
قانون حجاب را اجرا کنید
بیاعتنایی به قانون حجاب وبالتان میشود

دخترخانم محجبهای میگفت که به کافه رفته و صاحب کافه اجازه نداده جای مناسب و دلخواهش را انتخاب کند. گویا این بخش در معرض دید است و منتظر کسانی است که برایش مشتری بیشتری جلب کنند.
خلاصه اینکه، بیحرمتی به دختر محجبه یک طرف و کاسبی عدهای با بیحجابی و استفاده ابزاری از دختران شهر، سوی دیگر قصه است.
قانون حجابی که بدون هیچگونه تنش میتوانست اجرا شود، به بهانههای واهی کنار گذاشته شد و حالا پای آنها که اهل حریم و حیا و خانوادهاند، از برخی نقاط شهر بریده شده است.
هر روز الگوهای نادرست پوششی ایجاد میشود و برای بسیاری برهنگی عرف و عادیسازی میشود.
از نگرانی برای پوشش سر، به نگرانی برای برهنگی رسیدهاید.
استفاده ابزاری از حجاب زنان به یک دغدغه جدی فرهنگی تبدیل شده است.
حالا باید دلواپس تربیت نوجوانها و امنیت فرهنگی جوانها شوید.
خواهشا برای بهانهتراشی نگویید «جنگ ۱۲روزه نشان داد این دختران هم انقلابیاند». حتما همین است اما این گزارهها برای شما جدید است. سالها پیش وقتی میگفتیم بیحجابی به معنی تقابل با نظام نیست، اتفاقا شما بودید که فکر میکردید کسانی که شلحجاب هستند، مقابل نظام قرار دارند و میشود از آنها برای رأیآوری استفاده ابزاری کرد.
خواهشا اسم «کار فرهنگی» را نیاورید؛ چون برای این کمکاری هم باید پاسخگو باشید. بگذریم که کار فرهنگی جای نظم و انضباط اجتماعی را نمیگیرد.
خواهشا نگویید «حجاب اجباری نداریم»؛ خودتان بهتر میدانید الزام قانونی، اجبار نیست و قاعده برای پوشش حکم عقلی و جهانشمول است. حداقل خودتان را گول نزنید.
خواهشا با اسم گشت ارشاد، مردم را نترسانید و آدرس غلط ندهید که قانون حجاب از هرگونه تنش بری است.
اما این مقدمه را برای این تذکر خیرخواهانه آخر نوشتم.
آقای مسئول محترم،
کاری با جماعت بیاعتقاد یا جاهل اطرافتان ندارم؛ حکم آنها چیز دیگری است. خطابم خود شماست، شما که خانوادهای مذهبی دارید و اهمیت احکام الهی را میدانید و خبر دارید بیاعتنایی به ضرورت دین چه پیامدهای ناگواری برای جامعه و مردم دارد؛ سخنم با خود شماست.
رهاسازی و تساهل در احکام الهی ظلم است و در هر دو دنیا گرفتار میشوید. چوب خداوند سخت است و وبالتان خواهد شد. اگر نگران جامعه و کشور نیستید، لااقل برای عاقبتبخیری خودتان فکر کنید. دلسوزانه گفتم؛ خود دانید.