بازداشت سارق موبایلقاپ داخل چاه فاضلاب
2جوان شیشهای با کرایهکردن تاکسیهای اینترنتی و ضرب و جرح راننده دست به سرقت موبایلشان میزدند. به گزارش همشهری، از اول شهریور ماه گزارش سرقتهای سریالی از رانندگان تاکسیهای اینترنتی به پلیس اعلام شد که نشان میداد 2سارق طعمههایشان را با چاقو زخمی کرده و برخی از آنها را تا پرتگاه مرگ پیش بردهاند. یکی از رانندگان در شکایت خود چنین گفت: ساعت 22چهارم شهریورماه حوالی میدان فردوسی 2پسرجوان بهعنوان مسافر سوار ماشینم شدند تا آنها را به میدان انقلاب ببرم. چون راننده اینترنتی هستم معمولا با موبایلم سر و کار دارم و از برنامههای مسیریابی هم استفاده میکنم. به همین دلیل موبایلم را بین فرمان و داشبورد روی جا موبایلی که نصب کردهام میگذاشتم. آن شب دو جوان مسافر وقتی به مقصد رسیدیم ناگهان موبایلم را از جایش قاپیدند، وقتی مقاومت کردم یکی از آنها با چاقو چند ضربه به من زد و بعد فرار کردند. من نیز بیحال پشت فرمان افتادم که خوشبختانه مردم به دادم رسیدند و به اورژانس زنگ زدند. بخت با من یار بود که در یکی از میدانهای شلوغ شهر بودم در غیر این صورت بهدلیل خونریزی قطعا جانم را از دست میدادم.
تعقیب و گریز
جستوجوی کارآگاهان برای دستگیری دزدان ادامه داشت تا اینکه چهارشنبه گذشته مأموران کلانتری بازار هنگام گشتزنی چشمشان بهخودروی سمندی افتاد که کنار خیابان پارک شده بود. 2پسر جوان در حال جدال و درگیری با راننده بودند که در همین حین یکی از آنها با چاقو ضرباتی به راننده زد. مأموران با دیدن این صحنه وارد عمل شدند تا 2جوان را گیر اندازند. آنها به محض اینکه از خودروی سمند پیاده شدند چشمشان به مأموران پلیس افتاد و پا به فرار گذاشتند. همین کافی بود تا عملیات تعقیب آنها آغاز شود. در همان لحظات اولیه یکی از سارقان دستگیر شد اما اثری از دومین سارق نبود. مأموران ساعتها آن محدوده را گشتند اما او را پیدا نمیکردند. در همین هنگام یکی از کارآگاهان زیرک با دیدن چاه فاضلاب در آن محدوده احتمال داد که سارق دریچه را برداشته و داخل چاه پنهان شده است. حدس پلیس زیرک درست بود و وقتی دریچه برداشته شد سارق در زیرزمین به دام افتاد. 2 سارق دستگیر شده در بازجوییهای اولیه به 10فقره سرقت سریالی از رانندگان اینترنتی اقرار کردند و با دستور قاضی علیوسیله ایردموسی، بازپرس دادسرای ویژه سرقت برای انجام تحقیقات بیشتر و شناسایی شاکیان احتمالی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.
روزی 360هزار تومان شیشه میکشیدیم
دو متهم میگویند بهخاطر اعتیاد شدیدی که به شیشه داشتند تصمیم گرفتند سرقت کنند. پیشنهاد سرقت را هم یک قاچاقچی موادمخدر که از او مواد میخریدند مطرح کرده است. دزدان خشن راننده تاکسیهای اینترنتی را به دام میانداختند و آنها را با چاقو زخمی میکردند تا موبایلشان را سرقت کنند و با آن مواد بخرند. گفتوگوی همشهری با یکی از آنها را بخوانید:
چند وقت است که سرقت از رانندگان را شروع کردهاید؟
تقریبا از 10روز پیش. اوایل شهریورماه شروع کردیم و برخلاف تصورمان که فکر میکردیم حالاها حالاها دستگیر نمیشویم، خیلی زود به دام افتادیم.
چه شد که فکر سرقت به سرتان زد؟
راستش من و دوستم که همشهری هستیم از مدتها قبل در دام اعتیاد گرفتار شدیم. ما حدود یک سال پیش از شهرستان برای کار به تهران آمدیم اما خب در این شهر شلوغ باید گرگ باشی تا بتوانی خوب پول دربیاوری و راحت زندگی کنی. ما تصورمان این بود که در تهران کار فراوان است اما اشتباه فکر میکردیم. اینجا زندگی خیلی سخت بود تا جایی که هردو معتاد شدهایم آن هم به شیشه. اوایل هفتهای 2 گرم شیشه میکشیدیم اما بهتدریج مصرفمان بیشتر و بیشتر شد. این اواخر رسیده بود به روزی 3گرم.
چقدر برای هر گرم شیشه پول میدادید؟
قبلا ارزانتر بود اما این روزها همهچیز بیش از حد گران شده و روی شیشه هم تأثیر گذاشته. قبلا گرمی 30تا 60هزارتومان بود اما الان شده 120هزارتومان یعنی روزی 360هزارتومان باید خرج شیشه میدادیم.
به همین دلیل تصمیم به سرقت گرفتید؟
راستش ساقیمان، همان که از او مواد میخریدم گفت اگر پول ندارید گوشی موبایل هم قبول میکنم. میگفت رانندگان تاکسیهای اینترنتی گوشیهای هوشمند دارند و این روزها قیمت گوشی هوشمند هم خیلی بالا رفته است. او پیشنهاد داد تا موبایل سرقت کنیم و جای آن مواد بگیریم. این شد که نقشه سرقت موبایل رانندگان خودروهای اینترنتی را کشیدیم.
شگردتان چه بود؟
ابتدا یک خودروی دربستی کرایه کرده و بعد موبایل او را سرقت میکردیم. با موبایل او خودروی اینترنتی درخواست میکردیم و با تهدید و ضرب و جرح راننده خودروها فقط موبایلشان را سرقت میکردیم. موبایلهای مسروقه را هم به موادفروش میدادیم و از او مواد میگرفتیم؛ کاری هم نداشتیم که قیمت گوشی چقدر است.
چرا با ضربات چاقو آنها را زخمی میکردید؟
اگر مقاومت میکردند و داد و فریاد راه میانداختند همدستم با چاقو به آنها ضربه میزد.
میدانستی اگر یکی از آنها به قتل میرسید اتهام قتل به گردنتان میافتاد؟
آنقدر شیشه مغزمان را پوک کرده بود که واقعا به این قسمت ماجرا فکر نکرده بودیم.
متاهلی یا مجرد؟
متاهلم و یک پسر دارم اما خانوادهام شهرستان زندگی میکنند و من گاهی به دیدنشان میروم.