
پاسخ ایران به کریدور ترامپ
گفتوگوی کارشناسان درباره نقشه آمریکا در ارمنستان و واکنش ایران

رضا عمویی-روزنامهنگار
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا بهتازگی در کاخ سفید از طرح خود درباره صلح میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان با میزبانی از رؤسای جمهوری 2کشور رونمایی کرد. طرح آمریکا برای کریدور زنگزور اگرچه به بهانه تسهیل صلح میان باکو و ایروان مطرح شده است، اما از نگاه تهران این گذرگاه چیزی فراتر از یک مسیر ارتباطی صرف است. در همین ارتباط تلویزیون اینترنتی همشهری گفتوگویی را با آقایان شعیب بهمن و محسن پاکآیین انجام داده و نظرات این کارشناسان منطقه قفقاز را درباره تحولات جاری در قرهباغ جویا شده است. مشروح این گفتوگو به شرح ذیل است:
نام زنگزور که در حال حاضر روی کریدوری به همین نام گذاشتهاند، از کجا میآید؟
محسن پاکآیین: اگر بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم، باید به تاریخ ایران در دوره مغولها توجه کنیم. منطقه زنگزور در آن زمان بخشی از ایران و ارمنینشین بوده است. در زمانی که اقوام مغول به دنبال حمله به این منطقه بودند، یکی از اهالی ارمنی برای اعلام آمادگی دفاع از منطقه خودشان، زنگ کلیسا را در زمانی غیرعادی به صدا درمیآورد و مردم آماده دفاع میشوند و مغولها هم از منطقه میروند. از آن زمان این منطقه را زنگزور نامیدهاند؛ یعنی زنگی که برای قدرتنمایی به صدا درآمده است. از سال1918 بعد از انقلاب روسیه هم لنین به دنبال اتحاد اقوام نبود و سعی میکرد که اقوام مختلف در آسیای مرکزی و قفقاز با هم متحد نباشند تا خطری برای دولت مرکزی ایجاد نکنند. مثلا در ازبکستان مناطق و شهرهای تاجیکنشین داریم و در تاجیکستان برخی شهرها ازبک هستند. منطقه قرهباغ هم که یک منطقه ارمنی بوده را به آذربایجان و مناطقی ترکنشین را به ارمنستان داده بودند. با این حال زنگزور همیشه در دست ارمنیها و قرهباغ در اختیار آذریها بوده است.
در حال حاضر موضع جمهوری اسلامی ایران در برابر تحولات اخیر در قفقاز چست؟
شعیب بهمن: چه ارمنستان و چه جمهوری آذربایجان و چه ترکیه از طریق ایران میتوانند به خلیجفارس دسترسی پیدا کنند و نیازی به ایجاد مسیر و راه جدیدی نیست. جمهوری آذربایجان هم در سالهای گذشته از مسیر ایران برای دسترسی به نخجوان استفاده کرده و ایران سخاوتمندانه این مسیر را در اختیار جمهوری آذربایجان قرار داده است. در عین حال کریدور زنگزور یک مسیر مواصلاتی ساده نیست چون مسیرهای مواصلاتی در حال حاضر وجود دارند؛ بلکه کریدور زنگزور بسیار فراتر از یک کریدور ترانزیتی و حملونقلی صرف است. به همین دلیل ایران با جدیت در برابر این موضوع موضعگیری کرده و خطوط قرمز خود را ترسیم کرده است. در سالهای گذشته هم به اذعان و اعتراف اردوغان، این ایستادگی ایران بود که این کریدور نتوانست اجرایی شود. در واقع بهنظر میرسد که دنبالکنندگان کریدور زنگزور زورشان به ایران نرسیده و سراغ آمریکا رفتند تا تغییرات ژئوپلیتیکی را آمریکا در منطقه رقم بزند. از زمان جنگ دوم قرهباغ در سال2020 آمریکا و ناتو در پشت صحنه این تحولات حضور داشتند و امروز شرایطی ایجاد شده تا ناتو و آمریکا بازیگری خود را آشکار و عیان سازند. ترامپ هم علاقه دارد که خود را حلال مشکلات جهان نشان دهد تا جایزه صلح نوبل