
درسی که معمار کاشانی به تهرانیها داد!

داستان ساخت 7کاسه معلق را شنیدهاید.سالها پیش، یک معمار کاشانی به نام جعفرخان معمارباشیاز کاشان بهتهران آمد. دنبال کار میگشت... اما معماران تهرانی به او کار نمیدادند. دست رد به سینهاش میزدند چون او را نمیشناختند. جعفرخان اما ناامید نشد. به سراغ سپهسالار رفت؛ کسی که در حال ساخت یک مدرسه و مسجد عظیم در تهران بود. بزرگترین مسجد تهران؛ پروژهای بزرگ که به سفارش میرزاحسینخان سپهسالار قزوینی، وزیر خارجه و جنگ آن زمان و صدراعظم پیشین، در سال ۱۲۹۶ هجری قمری کلنگ خورد.
جعفرخان به سپهسالار گفت: «یک گوشه از مدرسه را به من بدهید. اگر خوب ساختم مزد بدهید و اگر بد ساختم شریک ثوابم.» سپهسالار نگاهش کرد و گفت: «باشه... برو آن طرف، کنار آبریزگاه یک راهرو هست، مال تو!» جعفرخان قبول کرد... اما یک شرط گذاشت؛ هیچکس نباید در کارش دخالت کند! سپس حصاری دور آن قسمت کشید و ۲۵ روز... فقط ۲۵ روز بعد، از سپهسالار دعوت کرد که بیاید تماشا.
سپهسالار، معماران، عملهها و بناها همه آمدند تماشا کنند و وقتی پرده کنار رفت، همه حیرت کردند: 7 سقف معلق، شبیه به 7 کاسه معکوس. همه او را تحسین کردند. سپهسالار به او ۱۰۰ تومان جایزه داد و سپس دستور داد تا از فردا همه زیر دستش کار کنند. جعفرخان گنبدها و گلدستههای مسجد را هم ساخت. بعدها حتی زمانی که جعفرخان پیر شده بود، ساخت بنای کاخ سعدآباد را به او سپردند و مهندسهای آلمانی و انگلیسی که به آنجا آمده بودند، گفتند «با بودن جعفرخان، ما اینجا اضافهایم!» اگر به تهران گردی علاقه دارید، در تقاطع میدان بهارستان، کنار عمارت بهارستان، به مسجدآیتالله مطهری (سپهسالارسابق) هم سر بزنید؛ مسجدی تماشایی است.