• شنبه 19 مهر 1404
  • السَّبْت 18 ربیع الثانی 1447
  • 2025 Oct 11
پنج شنبه 17 مهر 1404
کد مطلب : 264712
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/xvn3l
+
-

بدنام

تعلیق هیجان و عشق

100فیلم شاخص 3
تعلیق هیجان و عشق

دونالد اسپوتو از فیلم «بدنام» به‌عنوان نخستین تلاش آلفرد هیچکاک برای خلق یک ماجرای عاشقانه واقعی یاد کرده است؛ فیلمی با حضور یک مثلث عشقی و داستانی معمایی که هیچکاک به همراه بن هکت آن را پرورانده بود. فیلم «بدنام» محصول سال‌های جنگ جهانی دوم ‌ با داستانی که به سیاق هیچکاک معمایی بود با فضایی ملتهب و سنگین و در بستر عاشقانه‌ای که در آن هیچکاک با تسلط کامل بر دستمایه‌ای که در اختیار داشت، نفس تماشاگر را حبس می‌کرد؛ تعلیق، هیجان و عشق که قرار بود شخصیت اصلی زن فیلم را از ورطه‌ای که در آن گرفتار شده بود نجات دهد؛ در واقع یک موفقیت بزرگ برای آلفرد هیچکاک و گروه بازیگرانش که همگی بعد از اکران فیلم «بدنام» تولدی دوباره را تجربه کردند؛ یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های کارنامه اینگرید برگمن که در تناسب کامل با کری گرانت به‌عنوان زوجش قرار دارد. کلود رینز هم در نقش ضلع سوم ماجرا تجسمی از شرارتی است که هیچکاک آن را به شیوه و سبک خودش جوری پرورانده که همخوان با فضای کلی اثر باشد. فیلمنامه بدنام شاید بهترین متنی باشد که بن هکت برای هیچکاک نوشته است. از فیلم‌های سیاه و سفید هیچکاک در دهه40میلادی، بدنام بیشتر از بقیه در یادها مانده است. یک موفقیت عظیم تجاری که منتقدان را هم به ستایش واداشت.
داستان این فیلم از آنجا آغاز می‌شود که ‌آلیشا هیوبرمن، دختر یک جاسوس نازی دستگیر و محکوم شده به مردی به نام دولین، مأمور مخفی آمریکایی دل می‌‎بازد. دولین که به دستور مافوقش باید پرده از تحرکات مشکوک نازی‌ها در ریودوژانیرو بردارد، آلیشا را به کمک می‌طلبد و او هم می‌پذیرد تا نقش عنصر نفوذی را در تشکیلات دشمن بازی کند. در ریودوژانیرو، آلیشا برخلاف میلش با یک مأمور نازی ازدواج می‌کند. دولین با کمک آلیشا به چند و چون توطئه نازی‌ها پی می‌برد و متوجه فداکاری‌های آلیشا می‌شود.
آلفرد هیچکاک، کارگردان فیلم درباره این اثر گفته است: وقتی با بن‌هکت کار روی فیلمنامه بدنام را شروع کردیم، دنبال یک مک‌گافین می‌گشتیم و مثل همیشه روش آزمایش و اشتباه را در پیش گرفتیم. از همان اول موضوع اساسی داستان را داشتیم. قرار بود اینگرید برگمن و کری‌گرانت نقش مأمور اف‌بی‌آی را بازی کنند... با بن‌هکت به‌تدریج داستان را بسط دادیم و مک‌گافین را وارد ماجرا کردیم؛ چهار‌پنج نمونه اورانیوم را در داخل بطری‌ها مخفی کرده بودند. تهیه‌کننده پرسید: «این دیگر چه‌جور چیزی است؟» گفتم: «اورانیوم است. چیزی که با آن بمب اتم می‌سازند.» گفت: «کدام بمب اتمی؟» یادتان باشد این برای سال ۱۹۴۴ بود؛ یک سال قبل از هیروشیما.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید