
سارقان قمهبهدست پس از ورود به پارکینگ خانهها دست به سرقت از زنان میزدند
پایان سرقتهای خشن باند «شهرام گراس»

الهه فراهانی | روزنامهنگار
سارق خشنی معروف به «شهرام گراس» باند سرقتی راه انداخته بود و با شمشیر به سمت طعمههایش هجوم میبرد تا نقشه سرقتهای خشن خود را عملی کند. به گزارش همشهری، اعضای این باند سارقان خشن شامگاه جمعه به دام مأموران کلانتری118 ستارخان افتادند. سرهنگ محمد افشار، سرکلانتر دوم پلیس پیشگیری پایتخت درباره جزئیات این پرونده به همشهری گفت: چندی قبل، گزارش سرقتهایی سریالی به پلیس اعلام شد که نشان میداد 3نفر با قمه و شمشیر وارد پارکینگ ساختمانهای مسکونی واقع در ستارخان و گیشا میشدند و با تهدید اقدام به زورگیری میکردند. با توجه به سرنخهای موجود و اقدامات اطلاعاتی، متهمان که سابقهدارند، شناسایی و در عملیات ضربتی دستگیر شدند و به سرقتهای سریالی اقرار کردند. با این حال تحقیقات از آنها برای کشف جرائم احتمالی دیگر ادامه دارد.
وحشت مالباختگان
صبح دیروز، تعدادی از مالباختگانی که در دام این باند خشن گرفتار شده بودند در کلانتری118 ستارخان حضور داشتند. وقتی متهمان به سالن کلانتری منتقل شدند، مالباختگان با دیدن دوباره آنها چنان وحشتزده شدند که برخی برای لحظاتی توانایی حرف زدن نداشتند. یکی از آنها که زنی جوان است میگوید: شامگاه 27مرداد بود که با ماشینم وارد پارکینگ شدم. خبر نداشتم که سارق زورگیر، روی چشمی در پارکینگ آدامس چسبانده تا باز بماند. وقتی از ماشین پیاده شدم، مردی قویهیکل درحالیکه شمشیر و قمه به دست داشت، وارد شد. با دیدن او وحشت کردم و زبانم بند آمد. مرد زورگیر با تهدید کردن من به مرگ، گردنبند طلا، موبایل و پول نقدی را که داشتم به سرقت برد. از آن شب به بعد حتی از سایه خودم هم میترسم. از قوه قضاییه میخواهم که زورگیران خشن را به اشد مجازات برساند.
گفت و گو
این بار توبه خواهم کرد
روی پاهایش تصویری از یک گیاه خالکوبی کرده که به گفته خودش، «گراس» است و به همین دلیل معروف شده به «شهرام گراس». او سرکرده باند سارقان خشن است که میگوید اگر آزاد شود، دیگر سراغ خلاف نخواهد رفت.
چند سالت است؟
28سالهام. متأهلم و یک کودک 2ساله دارم.
چرا معروف شدی به شهرام گراس؟
به خاطر همین تصویری که روی پایم تتو کردم. من میخواستم بین خلافکاران اسم و رسم داشته باشم. شبانهروز ورزش کردم و هیکلم را ساختم. از طرفی، میدانستم که در دنیای خلافکاران باید لقب خاصی داشته باشی. اما به این دلیل لقبم را گراس انتخاب کردم که همیشه دورم دود بود، از شیشه و گراس گرفته تا گل و حتی کوکائین. البته خودم هم مصرف میکردم و درواقع بار اول به جرم موادفروشی دستگیر شدم.
تا حالا چند بار دستگیر شدهای؟
نمیدانم، 6بار، 8بار. نه، اصلا 16بار دستگیر شدهام. من تحت تأثیر مواد مخدر هستم. مغز و حافظهام خوب کار نمیکند. فقط این را میدانم که 2مرتبه به جرم فروش مواد دستگیر شدم و مابقیشان درگیری، سرقت مقرون به آزار و زورگیری بوده.
این بار میدانی به چه جرمی دستگیر شدهای؟
بله، زورگیری. با همدستانم سوار ماشین میشدیم، البته ماشینی که پلاکش را مخدوش کرده بودیم و در خیابانها پرسه میزدیم و به محض شناسایی زن رانندهای که وارد پارکینگ میشد پشت سرش وارد میشدیم. بعد با قمه یا شمشیر اموال قیمتی مانند طلا و گوشی موبایلش را به سرقت میبردیم.
به کسی هم آسیب رساندید؟
نه اصلا. به محض اینکه شمشیر و قمه را میدیدند از ترس جانشان تسلیم ما میشدند. البته ما هم قصدمان آسیب رساندن به کسی نبود، چون میدانستیم مجازاتش سنگین است.
انگیزهات از ارتکاب این سرقتهای خشن چه بود؟
پول. من کارم آرایشگری است. مثلا اگر این حرفه 10میلیون برایم درآمد داشت، با زورگیری 50میلیون درآمد به دست میآوردم، اما خب پول سرقت برکت هم ندارد. اصلا نمیفهمی چطور خرج میشود.
چند مورد با این شگرد سرقت کردهاید؟
ما یک ماه است که سرقت میکنیم. فکر میکنم حدود 6مورد. البته من حافظهام خوب کار نمیکند، اما دزد باوجدانی هستم.
باوجدان؟!
تعجب میکنید؟ یکیدو مرتبه شده بود که در خیابان گوشی بندهخدایی را سرقت کردم. طرف التماس کرد که مشکل مالی دارد. دلم به رحم آمد و وجدانم اجازه نداد گوشی را با خودم ببرم. برگشتم و موبایل طرف را پس دادم، اما به همدستانم گفتم که شرایط برای سرقت مهیا نشد.
گفتی ورزشکاری؟
بدنسازی و تنیس.
گفتی آرایشگری؟ چه شد که تبدیل به سارق شدی؟
چند سال قبل، خواهرم به دام سارقان زورگیر افتاد. از آن به بعد عقدهای شدم و تصمیم به سرقت گرفتم تا انتقام بگیرم.
برای اینکه شهروندان در دام شما گرفتار نشوند چه توصیهای دارید؟
توصیهام این است که وقتی وارد پارکینگ ساختمان خود میشوند، حتما اول بررسی کنند که در بسته شده و بعد قفل ماشین خود را باز کنند و پیاده شوند. اگر طعمههای ما حواسشان را جمع و این موضوع را رعایت میکردند، نقشه زورگیری ما ناکام میماند. البته این بار هم بهخاطر بچهام توبه خواهم کرد و دور خلاف را خط خواهم کشید. من یک ماه پیش آزاد شدم و 6سال از عمرم را در زندان بودم. حالا هم خدا میداند چه حکمی برایم صادر خواهند کرد.