ارزانخورها
جدال با ریاکاری اجتماعی
«ارزانخورها» رمانی نوشته توماس برنهارد، یکی از نویسندگان جنجالی قرن بیستم است. او در سال ۱۹۳۱ در هلند متولد اما در اتریش بزرگ شد. برنهارد تحصیلات رسمی را نیمهکاره رها کرد و با قلمش به جنگ سنتها، ریاکاریهای اجتماعی و فرهنگ بورژوازی رفت. او پیش از مرگش در سال ۱۹۸۹جوایز متعددی ازجمله جایزه گئورگ بوشنر را دریافت کرد. این نویسنده را با سبک نگارش خاص و طنز تلخش میشناسند که در کتاب «ارزانخورها» نیز این ویژگیها دیده میشود.
شخصیت اصلی رمان کلر است و اتفاقات داستان حول محور او میچرخد. کلر، مردی است که پس از یک تصادف و از دستدادن بخشی از سلامتیاش به انزوا فرومیرود؛ انزوایی که همراه با تأملات عمیق است. او در کافهای کوچک و محقر با گروهی از افراد عجیب و غریب روبهرو میشود که به «ارزانخورها» معروف هستند. آنها نه از سر لذت، بلکه از سر عادت یا ناچاری غذاهای بیکیفیت و ارزان میخورند.
«ارزانخورها» حکایتی تلخ و طنزآمیز از زندگی انسانهایی است که در حاشیه جامعه گرفتار شدهاند و با انتخابهایشان عمق تنهایی خود را به نمایش میگذارند. نویسنده پرسشی مطرح میکند که هم طنزآمیز است و هم تلخ. «چرا انسان باید چیزی را بجود که هیچ ارزشی ندارد؟» نویسنده با قلم تیز و بیرحمش زخمهای پنهان جامعه و روح انسان را عریان میکند. برنهارد با نثری موجز و گزنده به کاوش در مفاهیمی چون پوچی، عادت و سقوط انسان در دام روزمرگی میپردازد.
این رمان داستانی خطی با اوج و فرود کلاسیک ندارد، بلکه تأملی فلسفی در قالب روایتی ساده اما تفکربرانگیز است. در پایان داستان خواننده با پرسشهایی بیپاسخ و حسی از آشوب درونی رها میشود.
«ارزانخورها» داستانی سرگرمکننده یا آرامشبخش نیست. این اثر خواننده را به چالش میکشد، آزار میدهد و در نهایت وادار میشود به انتخابهایش و چیزهایی که هر روز میجود عمیقتر نگاه کند. توماس برنهارد بار دیگر ثابت میکند که ادبیات میتواند آینهای باشد برای دیدن زشتیها و زیباییهای پنهان وجود انسان.
«ارزانخورها» داستانی است که خواننده را به فکر وامیدارد و مجذوب میکند. این کتاب کوچک اما عمیق، انتخابی برای خوانندگان ادبیات جدی و متفکرانه است.
نشر افق این رمان 96 صفحهای را با ترجمه محمد همتی به بهای165هزار تومان منتشر کرده و به چاپ سوم رسانده است.