را بگیرد. به همینخاطر ترامپ، وزارت امور خارجه آمریکا را مأمور پیدا کردن مناقشات برای ورودش به مناقشات کرده است. علت مخالفت آمریکا با کریدور زنگزور نیز آگاهی ایران از صحنهگردانی این موضوع توسط آمریکاست و به همینخاطر ایران شکلگیری این کریدور را خط قرمز خود اعلام کرده است. سال گذشته هم سفیر انگلیس در ناتو این کریدور را گذر ناتو عنوان کرده بود. از سوی دیگر قفقاز یک بخش کوچک از پازل بزرگتر است که تا دریای سیاه ادامه مییابد. کریدور زنگزور با مداخله آمریکا اکنون شبیه به خنجری شده که منافع هر 3کشور ایران، روسیه و چین را تهدید میکند. مسئله بسیار کلانتر است و زنگزور میتواند متصل به کریدورهای دیگری ازجمله کریدور داوود اسرائیل شود. بهطور کلی کریدور زنگزور برای ایران خفگی ژئوپلیتیک به همراه خواهد داشت.
در صورت احداث کریدور زنگزور، چه منافعی عاید کشورهای امضاکننده توافق صلح در کاخ سفید خواهد شد؟
محسن پاکآیین: باید توجه داشت که نخستین حرکت برای صلح در قفقاز را روسها دنبال کردند و ورود روسیه به جنگ دوم قفقاز باعث شد تا 7شهر جمهوری آذربایجان آزاد شود؛ اما مسئله قرهباغ لاینحل باقی ماند و مذاکرات ادامه یافت و اروپا وارد شد. طرح صلح جامعتری در اجلاس پراگ بین علیاف و پاشینیان امضا شد و مقدمهای برای آزادی کامل قرهباغ فراهم گشت. براساس توافق پراگ، قرار شده بود تا 2کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان تمامیت ارضی یکدیگر را به رسمیت بشناسند و در نشست آلماتی نيز همه متعهد شدند که مرزهای بینالمللی را محترم بشمارند. مجموعه توافقاتی بر مبنای صلح نهایی شد که بهتازگی شروع شده و هنوز هم ادامه دارد؛ هرچند این توافق صلح با برخی موانع هم روبهروست. در عین حال طرح ترامپ درباره صلح باکو و ایروان چیز جدیدی ندارد و تأکیدی بر همان صلح پراگ برای توقف جنگ و بهرسمیت شناختن ارضی یکدیگر و برقراری صلح است. در عین حال طرح ارائه شده برای دولت ترامپ مهم است، چون این توافق صلح در راستای بازسازی و تقویت چهره ترامپ بهعنوان یک رئیسجمهور ضدجنگ ارائه شده است.
حضور آمریکاییها را در توافق صلح و کریدور ادعایی زنگزور چگونه ارزیابی میکنید؟
محسن پاکآیین: در بیانیه کاخ سفید و اظهارات ترامپ به اجاره 99ساله اشاره نشده است. ترامپ هم گفته که به شرکتهای آمریکایی خواهیم گفت که در ارمنستان و آذربایجان فعالیت کنند. زمانی هم که «باراک»، سفیر آمریکا در ترکیه پیشنهاد اجاره 99ساله کریدور زنگزور در خاک ارمنستان را داد، ارمنستان اعلام کرد که تمامیت ارضی خود را اجاره نمیدهیم. بعد گفتند که شرکتهای آمریکایی برای فعالیت میتوانند حضور داشته باشند. ما باید بین گمانهزنیها و صحبتهای دقیق مطرحشده تفکیک قائل شویم. اگر این منطقه تبدیل به یک منطقه نظامی شود، منطقه ناامن خواهد شد و این به نفع ارمنستان نخواهد بود. ارمنستان وقتی میتواند از این مسیر استفاده کند که مسیر امن باشد. آمدن نیروی نظامی در کریدور زنگزور مغایر با طرح صلح در منطقه است. جمهوری اسلامی هم از طرح صلح استقبال میکند و از نظر ما صلح در منطقه اقدامی مثبت است. ژئوپلیتیک معمولا با جنگ تغییر میکند نه با صلح. علت مخالفت و نگرانی از تحولات زنگزور تهدید علیاف به اقدام نظامی در این منطقه بود، اما طرح فعلی امضاشده در کاخ سفید، تکرار همان طرحهای قبلی صلح است.
