سیدهزهرا عبداللهی؛ روزنامهنگار
تورم در بازار مواد غذایی مثل موجی بیامان پیش میرود و هر روز مرز جدیدی را پشت سر میگذارد. اما در طرف دیگر، ابزارهای حمایتی دولت همچنان در نقطه شروع باقی ماندهاند. کالابرگ که قرار بود سپر معیشتی باشد، امروز بیشتر شبیه چسبزخمی است روی زخم عمیق اقتصاد خانوارها. فاصله میان آنچه مردم در فروشگاهها میبینند و آنچه دولت بهعنوان حمایت ارائه میدهد، هرروز عمیقتر میشود.
وقتی 2کیلو مرغ کل کالابرگ را میبلعد
احمد نادری، عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی در صحن مجلس سخنی گفت که خلاصه وضعیت معاش مردم است؛ گفت با مرغ ۲۰۰ هزار تومانی، اعتبار ۳۵۰ هزار تومانی کالابرگ «حتی به دو کیلو هم نمیرسد». همین یک جمله، تصویر واضح بازاری است که بیمحابا قیمتها را بالا میبرد و حمایتی که از پسِ آن برنمیآید.
این مقایسه ساده اما نفسگیر، نشان میدهد کالابرگ از فلسفه وجودیاش جدا شده. ابزاری که باید شکاف رفاهی را پر کند، اکنون خودش به نشانهای از همان شکاف تبدیل شده است.
کالابرگ روی کاغذ حرف میزند؛ در فروشگاه سکوت میکند
دولت کالابرگ را «هوشمند» و «هدفمند» مینامد، اما به اذعان نمایندگان مجلس، مردم در تجربه روزمرهشان چیز دیگری میبینند؛ کالاهایی که قرار است با یارانه عرضه شوند یا کمیابند یا با قیمتهایی فروخته میشوند که سهم یارانه عملاً گم میشود. بسیاری از فروشگاهها اصلاً کالاهای مشمول را شارژ نمیکنند یا محدودیت میگذارند. در عمل، خانوادهای که سراغ کالابرگ میرود، با چند واقعیت تلخ روبهروست: گرانی، کمبود، تفاوت قیمتها و یارانهای که اثرش در چند قلم خرید گم میشود.
تورم با سرعت میدود، یارانه سر جایش میماند
تورم، مخصوصاً در حوزه خوراکیها، با سرعتی حرکت میکند که سیاستهای حمایتی حتی به گرد آن هم نمیرسد. رقم ۳۵۰ هزار تومانی کالابرگ ماههاست ثابت مانده، در حالی که قیمتها تقریباً هر هفته بالا میروند. نتیجه روشن است: ارزش واقعی کالابرگ هر روز کمتر میشود. اقتصاددانان میگویند یارانه باید شناور باشد و همراه تورم اصلاح شود؛ اما در واقعیت، کالابرگ به عددی تبدیل شده که بیشتر «نماد پرداخت» است تا «ابزار حمایت».
سیاستهای وصلهپینهای بدون نقشه بزرگ
منتقدان میگویند مشکل اصلی این است که دولت به جای داشتن یک برنامه جامع مهار تورم، به سراغ پرداختهای کوچک و پراکنده رفته است؛ پرداختهایی که زیر چرخهای تورم له میشوند. دهکهای هدف، یعنی همان خانوادههایی که بیش از همه زیر فشارند، عملاً تغییری در زندگیشان احساس نمیکنند.
کالابرگ وقتی میتواند مؤثر باشد که دو شرط داشته باشد:
بهروزرسانی دورهای متناسب با تورم و نظارت سختگیرانه بر بازار. هیچکدام فعلاً وجود ندارد.
وقت بازنگری رسیده، نه رفعتکلیف
کارشناسان پیشنهادهایی روشن دارند؛ افزایش حداقل 2برابری مبلغ کالابرگ، افزودن اقلام اساسی بیشتر به سبد مشمول، اصلاح قیمتگذاری و ساخت سامانه نظارت واقعی. بدون این اصلاحات، کالابرگ نهتنها نقش حمایتی ندارد بلکه به نمادی از ناکارآمدی تبدیل میشود.
سفره مردم منتظر هماهنگ شدن یارانه با واقعیت نیست
با مرغ ۲۰۰ هزار تومانی، لبنیات گرانشده و گوشتهایی که هر ماه دورتر میشوند، روشن است که سفره مردم از سیاستهای فعلی جلوتر حرکت میکند. اگر کالابرگ بهروزرسانی نشود، نهتنها اعتماد عمومی آسیب میبیند بلکه این طرح عملا به یک نام تبدیل میشود؛ نامی که پشت آن حمایتی واقعی دیده نمیشود.
شوخی تلخ با سفره مردم!
در همینه زمینه :