دیروز در ستون بالای صفحه به خشم مردم از آخرین صحبتهای «فریبا نادری» بازیگر زن ایرانی درباره محل زندگیاش در محله نیاوران و فاصله طبقاتی شدیدی که با بازیگر دیگری دارد، اشاره کردیم، اما خشم افکار عمومی با انتشار تکههای جدیدی از مصاحبه بیشتر شده است؛ مثلا آنجا که خانم بازیگر در یک خاطره بیربط به عمد به نوع ماشینش که آ او دی است، اشاره میکند یا اینکه میخواهد درباره تعاملش با کودکش صحبت کند، اما میگوید که 2دانگ خانه به نامش کردیم و... .
اما چرا جامعه از این نوع صحبت کردن خانم بازیگر عصبانی شده و نسبت به آن واکنش منفی نشان داده است:
یک؛ قطعا بخش زیادی از مردم با ثروت و وضع مالی خوب دیگران مشکلی ندارند، اما تقابل و تضاد وقتی رخ میدهد که افراد متمول بخواهند دیگران را به واسطه درآمد کم یا محل زندگیشان تحقیر و به عمد فقر اقتصادی آنها را مسخره کنند.
دو؛ افکار عمومی حالش از افراد ثروتمندی که درکی از شرایط عمومی جامعه ندارند یا دارند و از عمد میخواهند خود را تافته جدا بافته نشان دهند، بد است؛ اینکه در دل بحران اقتصادی، یک هنرپیشه یا سیاستمدار میآید و ثروتش را جلوی مردم به نمایش میگذارد و با آن فخر میفروشد، در افکار عمومی نهتنها پسندیده نیست، بلکه نکوهش میشود.
سه؛ مردم خستهاند از هنرمندان، سیاستمداران، ورزشکاران و سلبریتیهایی که کارشان شده حسرتآفرینی. این تنفر را میشود از حجم کامنتهای پر از خشمی که در پستهای مربوط به این مصاحبه و اتفاقات مشابه آن رخ داده، مشاهده کرد؛ خشمی که هر روز هم شکاف بین مردم و این دسته از افراد را بیشتر میکند و تبدیل به یک موج سنگین علیه آنها میشود.
چهار؛ در نهایت اینکه در روزهایی که مردم تجربه تلخ تورم روزانه را دارند و با مشکلات معیشتی دستوپنجه نرم میکنند، بهتر است که اگر نمیتوان همراه و همدل مردم بود و گرهی از مشکلات آنها باز کرد، حداقل نمک بر زخم آنها هم نپاشید.
نمک بر زخم مردم
در همینه زمینه :
                        
                     
						 
                     
                                        