نگاه عمیق و کارساز اسلام به زن
محمدمهدی ایمانیپور؛ رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با هزاران تن از فعالان زن در عرصههای گوناگون، نقطهعطف مهمی در تحلیل وضعیت زن در 2دستگاه فکری اسلام و غرب مدرن به شمار میرود. این تأکید بر تفاوت بنیادین در نگاه به «شأن زن» و «مدیریت غرایز»، نه صرفا یک توصیه اخلاقی، بلکه ترسیم خطوط اصلی یک جنگ شناختی است که ماهیت و هدف خلقت زن را هدف قرار داده است. در این خصوص 3نکته اساسی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
اصالت و موضوعیت جایگاه زن در دین مبین اسلام
اسلام، زن را موجودی با کرامت، دارای ارزشهای ذاتی و با جایگاهی رفیع و محوری در معادلات اجتماعی و تکامل انسانی میداند. اصالت زن در اسلام، نه در نقشهای ثانویه و ابزاری، بلکه در جایگاه او بهعنوان مربی نسلها، رکن اصلی خانواده و دارای ظرفیتهای منحصربهفرد فکری و عاطفی تعریف میشود. احکام و محدودیتهای اسلامی در ارتباطات، پوشش و ازدواج، نه برای سلب آزادی زن، بلکه برای «حفظ شأن» و صیانت از این جایگاه اصیل اوست. این احکام بر این مبنا استوارند که طبیعت زن، برخلاف ادعاهای سطحی فرهنگ غربی، دارای حس عفاف و گرایش به حفظ حریم است. محدودیتها در اینجا بهمعنای سلب نیستند، بلکه بهمعنای بسترسازی برای شکوفایی فطری و جلوگیری از آلودگی محیط اجتماعی به انگیزههای صرفا جنسی است که میتواند بنیادهای اخلاقی جامعه را متزلزل سازد. این نگاه، زن را از حالت شیء خارج میکند و او را به فاعل و عاملی مهم در تحقق اهداف متعالی جامعه ارتقا میدهد.
نگاه ابزارگرایانه و بازدارنده غرب نسبت به ماهیت زن
در مقابل، فرهنگ غربی که ریشه در سرمایهداری و مادهگرایی دارد، هیچگاه نتوانسته جایگاه زن را فراتر از یک «کالای مصرفی» یا «ابزاری برای جذب سرمایه» ببیند.
نگاه غرب به زن، نگاهی ابزارگرایانه است که در آن، بدن زن به یک محصول تبلیغاتی و محرک برای گردش چرخهای اقتصادی تبدیل میشود. این فرهنگ، ماهیت عمیقتر زن، یعنی ظرفیتهای معنوی، نقش اجتماعی و مادری و مربیگری او را نادیده میگیرد و تنها به جلوههای بیرونی و کششهای جنسی او اهمیت میدهد. نتیجه این نگاه، ترویج سبک زندگیای است که در آن، «مهار خواهشهای خطرناک جنسی» که اسلام آن را یک ضرورت برای حفظ سلامت فرد و جامعه میداند، مطلقا مورد توجه قرار نمیگیرد. این بیتوجهی، نهتنها به زن بلکه به ساختار خانواده و درنهایت به سلامت اجتماعی ضربه میزند.
تفسیر انحرافی آزادی زنانه در غرب
جنگ شناختی غرب در دهههای اخیر، با تزریق مفاهیم فریبندهای چون «آزادی مطلق» و «حق انتخاب بدون قید» تلاش کرده است که همین نگاه ابزارگرایانه را با پوششی از مفاهیم مترقی توجیه کند. تفسیر آزادی زنانه در این جنگ، در واقع همان ترویج بیبندوباری و رهاسازی تمامی قیود اخلاقی است. کارکرد و نمود این «آزادی» به وضوح انحراف زنان از مسیر فطری و الهی است. هنگامی که حریمهای عفاف شکسته میشود، زن از جایگاه کرامت خود به سطح یک شیء تنزل مییابد که مدام باید با نمایش خود، بهدنبال تأیید بیرونی و ارضای نیازهای سطحی باشد. این امر نهتنها به زندگی فردی زنان (از منظر سلامت روانی و پایبندی به ارزشها) لطمه میزند، بلکه با فروپاشی بنیان خانواده بهعنوان اساسیترین نهاد اجتماعی، اخلال گستردهای در نظم و امنیت اخلاقی جامعه ایجاد میکند.
درنهایت اینکه اسلام با احکام خود، زن را از گردابهای مصرفگرایی و ابزارانگاری رها میسازد و او را در جایگاه حقیقی خود، یعنی محوری برای کرامت و پرورش جامعه قرار میدهد. در مقابل، آنچه غرب با عنوان «آزادی» به زنان عرضه میکند، جز زنجیری نیست که آنان را به امیال کنترلنشده و اهداف سودجویانه فرهنگ سرمایهداری پیوند میدهد. انتخاب نهایی، میان کرامت مبتنی بر فطرت و آزادی مبتنی بر مادهگرایی است. به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، امروز باید نگاه عمیق و کارساز اسلام در داخل و مجامع جهانی مطرح و بزرگ شود که این بهترین راه ترویج اسلام است و باعث گرایش مردم دنیا بهخصوص زنان به آن خواهد شد.