گشتاسب در قسطنطنیه
گشتاسب، در ماجرایی از شهر و دیارش دورافتاد و ناچار به قسطنطنیه رفت و در آنجا هیچ پولی برای گذران زندگی نداشت و دلش هم نمیخواست گدایی کند. از قضا، هنگام کودکی به کارگاه آهنگرهایی که در خانه پدرش سرگرم کار بودند، میرفت و کارشان را نظاره میکرد. تقدیر بر این بود که به این ترتیب، در کودکی حرفه آهنگری را یاد بگیرد و اینک میتوانست از آن استفاده کند. پس به یک کارگاه آهنگری رفت و مشغول کار شد. او از این راه موفق شد در شهر و دیاری غریبه، گلیم خود را از آب بیرون بکشد و پولی دربیاورد. چون درنهایت به وطن بازگشت، این تجربه نیک خود را مهم شمرد و به همه بزرگان و محتشمان توصیه کرد که فرزندان خود را حرفه و پیشهای بیاموزند و این را دون شأن خود ندانند، زیرا نسبت خویشاوندی و شجاعت، بسیاری وقتها فایده ندارد و هر دانش و حرفهای، روزی بهکار آید.
از آن پس پیشهآموزی میان فرزندان محتشمان و بزرگان ایران رایج شد.
قابوسنامه