
امن و آرام

پرنده جایی مینشیند که امن باشد و برای همین است که از تجمع آدمها و محل زندگی آنها میگریزد. اگر بخواهد برای آب نوشیدن و دانه برداشتن نزدیک آدمها شود، روی بلندی مینشیند و اگر پایین بیاید، دائم مراقب اطرافش است. اگر پرنده را درون قفس بیندازند، قفس لانه او نمیشود. منتظر است که در آن را بازکنند تا فرار کند. اگر پرندهها بخواهند جایی بنشینند یک ردیف بین همجنسهای خودشان را انتخاب میکنند. وقتی گرمای نیمه تابستان میگذرد و فصل برداشت محصول نزدیک میشود، گنجشکها میدانند که باید سراغ کدام مزرعه بروند. میدانند چه زمانی برسند که بازمانده دانههای محصول را پیدا کنند اما همانجا که نعمت فراوان است، باز هم احتیاط میکنند و دور میمانند تا آدمها آنچه کاشتهاند، بردارند و دانههای جدا شده را پشت سر رها کنند. وقتی خطر دور میشود گنجشکها دستهجمعی به سمت سفره سرازیر میشوند و باز تا سایه آدم را ببینند، فرار میکنند. میگویند پرندههای کوچک پر جنب و جوش از دمجنبانک تا فنچ را نمیشود اهلی کرد و فقط میشود به زور در قفس نگه داشت. اما دستهای قدیمی مادربزرگ امن است. نیاز به دانه نیست. چادر نماز و انگشتر عقیق مثل لانه قناری است و آرامشی دارد که پرنده هم به آن پناه میآورد.