مهاجران چه سودی برای ایران دارند؟
باید هنر استفاده از مهاجران نخبه را داشته باشیم
گفتوگو با علیاکبر صالحی درباره مهاجرت و فرار مغز ها
علیاکبر صالحی علاوه بر ریاست سازمان انرژی اتمی، 2 دوره رئیس دانشگاه صنعتی شریف بوده و اکنون استاد مهندسی انرژی این دانشگاه است. او تحصیلات خود را در دانشگاه آمریکایی بیروت AUB و موسسه فناوری ماساچوست (MIT) در رشته فیزیک هستهای به انجام رسانده است. با ایشان در بازدید از موسسه همشهری گفتوگویی مفصل انجام شد که بخش کوتاهی از آن به مهاجرت نخبگان اختصاص داشت. صالحی در این گفتوگو عنوان میکند که میشود از ظرفیتهای ایرانیان خارج کشور استفاده کرد بدون آنکه لازم باشد آنها در ایران ساکن باشند.
با پدیدهای تحت عنوان مهاجرت مواجهیم، اساسا شما بهعنوان یک چهره علمی به موضوع فرار مغزها باور دارید؟
دنیای امروز با وجود اینترنت و شبکههای اجتماعی مختلف، بهلحاظ علمی درهمتنیده است. شما دیگر میتوانید در تهران بنشینید کلاس درس هاروارد را آنلاین گوش کنید. درست است که هزینهای متقبل میشوید اما قطعا این هزینه بهمراتب کمتر از حضور درآن دانشگاه است؛ پس دیگر دنیا بهگونهای نیست که بگوییم اگر کسی از کشوری رفت ارتباطش با مبدا قطع میشود.
هنر ما باید این باشد که شرایط ارتباط با ایرانیان خارج از کشور را بهدرستی فراهم کنیم. بنده 2بار معاون وزیر علوم بودهام. بار دومی که این مسئولیت را بهعهده داشتم پیشنهاد «استاد معین» را مطرح کردم. پیشنهاد بر این مبنا بود ایرانیانی که به هر دلیلی خارج از کشور هستند و مثلا استاد MIT شدهاند، اما علاقهمند به همکاری با وطن خود هستند، این امکان را داشته باشند. ما حدود 30سال پیش چنین ضوابطی را گذاشتیم که دانشگاهها میتوانستند اساتید ایرانی خارج از کشور را با قرارداد استخدام حجمی به خدمت بگیرند؛ مثلا استاد سالی یکماه بیاید ایران، کارگاه آموزش فشرده بگذارد، کلاسهای فشرده برگزار کند، دانشجوی دکتری بگیرد و.... این فعالیتها جزو سوابق او محاسبه شود. این شیوه یک همافزایی است؛ یعنی از استاد ایرانی که خارج از کشور به آزمایشگاهها و امکانات پیشرفته محل اقامت خود دسترسی دارد استفاده کنیم و درواقع آن آزمایشگاهها میشود مکمل آزمایشگاههای ما.
اگر ما شیوههای نوآورانه و قابلاجرا اتخاذ کنیم که از توانایی ایرانیان خارج از کشور در حوزههای مختلف بهره ببریم و آنها را جذب کنیم قطعا کشور منتفع خواهد شد. لذا جذب، لزوما به این معنا نیست که بخواهیم آن استاد در ایران ساکن باشد، بعد هم نتوانیم حقوق مکفی بدهیم یا امکانات علمی را که لازم دارد مهیا کنیم.
الان مثلا به دکتر وفا که بالقوه میتواند کاندیدای نوبل فیزیک باشد، چقدر میخواهیم حقوق بدهیم؟ الان یک استاد در دانشگاه بعد از مثلا 40سال فعالیت 10میلیون تومان حقوق میگیرد؛ یعنی 1000دلار امروز!
برای بهرهمندی از تواناییهای ایرانیان خارج از کشور باید مقرراتی هوشمند مطابق با شرایط امروز وضع کنیم تا از حداکثر تواناییهای آنها بهره ببریم.
اینکه بنشینیم مدام بگوییم فرارمغزها و بعد درها را ببندیم کسی فرار نکند اتفاقی نمیافتد. اگر خانم میرزاخانی استاد دانشگاه استنفورد نبود مدال فیلدز را میگرفت؟ ایشان اگر ایران بود دبیر یک دبیرستان بود. خب، رفت در هاروارد دکترایش را گرفت، در استنفورد استاد دانشگاه شد، به ایران و ایرانیان هم کمک میکرد، به دانشجویان ایرانی کمک میکرد و برای کشور ما افتخار کسب کرد. مدال فیلدز را هم گرفت که از نوبل بالاتر است و هر 4سال یکبار اهدا میشود. خوشبختانه در هفتههای گذشته یک ایرانی دیگر اهل مریوان که در دانشگاه تهران درس خوانده مدال فیلدزدوم را گرفت. اینها افتخارات بزرگی است. هیچ کشور اسلامیای نیست که 2برنده مدال فیلدز داشته باشد. خانم میرزاخانی تا امروز تنها زنی است که مدال فیلدز را گرفته است. زمانی که من در دانشگاه صنعتیشریف بودم با تعدادی از اساتید این افتخار را داشتیم که خانم میرزاخانی و جمعی دیگر از استعدادهای درخشان را از دبیرستانها شناسایی کنیم تا تابستانها، قبل از دیپلم به آنها ریاضی آموزش داده شود. بعد هم ایشان مدرک کارشناسی را در همین دانشگاه شریف دریافت کرد. ما باید زمینههای استفاده از استعدادها را فراهم کنیم. فقط با شعار نمیشود از نخبگان استفاده کرد؛ مثلا یک استعداد قوی در فیزیک داریم که میتواند پرواز کند در بهترین دانشگاهها ادامه تحصیل دهد و به او توصیه کنیم بعد از اتمام تحصیلات به کشورش باز گردد. اما اگر به هر دلیلی نتوانست برگردد باید راه دیگری برای برقراری ارتباط با او اندیشیده شود که ارتباطش را قطع نکند، دانشجو بگیرد، ورکشاپ بگذارد و...؛ این میشود استفاده بهینه. در زبان انگلیسی به فرار مغز میگویند brain drain که بعضیها آن را عوض کردهاند و میگویند brain gain؛ یعنی ما از مغزها بتوانیم با شیوههای صحیح استفاده کنیم.
مثالی بزنم. در استرالیا تعداد زیادی هندی زندگی میکنند که اغلب پزشک و مهندس هستند. در سفری که راجیو گاندی -نخستوزیر فقید هند- به استرالیا داشت، تعداد زیادی از این افراد موفق هندی به استقبالش آمده بودند. خبرنگاری از گاندی پرسیده بود شما ناراحت نیستید که این اجتماع انسانی موفق هندی به استرالیا مهاجرت کردهاند؟ و گاندی پاسخ داده بود که من به این مهاجران هندی بهعنوان ذخایری نگاه میکنم که قطعا به کشور مادریشان توجه خواهند کرد. این افراد ذخایر علمی ما هستند که هروقت هند اراده کند از وجود آنها میتواند استفاده کند.
ما هم باید سیستمی در ایران برقرار کنیم که از ظرفیتهای مختلف ایرانیان خارج از کشور استفاده کنیم.