دوئل موافق و مخالف شکار
موافقان و مخالفان شکار در برنامه تلویزیون همشهری نظر خود را در اینباره مطرح کردند
زهرا رفیعی | روزنامهنگار
در ایران بحث شکار و حفاظت از حیاتوحش همواره با تنش همراه بوده و جدالی میان نگاههای اخلاقی، علمی و مدیریتی شکل گرفته است. مخالفان شکار، علاوه بر نگرشهای احساسی به نادرستی آمارهای جمعیتی و اهمیت «جمعیت مؤثر» اشاره میکنند و هشدار میدهند که هدف قراردادن بزرگترین و سالمترین حیوانات میتواند ساختار ژنتیک و پایداری جمعیت را مختل کند. در مقابل، موافقان معتقدند صدور پروانه شکار، به شرط شفافیت و بازگشت درآمد به جوامع محلی بر حفاظت از مناطقی که تحت پوشش سازمان حفاظت محیطزیست نیست، میتواند کمک کند. کارشناسان بر این باورند که ضعف نیروی حفاظتی و محدودیت بودجه، فقط با مشارکت بخش خصوصی، ایجاد تعاونیهای محلی و اجرای دقیق فرایندهای قبل و پس از صدور پروانه قابل جبران است. در نشست تلویزیونی گروه «سرزمین من» 2مخالف و موافق روبهروی هم دیدگاههای خود را ارائه کردند.
شکار تفریحی؛ محور اصلی مخالفتها
عموماً مخالفان شکار بیشتر روی جنبه اخلاقی و احساسی تأکید میکنند، اما آیا استدلال علمی نیز در مخالفت خود دارند؟ کنشگر محیطزیست و مخالف شکار در برنامه تلویزیونی همشهری میگوید: آن چیزی که ما مخالفان شکار با آن زاویه داریم موضوع «شکار تفریحی» است. عبدالرضا باقری میافزاید: معمولا مجوزهای شکار بر پایه برآوردهای جمعیتی نادرست صادر میشود درحالیکه در علم بومشناسی، مفهوم مهمی به نام جمعیت مؤثر مطرح است یعنی جمعیتی که واقعا در زادآوری نقش دارد. مثلا ممکن است گفته شود گلهای ۴۰۰ رأس دارد ولی همه آنها در تولیدمثل فعال نیستند؛ اول اینکه جمعیتی که زادآور است معمولا 30درصد گله را شامل میشود و معمولا هم کسی که شکار میکند بهدنبال فرد بیمار و علیل نمیرود و بهدنبال یک تروفه بزرگ و سالم است که بزرگترین و بهترین فرد در گله است. دوم اینکه شمارش در سازمان ناقص است، زیرا فقط علفخواران بزرگجثه را سرشماری میکند درحالیکه باید گوشتخواران بزرگجثه هم در یک اکوسیستم شمارش شود.
تجربه ایران در ایجاد قرقهای اختصاصی
اجرای قانونی شکار در همه کشورها نیازمند سازوکارهای دقیق نظارتی است تا امکان تخطی از قانون به حداقل برسد. دانشآموخته کارشناسی ارشد محیطزیست گرایش تنوع زیستی و عضو انجمن ترویج حفاظت و مدیریت پایدار حیات وحش تأکید میکند: تخلف در همه جوامع، حتی در پیشرفتهترین کشورها رخ میدهد؛ از تخلفات رانندگی گرفته تا شکار. به همین دلیل، وجود مأموران اجرای قانون ضروری است. یکی از راهکارهای مؤثر برای جلوگیری از تخلف، مشارکت دادن بخش خصوصی در فرایند مدیریت است. محمد بندعلی درباره تجربه ایران در قرقداری میگوید: در کشور ما مناطقی با عنوان «قرقهای اختصاصی» ایجاد شدهاند که برخی از آنها بهصورت پایلوت ثبت شده و تعداد زیادی نیز در انتظار تأیید هستند. این مناطق معمولاً زیستگاههایی فقیر و کمجمعیت بودهاند که در اختیار مرتعداران قرار داشته و محل چرای دام بودهاند. افراد این مناطق پس از چند سال حفاظت موفق شدهاند جمعیت حیاتوحش را افزایش دهند و سپس مجوز صدور پروانه شکار دریافت کردهاند.
نقطه مشترک شکارچیان و مخالفان شکار در چیست؟
در این قسمت از نشست تلویزیون همشهری مهمانان بر نقاط مشترک ایدههایشان تأکید میکنند. عبدالرضا باقری میگوید: همه ما موافقان و مخالفان شکار، معتقدیم که اصل داستان، شکارچیان متخلف (شکارکش) هستند. اگر در منطقهای 100پروانه شکار صادر شود، مطمئن باشید 2هزار مرغابی در آخر هفته شکار خواهند شد. محمدبندعلی هم در تأیید حرفهای او میگوید: سازمان با این تعداد محیطبانی که دارد نمیتواند جلوی متخلفان را بگیرد و باید از بخش خصوصی طلب کمک کند؛ ضمن اینکه باید قوانین سفت و سختی گذاشته شود. در همه جای دنیا کشتن حیاتوحش برای قلقگیری تفنگ نهتنها جریمه که زندان دارد.