
وزیری که برای اهالی خرید میکرد

سمیرا باباجانپور؛ خبرنگار
کوچه شهید چهاردوری در محله تختی که قدیمیها آن را به نام کوچه مدرسی میشناسند، زادگاه مردی است که پست و مقام، او را پابند خود نکرد و او همچنان ساده زیست و ساده به ملکوت عروج کرد. حرف از شهید محمدجواد تندگویان است؛ همان جوان سادهپوش محله تختی که با آن صورت استخوانی و نگاه نافذش همچنان در خاطر اهالی ماندگار شده است. فاطمه تندگویان، خواهر شهید محمدجواد تندگویان، وقتی قرار است از محله تختی و خاطرات برادرش حرف بزند یکراست میرود سراغ خانه پدربزرگش؛ جایی که آقا محمدجواد آنجا به دنیا آمد: «پدربزرگم، سیداحمد مینونشان از معتمدان محله تختی بود. ابتدا در خانه آنها زندگی میکردیم. بعد ساکن کوچه مدرسی در همان نزدیکی شدیم. محله تختی محلهای با بافت مذهبی و اصیل بود؛ بهخصوص خانوادههایی که در اطراف مسجد قندی و کوچه و خیابانهای اطرافش زندگی میکردند، اکثرا از معتمدان بازار بودند. منزل ما مرکز فعالیتهای مذهبی و خیرخواهانه بود؛ البته اهالی به فکر همدیگر بودند و دردهایشان مشترک بود. یادم میآید پدربزرگم 2اتاق خانهاش را در اختیار نیازمندان سالخورده گذاشته بود. برادرم در چنین محیطی بزرگ شد.»
فاطمه تندگویان خاطرات برادر را اینگونه به یاد میآورد: «هم باهوش بود و هم مسئول. شبهای امتحان زیر تیر چراغبرق حصیر پهن میکرد و در خیابان به بچهها درس میداد. اگر همسایهای مریض میشد، حتما به عیادتش میرفت و برایش قرآن میخواند. دعای کمیل را حفظ بود. شبهای جمعه در مسجد بینایی مراسم پرفیض کمیل برپا بود. زمانی که برق میرفت، آقا جواد بلند میشد و بقیه دعا را بلندبلند میخواندند. این مردمداریاش حتی زمانی که وزیر شد با او بود. وقتی به محله میآمد، همچون دوران نوجوانی، زنبیل بهدست میگرفت و برای سالخوردگان و نیازمندان خرید میکرد. اهالی میگفتند: آقا شما وزیر هستید، چرا زنبیل بهدست گرفتهاید؟ لبخند میزد و دور میشد.»