بدون احساس
مسعود میر | روزنامهنگار:
رکورددار جوایز بیستمین جشن خانه سینما بهعنوان نماینده سینمای ایران در اسکار نودویکم معرفی شد. «بدونتاریخ، بدونامضا» فیلم خوشساخت وحید جلیلوند به تهیهکنندگی برادرش علی جلیلوند، سال گذشته مسیر موفقیتهای بینالمللیاش را در بخش افقهای نو جشنواره ونیز آغاز کرد تا بعد از سیمرغهای جشنواره سیوپنجم در دیگر جشنوارههای سینمایی هم دستی پر داشته باشد. بعد از 2 جایزه جشنواره ونیز، این فیلم در جشنوارههای تسالونیکی، استکهلم، شیکاگو و آسیاپاسیفیک هم خوش درخشید و با انواع نشان و تقدیرنامه به کارنامه قابل اعتنایی دست یافت. برادران جلیلوند البته یک دوره جایزه باران را هم امسال در جشنهای سینمایی وطنی تجربه کردند؛ از جشن دنیایتصویر و جشن خانه سینما گرفته تا جدیدترین جشن سینمایی که توسط گروهی از فعالان رسانهای برگزار شد، همه و همه در فهرست نامزدها و برگزیدگانشان جای درخوری برای این فیلم درنظر گرفتند. اعضای انتخاب فیلم ایرانی برای اسکار 2019 دیر دور هم جمع شدند اما خیلی زود نتیجه را اعلام کردند و حالا فقط باید منتظر ماند و دید حکایت مرگ پسربچه و رازهای پزشکی قانونی و آن بیدادگاه کشتار مرغها تا کجا میتواند نام ایران را در اسکار پیش ببرد. فارغ از این انتظار اما سازوکار انتخاب فیلم برای اسکار همچنان موضوعی است که برای یافتن چراییاش با 2 عضو آکادمی اسکار گفتوگو کردهایم. هایده صفییاری و محمدرضا دلپاک چندی است بهترتیب در شاخه تدوین و صدا به عضویت آکادمی اسکار درآمدهاند و حرفهایشان درباره انتخاب فیلم ایرانی برای اسکار خواندنی است.
فیلم شایسته، فرایند ناشایسته
«راستش من فیلم بدون تاریخ، بدون امضا را دوست دارم اما با فرایند انتخاب فیلم برای اسکار در ایران واقعا مشکل دارم. در بسیاری از کشورها معمولا یک تیم نسبتا ثابت از میان کارشناسان و حرفهایهای سینما برای این انتخاب وجود دارد. این افراد هم خبره کارشان هستند و هم مدام درگیر تغییر و تحول نیستند و از جایی هم دستور نمیگیرند.»
این جملات هایده صفییاری از ممتازترین تدوینگران سینمای ایران در گفتوگو با همشهری است. او میگوید: «در میان اعضای انتخاب فیلم برای اسکار، افرادی به چشم میخورند که هیچ تخصصی ندارند و این موضوع واقعا مایه تأسف و نگرانی است.» صفییاری البته به این سؤال که آیا شانسی برای درخشش فیلم بدون تاریخ، بدون امضا در اسکار قائل هست یا نه، جواب جالبی میدهد: «چراکه نه! بعد از درخششهای اصغر فرهادی در اسکار توجه خیلیها به سینمای ایران جلب شده و بسیاری از سینمادوستان دنیا حالا نسبت به سینمای ما شناخت دارند، فیلمهایش را میبینند و آن را دنبال میکنند. همین توجه، سبب افزایش شانس ما در اسکار خواهد شد.»
صدای درددل
«من اصلا دوست ندارم وارد هیچ جنجالی شوم و حرفهایی که میگویم، درددلهای یک عضو 30ساله جامعه سینمایی ایران است.» محمدرضا دلپاک با این جمله و نکات مشابه اصرار دارد که درباره فیلم منتخب برای اسکار و البته نحوه گزینش آن حرفی نزند. او میگوید: «راستش برای من بسیار جالب است که این فیلم در خانه سینما، جشنواره فجر متعلق به وزارت ارشاد، آکادمی نوپای دوستان سینمایی و خلاصه همه جشنها برگزیده میشود ولی در همین فرایند بسیاری از فیلمها اصلا به چشم نمیآیند و جدی گرفته نمیشوند. انگار بعضی فیلمها کلا باید حذف و نادیده گرفته شوند؛ گویی یک مهندسی نانوشته بنا دارد همه امتیازات را به یک فیلم بدهد.» این صداگذار و طراح صدای برجسته سینما به طنز میگوید: «وزارت ارشاد چند سکانس از فیلم را سانسور میکند اما حالا با افرادی مواجهیم که فیلمها و آدمها را به کل سانسور میکنند.» او درباره چرایی بلندنبودن صدای اعتراض خودش و بسیاری از همنسلان حرفهایاش، به یک نکته اشاره میکند: «ما تجربه داریم اما برای بعضیها این اصلا اهمیت ندارد. ما هم ساکتیم و گاهی فقط درددل میکنیم. من از کیارستمی یاد گرفتم در این مواقع همواره عقب بایستم و بسیاری از همکاران درجه یک من هم به همین دلیل سکوت میکنند.»