
تحقق رویای رکاب زدن
کودکان معلول در بوستانهای منتخب پایتخت دوچرخهسواری میآموزند

نیلوفر ذوالفقاری-روزنامهنگار
«زندهباد زندگی، ما همه یک خانوادهایم». این شعار گروه کودکان دچار معلولیت است که این روزها در بوستان پلیس، عصرهای تابستان را با یاد گرفتن دوچرخهسواری، به صحنهای از نمایش تلاش و امیدواری تبدیل کردهاند. معاونت آموزش سازمان حملونقل و ترافیک شهرداری تهران، 5بوستان پایتخت را برای ورزش و آموزش کودکان دچار معلولیت اختصاص داده و مربیان در روزهای هفته به این کودکان، نه فقط رکاب زدن و دوچرخهسواری، که تمرین امید و تلاشمیآموزند. یک عصر تابستانی با این کودکان، والدین و مربی آنها در بوستان پلیس منطقه4 همراه شدیم.
شوق آموزش به کودکان معلول
صدای مربی محل تمرین دوچرخهسواری را پر کرده است. او یکی را تشویق میکند و به دیگری حفظ کردن تعادل دوچرخه را یاد میدهد. هاشم رضایی، همان مربی محبوب بچههای دارای معلولیت است که در حوزه مشاوره سازمان حملونقل و ترافیک شهرداری تهران در بخش فرهنگ ترافیک و دوچرخهسواری فعالیت میکند. او میگوید: «از سال1395 در بوستان ترافیک، شرایطی را فراهم کردیم تا کودکان سندرم داون بتوانند آموزش دوچرخهسواری ببینند. 35نفر را پذیرش کردیم و 8ماه طول کشید تا آنها رکاب زدن را یاد بگیرند.» با گذر زمان بچهها همکلاسیهای خود را در مدرسهها خبر کردند و به این ترتیب تعداد داوطلبان برای تجربه ورزش و آموزش جمعی بیشتر شد. معاونت آموزش سازمان حملونقل و ترافیک شهرداری هم تصمیم گرفت 5بوستان پایتخت را به شکل پایلوت به این فعالیت اختصاص دهد. رضایی میگوید که کار کردن با این کودکان باید و نبایدهای خاص خود را دارد، اما در نهایت حس خوبی که از تلاش و شادی آنها به مربیان منتقل میشود، منحصربهفرد است: «خیلی وقتها والدین باور نمیکنند که فرزندشان موفق شود، اما وقتی بعد از مدتها رکاب میزند، آن احساس شیرین مثل یک آهنربا مرا به ادامه این آموزشها جلب میکند.»
تلاش برای حضور در جامعه
قاسم فیروزیان، پدر امیرمحمد 24ساله و ساکن شهرک فرهنگیان در منطقه4 است. او چند سالی است هر هفته امیرمحمد را برای تمرین در بوستان پلیس همراهی میکند. فیروزیان میگوید: «امیرمحمد اینجا دوستان خوبی پیدا کرده و در کنار ورزش که برای سلامت جسمش مهم است، بودن در این گروه حال روحی او را هم بهتر کرده است.» فیروزیان معتقد است حذف نشدن این بچهها از جامعه و منزوی نشدن آنها خیلی مهم است، به همین دلیل هم لازم است امکانات ورزشی و تفریحی مخصوص بچههای دچار معلولیت افزایش پیدا کند. فیروزیان ادامه میدهد: «فکر میکنم ایجاد گروههای آموزشی که بچههای سندرم داون را دور هم جمع و آنها را دور از والدینشان وارد حلقه معاشرت کند، میتواند مفید باشد.»
تفریح و آموزش، حق همه کودکان
خانوادهها دور زمین تمرین به تماشای تلاش فرزندانشان در یادگیری دوچرخهسواری ایستادهاند. شهلا پویان، مادر جواد مظفری 27ساله است. جواد مبتلا به سندرم داون است و خنده از لبهایش دور نمیشود. پویان میگوید: «خانوادههای بچههای دارای معلولیت باهم در ارتباط هستند و در نتیجه من هم از این طریق از برنامه اینجا با خبر شدم. نخستین بار که جواد سوار دوچرخه شد، در همان نخستین جلسه توانست تعادلش را حفظ کند و رکاب بزند.» حالا جواد روزبهروز برای حضور در تمرین و دیدن دوستانش مشتاقتر میشود. پویان میگوید: «جواد خیلی خوشحالتر از قبل است. من از محلهای دور پسرم را به اینجا میآورم و از دیدن حال خوب او ذوق میکنم. کاش برای این بچهها، امکانات ورزشی و تفریحی بیشتری وجود داشته باشد. »
بچهها نباید در خانه بمانند
راضیه رضایی، مادر فاطمه مقیمنژاد 23ساله میگوید فرزندش را برای شرکت در کلاسهای ورزشی در هرکجای شهر برده.اوکه خودش فرزند دچار معلولیت دارد برای پیداکردن زمین ورزشی، مربی و امکانات آموزشی برای این بچهها آستین همت بالا زده است. رضایی میگوید: «روزی این بچهها را خدا سر راهشان میگذارد. هرکجا والدین از خیران و مسئولان دلسوز مطالبهای برای فرزندانشان مطرح میکنند، از دادن امکانات به آنها استقبال میشود. مربیان داوطلبانه و رایگان، برای بچهها وقت میگذارند و آنها را آموزش میدهند.» رضایی معتقد است هنوز راه زیادی در پیش است تا امکانات ورزشی، آموزشی و تفریحی مناسب برای کودکان دچار معلولیت و سندرم داون در شهر فراوان و در دسترس باشد: «هنوز بسیاری از مادران و پدران، فرزندان معلول خود را در خانه نگه میدارند و بیرون نمیآورند و بچهها هم تعامل با دیگران را یاد نمیگیرند. »