
چرا نباید به آمریکا اعتماد کرد؟
بی اعتمادی به آمریکا؛ راهبرد ملتهای آزادیخواه

گروه سیاسی
تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به شهر دوحه پایتخت قطر برای ترور رهبران ارشد جنبش حماس، درسهای بسیاری برای ناظران روابط بینالملل در زمینه «امنیت وارداتی» و «دیپلماسی فریب» بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای آمریکا برای اعمال سلطه به همراه داشت.
بنابر مواضع مقامات قطری، هیچکدام از تسلیحات پدافندی این کشور قادر به ردیابی تسلیحات رژیم صهیونیستی در حمله به دوحه نبودند. این در حالی است که 4ماه قبل، ترامپ در سفر به کشورهای حاشیه خلیجفارس قراردادی به ارزش بیش از200میلیارد دلار با قطر منعقد کرد که شامل تجهیزات و سامانههای دفاعی برای تامین امنیت این کشور بود.
خاموشی پدافند آمریکایی برای مقابله با موشکهای آمریکایی!
از سوی دیگر، حضور پایگاه «العدید» بهعنوان بزرگترین پایگاه هوایی آمریکا در غرب آسیا نماد قدرت و بازدارندگی واشنگتن در قلب خلیجفارس قلمداد میشود. با این اوصاف یکبار دیگر ثابت شد که آمریکا حتی برای متحدین بهاصطلاح راهبردی خود نیز بازیگر قابل اعتنا و اتکایی نیست و نمیتواند برای آنها امنیت بیاورد.
اما ناکارآمدی امنیت وارداتی و پایان سراب اتکا به آمریکا، تنها گوشهای از درسی است که کشورهای حاشیه خلیجفارس به تمام مردم منطقه دادهاند. علاوه بر خاموشماندن پدافند آمریکایی قطریها برای مواجهه با ادوات آمریکایی صهیونیستها، حمله اسرائیل به دوحه طنز تلخ دیگری نیز داشت و آن، مطلعشدن مقامات قطری توسط آمریکاییها 10دقیقه پس از شروع انفجارها بود.
در واقع واشنگتن با وجود اطلاع قبلی از حملات صهیونیستها، عامدانه سران دوحه را بیاطلاع گذاشت و مثل همیشه همسوی جنایات تلآویو شد. همه اینها در شرایطی است که دوحه به یکی از نمادهای دیپلماسی در منطقه برای پایاندادن به جنگ در غزه تبدیل شده بود.
خنجر دیپلماسی فریب بر کشورهای منطقه
درس دیگر داستان دوحه، خنجری بود که آمریکاییها با ابزار «دیپلماسی فریب» بر کشورهای منطقه وارد میآورند.
شهر دوحه قطر در حالی مورد تجاوز رژیم صهیونیستی قرار گرفت که این شهر ماههاست میزبان مذاکرات آتشبس میان رژیم صهیونیستی و جنبش حماس است؛ مذاکراتی که بارها مورد حمایت و پشتیبانی ترامپ نیز قرار گرفته بود. به بیان دیگر، دوحه در میانه مذاکرات و کاربست ابزار دیپلماسی مورد حمله نظامی قرار گرفت. شبیه اتفاقی که برای ایران و مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا بر سر مسئله هستهای واقع شد.
صهیونیستها بامداد 23خرداد امسال در حالی با چراغ سبز دولت آمریکا به کشورمان حمله کردند که پیشتر قرار بود در تاریخ 25خرداد دور ششم مذاکرات غیرمستقیم تهران- واشنگتن در شهر مسقط عمان برگزار شود. خیانتهای آمریکا در قبال کشورهای منطقه با سوءاستفاده از ابزار دیپلماسی، نشانگر بدعهدی ذاتی این کشور است که هیچ اصلی جز «اعمال قلدری» برای دستیابی به اهداف نامشروع را به رسمیت نمیشناسد. خیانتهای مستمرآمریکا موجب بیاعتمادی به این دولت شده است؛ موضوعی که بهدفعات توسط رهبر حکیم انقلاب اسلامی مورد اشاره قرار گرفته است.
غریبه با وفای به عهد
یکی از دلایل بیاعتمادی به آمریکا، معطوف به عدمپایبندی این دولت به تعهداتش میشود. رهبر انقلاب اسلامی اسفند سال گذشته در دیدار دانشجویی در پاسخ به برخی ادعاها مبنی بر لزوم صلح میان ایران و آمریکا، فرمودند: «عنصرِ داخلی مقالهنویسِ فلان روزنامه میگوید خب آقا! دو نفری که با همدیگر جنگ دارند و مینشینند برای صلح مذاکره میکنند، اینها هم به همدیگر اعتماد ندارند؛ نداشتن اعتماد مانع مذاکره نیست. این اشتباه است؛ همان 2نفری که برای صلح دارند مذاکره میکنند، اگر به وفای به آنچه قرارداد میشود مطمئن نباشند، مذاکره نمیکنند؛ چون میدانند کار بیهوده و مهملی است. در مذاکره باید انسان مطمئن باشد که طرف مقابل به آنچه متعهد شده عمل خواهد کرد».
معظمله در سخنرانی دیگری به تاریخ مرداد 1395با اشاره بهعلت مخالفت ایشان به مذاکره با آمریکا تصریح کردند: «انسان گاهی با دشمن هم حرف میزند اما دشمنی که به حرف خودش پایبند باشد... با این دشمن میشود حرف هم زد... اما وقتی ثابت شد که دشمن، دشمن نابکار است و در عمل، از نقض عهد هیچ ابائی ندارد... بعد هم وقتی میگوییم آقا چرا نقض عهد کردی، باز لبخند میزند، باز زبان چرب و نرم را باز میکند و یک جوری توجیه میکند، با این دشمن نمیشود وارد مذاکره شد».