جمهوری اسلامی ایران چه اقداماتی باید در برابر کریدور زنگزور انجام میداد که تاکنون انجام نداده است؟
محسن پاکآیین: باید توجه داشت که جمهوری آذربایجان تا به حال تقاضای عضویت در ناتو نداشته است؛ چون ورود ناتو به قفقاز یعنی ناامنی دریای خزر و ناامنی دریای خزر به نفع جمهوری آذربایجان نخواهد بود. هیچگاه نیز قفقاز برای ناتو یک اولویت نبوده و در برنامههای راهبردی ناتو، قفقاز دارای اولویت زیادی نیست. ما درباره منطقه قفقاز 2نگاه داریم؛ تهدیدمحور و فرصتمحور. در هر مقطعی که نگاه تهدیدمحور مستقر شده، ما نتوانستیم از تهدیدات فرصت بسازیم. در زمانی که فرصتمحور بودیم و به دنبال استفاده از فرصتها بودیم توانستهایم کار خود را به پیش ببریم و منافع کشور را هم تامین کنیم. در سالهاي 92 تا 99 نگاه فرصتمحوری داشتیم و ما باید فرصتهای موجود در منطقه قفقاز بهویژه قفقاز جدید را در مسیر صلح بشناسیم و دولت اهتمام کند و از این فرصت استفاده نمايد.
نقش و بازیگری ایران در تحولات قفقاز و بهویژه ساخت کریدور زنگزور چگونه میتواند باشد؟
شعیب بهمن: جمهوری آذربایجان و ارمنستان تصور میکنند که امنیتشان برای همیشه با عضویت در ناتو تامین خواهد شد، اما آنها در اشتباه هستند. ما هم باید نگاههای مبتنی بر پیدا کردن مقصر را رها کنیم و به فکر راهبرد برای آینده باشیم. اینکه تصور کنیم که اسرائیل و ناتو در منطقه حضور ندارند هم یک نگاه و درکی اشتباه است. تمام شواهد حاکی از حضور اسرائیل و ناتو در منطقه قفقاز است. ما باید نگاه تمدنی و تاریخی به قفقاز داشته باشیم و این منطقه را یک منطقه در چارچوب تمدن ایرانی ببینیم. خطوط قرمزی را که رهبری درباره قفقاز تعیین کردند باید مورد توجه قرار دهیم و این خطرات و تهدیدات ناشی از استقرار کریدور زنگزور را با جدیت دنبال کنیم. تهران همچنین باید رایزنیهای گسترده خود در منطقه بهویژه با روسیه را آغاز کند؛ چون حضور آمریکا در منطقه همواره فصل مشترک تهدید علیه ایران و روسیه است و تهران باید دیپلماسی فعالتری را در برابر ایجاد کریدور زنگزور دنبال کند.
