ابرها معجزه نمیکنند!
سیدهزهرا عبداللهی؛ روزنامهنگار
مسئله بارورسازی ابرها دوباره در کانون توجه افکار عمومی قرار گرفته؛ راهکاری که سالهاست در فهرست نسخههای مقابله با کمآبی مطرح میشود، اما همچنان بیشتر در سطح «امید» باقی مانده تا «راهحل». در شرایطی که کشور درگیر خشکسالیهای پیدرپی و تنش آبی مزمن است هر روشی که حتی احتمال تقویت منابع آب تجدیدپذیر را داشته باشد، مورد توجه و مطالبه جامعه قرار میگیرد. با این حال، واقعیتهای علمی و اجرایی حکایت دیگری دارند؛ واقعیتی که برخی نمایندگان و متخصصان بر آن تأکید میکنند.
در همین رابطه هوشنگ هادیان پور، یکی از اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی باور دارد که بارورسازی ابرها در جهان موضوع ناشناخته یا ناکارآمدی نیست، اما در ایران هنوز به مرحلهای نرسیده که خروجی مطمئن، پایدار و قابل اتکا داشته باشد. او تأکید میکند این فرآیند در کشور ما همچنان آزمایشی است و مهمتر از آن، بارورسازی ابرها اگر هم موفق باشد، فقط محدوده مشخصی را تحتتأثیر قرار میدهد و نمیتواند کل ایران را زیر پوشش قرار دهد. این نکته، بحث تازهای را درباره نسبت میان انتظارات عمومی و ظرفیتهای واقعی این فناوری بهوجود میآورد؛ انتظاری که گاهی از جغرافیا و اقلیم فراتر میرود.
بحران آب از آسمان نیست، از زمین است
در کنار همه مباحث مربوط به بارورسازی، یک واقعیت بزرگتر وجود دارد: بخش قابل توجهی از بحران آب کشور، نه از کمبود بارش، بلکه از هدررفت گسترده آب در شبکههای فرسوده و مدیریت ناپایدار ناشی میشود. به گفته این عضو کمیسیون کشاورزی، میزان هدررفت آب شرب در ایران به شکل نگرانکنندهای بالاست. شبکه آبرسانی کشور سالهاست فرسوده شده و بخش زیادی از آب قبل از رسیدن به دست مصرفکننده از بین میرود. این وضعیت، اصلاح فوری و گسترده میطلبد؛ اقدامی که در برنامهها دیده شده، اما بهدلایل متعدد اجرایی نشده است.
با وجود اهمیت این موضوع، وزارتخانههای مرتبط نیز با محدودیتهای مالی جدی مواجهند. وزارت جهاد کشاورزی که باید اصلاح کانالهای آبیاری و زهکشی را در دستور کار داشته باشد، به دلیل نبود اعتبار کافی نتوانسته شبکههای قدیمی را بازسازی کند و بهرهوری آب در بخش کشاورزی را افزایش دهد. این بخش دقیقا همان جایی است که بیشترین مصرف آب کشور انجام میشود، اما کمترین بازده و بیشترین تلفات را دارد. از نگاه کارشناسان، بیتوجهی به زیرساختهای کشاورزی نوعی رهاشدگی منابع آبی محسوب میشود؛ رهاشدگیای که تبعات آن در سالهای آینده شدیدتر خواهد شد.
مدیریت آب، نه جادوگری آسمان!
واقعیت این است که بارورسازی ابرها هرچند جذاب و رسانهپسند است، اما نمیتواند جایگزین اصلاحات ساختاری در زمین شود. اگر شبکههای اصلی انتقال آب در شهرها فرسوده باشد، اگر بخش کشاورزی همچنان با روشهای سنتی آبیاری اداره شود و اگر نشت آب در شبکههای شهری و روستایی ادامه پیدا کند، هیچ «تکنولوژی آسمانی» قادر نیست بحران آب را درمان کند.
از همین رو، کارشناسان حوزه آب معتقدند باید میان «راهحلهای هیجانی» و «اقدامات بنیادین» تفکیک قائل شد. بارورسازی ابرها میتواند یک ابزار کمکی باشد، اما قرار نیست نقش اصلی را ایفا کند. نقش اصلی را مدیریت منابع آب، بازسازی شبکههای فرسوده، اصلاح الگوهای مصرف، توسعه فناوریهای نوین آبیاری و تأمین اعتبارات لازم برای بازسازی کانالها صورت میدهد.
این نگاه واقعگرایانه، مستلزم تصمیمگیریهای سخت و سرمایهگذاریهای بزرگ است؛ اما تا زمانی که این واقعیتها پذیرفته نشود، بحران آب در کشور همچنان با ما خواهد ماند. مسئله اصلی این است: آینده آب ایران نه در آسمان، که در زمین تعیین میشود.