آمریکا نوکر میخواهد
عامل چهارم که دولت آمریکا را به واحدی غیرقابل اعتماد در چشم ملتهای آزادیخواه مشخصاً ملت ایران تبدیل کرده، نوع رویکرد این دولت در قبال سایر دولتها و تقاضا برای سرسپردگی کامل آنهاست.
رهبر انقلاب اسلامی چندی پیش در تاریخ 2شهریور در دیدار اقشار مختلف مردم، با اشاره بهعلت اصلی دشمنی دولت آمریکا به ایران فرمودند: «آمریکاییها در گذشته علت حقیقی این دشمنی را زیر عناوینی مانند تروریسم، حقوق بشر، دمکراسی، مسئله زن و مسائل مشابه پنهان میکردند یا آبرومندانه میگفتند میخواهیم رفتار ایران را عوض کنیم اما این فردی که امروز در آمریکا سر کار است، علت حقیقی خصومت با ایران را لو داد و گفت میخواهیم ایران به حرف ما گوش کند... آنها میخواهند ایران با این تاریخ بزرگ و ملت با این همه عزت و افتخار، گوش در فرمان آمریکا باشد».
ایشان پیشتر در تاریخ آبان1396 در دیدار تعدادی از دانشآموزان با اشاره به سرنوشت تلخ دکتر مصدق با وجود اعتماد به آمریکا تصریح کردند: «دکتر مصدق برای اینکه بتواند با انگلیسیها مبارزه کند و در مقابل انگلیسها بایستد، به خیال خودش، رفت سراغ آمریکاییها؛ با آنها ملاقات کرد، مذاکره کرد... به آنها اعتماد کرد. کودتای بیستوهشتم مرداد نه بهوسیله انگلیس بلکه بهوسیله آمریکا در ایران انجام گرفت... یعنی حتی به امثال مصدق هم اینها راضی نیستند؛ اینها نوکر و سرسپرده و توسریخور میخواهند؛ مثل چهکسی؟ مثل محمدرضای پهلوی».
ریشه قرآنی عدماعتماد به آمریکا
پیش از هرچیز باید تصریح کرد که علتالعلل چارچوب فکری و اندیشهای رهبر انقلاب مبنی بربیاعتمادی به آمریکا، مبتنی بر آیات قرآنی است که همواره عدم وابستگی به استکبار را گوشزد کرده است.
معظمله اردیبهشت سال1398 در محفل انس با قرآن با اشاره به چرایی شکست جنبشهای بیداری اسلامی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا فرمودند: «اینکه قرآن به ما میگوید: وَلا تَرکنوا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا فَتَمَسَّکمُ النّار؛ اعتماد نکنید به ظالمین، این همین گرفتاری امروز مردم دنیاست. اعتماد میکنند، پدرشان درمیآید. دیدید در بعضی از این کشورهای عربی یک حرکت خوبی انجام گرفت، یک مبارزه خوبی بهوجود آمد، یک غوغایی به پا شد، یک بیداریای بهوجود آمد، منتها مثل شعلهای که بیایند روی آن خاکستر و خاک بریزند، خاموش شد؛ چرا؟ چون لاتَرکنوا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا را عمل نکردند. رکون کردند به آمریکا، به رژیم صهیونیستی؛ نفهمیدند چه کار باید بکنند».
تهدید در کنار مذاکره
عامل سوم که موجب بیاعتمادی به دولت آمریکا میشود، معطوف به شیوه مذاکراتی آنهاست که تهدید را بهعنوان ابزار فشار بهکار میبرند؛ موضوعی که رهبر انقلاب از آن بهعنوان «رابطه گرگ و میش» یاد کردهاند.
حضرت آیتالله خامنهای آبان سال1388در دیدار با خانواده شهدا، با تأکید بر اینکه «ما رابطه گرگ و میش را نمیخواهیم» فرمودند: «...بیایید بنشینید با ما سر میز، مذاکره کنید بر سر فلان موضوع؛ مثلا بر سر موضوع هستهای، لیکن شرطش این است که این مذاکره، به فلان نتیجه معین برسد. مثلا دست برداشتنِ کشور از فعالیت هستهای، اگر به این نتیجه نرسد، پس چنین و چنان؛ تهدید».
اعتماد به نفس ملی به جای اعتماد به دشمن
عامل پنجم که عدماعتماد به جریان استکبار را لازم میکند، تأثیر آن بر افزایش اعتماد به نفس ملی است. رهبر انقلاب اسلامی فروردین 1395در دیدار نوروزی جمعی از مسئولان کشور با اشاره به لزوم اعتماد به نفس ملی گفتند: «ما باید بهخودمان اتکا کنیم؛ به دیگران و به بیگانگان نمیشود اتکا کرد؛ نمیشود اعتماد کرد. من مکرر در دوران همین مذاکرات هستهای شاید 5-4 مرتبه یا بیشتر گفتم به آمریکاییها نمیشود اعتماد کرد.حالا هم ملاحظه میکنید و میبینید؛ حرفهایی که میزنند، اظهاراتی که میکنند و عملکردی که نشان میدهند، کاملا امضای آن حرفی است که بنده آنوقت میزدم... ما باید بهخودمان اعتماد کنیم، بهخودمان تکیه کنیم و بدانیم میتوانیم و بدانیم که خدای متعال هم کمک میکند».