خاطرات سرهنگ در «بالاتر از خطر»
شهره کیانوشراد؛ روزنامه نگار
کتاب «بالاتر از خطر» نوشته ناصر ملائی که براساس زندگی و خاطرات سرهنگ بازنشسته جانباز محمود بلوری متخصص خنثیساز بمب نوشته شده توسط انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران روانه بازار شد.
سرهنگ محمود بلوری یکی از متخصصانی است که آموزشهای مرتبط با مواد منفجره را در پایگاههای مختلف آمریکا گذرانده و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت خود را آغاز کرده و پس از انقلاب اسلامی و در دوران جنگ تحمیلی نیز مأموریتهای مختلف و متفاوتی انجام داده است. سرهنگ بلوری در این کتاب فقط تعدادی از خاطرات خود را درباره خنثیسازی بمب و موشک در مناطق مختلف بیان کرده است. البته این خاطرات بخشی از عملکرد او محسوب میشود و بهگفته خودش با بیان این خاطرات خواسته ضمن یادآوری بخشی از رویدادهای جنگ تحمیلی علاقهمندان را به مطالعه بیشتر و عمیقتر تاریخ دفاعمقدس ترغیب کند. در لابهلای خاطرات سرهنگ بلوری، واژههای تخصصی متعددی درخصوص انواع بمبهاو موشکها وجود دارد که تا حد امکان و برای آشنایی علاقهمندان در پاورقیها یا در متن اثر توضیحاتی درباره آنها ارائه شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
لحظهای که میخواستم آچار را تا ۴۵ درجه و به سمت شلکردن فیوز بچرخانم ناگهان صدایی شبیه باز شدن فنر فشرده شده به گوشم خورد. این صدای نامتعارف و دلهرهآور، بیشتر از یک یا دو ثانیه طول نکشید. درحالیکه هنوز دستم روی آچار بود، ناخودگاه خشکم زد. این لحظات برای من بسیار سخت گذشت. درحالیکه قدرت تصمیمگیری نداشتم بدون حرکت در جای خودم میخکوب شده بودم. در همین لحظات مرگ را جلوی چشمانم دیدم.در همان لحظات که برای من به سنگینی چندین سال گذشت با خودم فکر کردم این فیوز از آن نوع فیوزهایی است که ضامن انفجاری داشته و حتماً ضامن آن رها شده و دیگر زمانی تا لحظه انفجار باقی نمانده است...