با توجه به مباحث مطرحشده و داغ این روزها، منطقه زنگزور چه اهمیتی دارد؟
محسن پاکآیین: این گذرگاه 35کیلومتری جمهوری آذربایجان را به منطقه نخجوان متصل میکند و اگر این اتصال نباشد ممکن است منطقه خودمختار نخجوان دچار تحولاتی شود. مثلا زمانی ارمنستان میخواست نخجوان را بگیرد و ایران در زمان ریاستجمهوری مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی مانع این کار شد و تهران با هشدار به ارمنستان، نخجوان را برای جمهوری آذربایجان نجات داد. برای ارمنستان هم اهمیت زنگزور بسیار زیاد است، چون ارمنستان این گذرگاه را گروگان گرفته تا بتواند راههای مواصلاتی به نخجوان را بهعنوان یک کارت بازی در برابر جمهوری آذربایجان در اختیار داشته باشد. البته جمهوری آذربایجان و ترکیه هم نمیخواهند ارمنستان از محاصره ژئوپليتیکی خارج شود؛ این در حالی است که بیشترین استفاده ارمنستان از جنوب و مرز ایران است؛ هرچند ترکیه و جمهوری آذربایجان میخواهند حصر ژئوپلیتیکی ارمنستان ادامه یابد.
آیا کریدور زنگزور باعث تغییرات مهم ژئوپلیتیک در منطقه قرهباغ خواهد شد؟
شعیب بهمن: هیچ تفاوتی بین کریدور زنگزور و کریدور ترامپ از نظر ماهیتی وجود ندارد و هر دو یک هدف را دنبال میکنند: ایجاد کریدور زمینی و هوایی در سطح منطقه با قابلیت انتقال انرژی. این کریدور قرار است موجب تسهیل دسترسی ترکیه و آمریکا و اسرائیل به دریای کاسپین شود و این مسئله تأثیرات قابلملاحظهای در حوزه انتقال انرژی بر جای خواهد گذاشت. مسئله انتقال انرژی جمهوری آذربایجان به اسرائیل در 2سال گذشته مطرح بوده است. در حوزههای امنیتی و نظامی نیز عضویت سریع جمهوری آذربایجان و ارمنستان در ناتو محتمل خواهد بود؛ لذا اجرای کریدور زنگزور فراتر از یک مسیر ترانزیتی، کل محیط امنیتی قفقاز را دگرگون خواهد کرد. ایران با باز شدن مسیرهای مواصلاتی مشکلی ندارد، اما هدف نهایی پشت کریدور زنگزور نگرانکننده است و این اهداف میتواند بر آینده تحولات منطقه تأثیرگذار باشد. اجرای کریدور زنگزور بهمعنای تغییر ژئوپلیتیک خواهد بود و سیاست جغرافیایی همه بازیگران نسبت به گذشته تغییر خواهد کرد. مسئله بسیار کلان و راهبردی است و ما در جنگ اخیر 12روزه اسرائیل علیه کشورمان آن را تجربه کردیم و دیدیم که جنگندههای اسرائیلی از همین مسیر هوایی به خاک ایران تجاوز کردند. تصور کنید که اگر این دسترسی روی زمین هم ایجاد شود و پایگاههای نظامی روی زمین و در مجاورت مرز ایران ایجاد شود، تأثیرات نگرانکننده آن تا چه میزان زیاد خواهد بود. نکته مهم این است که اگرچه آمریکا با یک شرکت سهامی وارد ماجرای کریدور زنگزور میشود، اما حضور آمریکا در منطقه به بهانه تامین امنیت منجر به تحرکات نظامی آنها و احتمالا ایجاد پایگاههای نظامی جدید در مجاورت مرز ایران خواهد شد و از این منظر ایران با نگرانی زیادی این تحولات را دنبال میکند. وضعیت مرز ما در جنوب ارمنستان با همسایگی با آمریکا دچار تغییر میشود و قطعا ژئوپليتیک منطقه را نیز تغییر خواهد داد. عضویت 2کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان در ناتو نیز برای ما مشکلساز خواهد بود. در همین جنگ اخیر هم قرار بود رهبران سیاسی ارشد ایران ترور شوند تا نیروهای تکفیری در جمهوری آذربایجان بهعنوان پیادهنظام وارد کشور شوند و جنگهای شهری ایجاد کنند. همه این برنامهها از همین مسیر مرزهای شمالی ایران طرحریزی شده بود.