
از اسم اینجا هم حساب میبردند

زهرا بلندی؛ روزنامهنگار
فقط شنیدن اسمش کافی بود تا ضربان قلب مجرمان تندتر بزند. «آگاهی شاپور» جایی نبود که آدمها بهسادگی از کنارش بگذرند. مرکز رسیدگی به مهمترین پروندههای جنایی، جایی میان خیابانهای تنگ و باریکی که در گذر سالها با نامهای چهلگزی (هر گز تقریباً نیم متر بود)، قوامالدوله، فرمانفرما و شاپور شناخته میشد و امروز به نام «وحدت اسلامی» میشناسیم. آگاهی شاپور از گذشته به موازات محله خانیآباد قرار داشت و نظم و انضباط آن بر این محله نیز اثرگذار بوده است.
نصرالله حدادی، تهرانشناس میگوید: «در دوره قاجار، نظم کشور با داروغه و گزمهها برقرار میشد، اما ناصرالدینشاه در سفرهایش به اروپا، با ساختاری نوین روبهرو شد و مردی اتریشی-ایتالیایی به نام «کنت مونتدُفورت» را با خود آورد و او را رئیس پلیس کشور کرد، اما ساختار پلیسیاش دوام نیاورد.»
حدادی با بیان اینکه بعد از مشروطه هم اوضاع چندان تغییر نکرد، میگوید: «حکومت مرکزی قدرت لازم برای حفظ امنیت را نداشت، اما با روی کار آمدن پهلوی اول، همهچیز عوض شد. تمام نیروهای پراکنده ازجمله گشتیها، گزمهها و حتی تشکیلات « وستاهل » منحل و همهچیزبهدست ایرانیها سپرده شد. افرادی مثل سرپاسبان مختاری و سرپاسبان رادسر هم نظم تهران را به ساختاری متمرکز تبدیل کردند. شعبه اول نظمیه در ضلع جنوب غربی میدان توپخانه، ابتدای خیابان بابهمایون بود؛ جایی که امروز ایستگاه مترو است. آگاهی شاپور هم یکی از شاخههای همین مجموعه شد؛ مرکزی برای برخورد با جرائم مهم که با تخریب خندقها و گسترش خیابانکشیها در سالهای ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۹شمسی به بخشی جداییناپذیر از بافت شهری تهران تبدیل شد. برای مقابله با جرم و بینظمی، مأموران رضاشاه در این محدوده یعنی خیابان وحدت اسلامی کنونی مستقر شدند و چون تشکیلات گستردهای داشت، به «تشکیلات آگاهی» یا «شاپور تشکیلات» معروف شد.»