
تره باری ها در میدان ماندند
قدردانی سخنگوی شورای شهر تهران و مدیرعامل سازمان میادین میوه وتره بار از جانفشانی کارکنان این سازمان در جنگ 12روزه

پریسا نوری -روزنامهنگار
در روزهایی که پایتخت آماج حملات وحشیانه دشمن صهیونیستی بود، ادارهها دورکار شدند و خیلیها برای حفظ جان خود و خانواده شهر را ترک کردند. هرچند با افزایش حملهها کرکره مغازهها و فروشگاهها بهخصوص در مناطقی که بیشتر مورد حمله قرار گرفته بود یکییکی پایین کشیده میشد، اما چراغ برخی صنوف خدماتی مثل بازارهای میوهوترهبار و فروشگاههای شهروند بیوقفه روشن بود تا مایحتاج و محصولات مورد نیاز شهروندان را عرضه کنند، که در این میان چند نفر از کارکنان بازار میوهوترهبار حین خدمت آسیب دیدند و جانباز شدند. علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای شهر اسلامی شهر تهران و مهدی بختیاریزاده، مدیرعامل سازمان مدیریت میادین میوهوترهبار پایتخت با حضور در میدان میوهوترهبار شهید غیبی شهرری از این افراد قدردانی کردند.
قول دادهاند که حمایتمان کنند
میثم امانی 38سال دارد و جزو کارکنان بازار میوهوترهبار شکوفه در منطقه14 است. زمانی که مشغول کار بوده، خانهشان در محله تهرانپارس مورد اصابت موشک قرار میگیرد و همسر و فرزند 4سالهاش دچار سوختگی میشوند. او درباره روز حادثه میگوید: «ساعت 2بعدازظهر دلشوره عجیبی سراغم آمد. به همسرم زنگ زدم و گفتم دلشوره دارم؛ گفت نگران نباش اتفاقی نمیافتد. ساعت3 یکی از همسایههایمان خبر داد که خانهمان را زدهاند.» بقیه ماجرا را همسرش، سهیلا آقایی اینطور تعریف میکند: «صدای انفجار اول که آمد همهجا تاریک و پر از دود شد. صدای مانی پسرم را شنیدم که با گریه فریاد میزد «سوختم... سوختم...». بچه را بغل کردم و از ساختمان بیرون زدم که با انفجار دوم خانهمان فروریخت.» دستی به سر مانی 4ساله میکشد و ادامه میدهد: «بچهام دست، صورت و گوشش سوخته بود و خودم هم از ناحیه کمر و دست دچار سوختگی شدم و تا چند روز در بیمارستان بستری بودیم.» مانی کوچولو که آثار سوختگی روی پوست دستانش کاملا پیداست، بهانه میگیرد و مادر درحالیکه سعی میکند بچه را ساکت کند، عکسهای آوار خانه را از گوشی موبایلش نشانمان میدهد و میگوید: «اینروزها در هتل شهر اقامت داریم و مسئولان شهرداری قول دادهاند حمایتمان کنند تا خانه و زندگیمان را از نو بسازیم.»
خوشحالم که در حد توان به کشورم خدمت کردم
پژمان محمدی 20سال دارد و از 15سالگی در بازار میوهوترهبار شهرری کار میکند تا خرج پدر و مادر پیرش در سنندج را بدهد. او در دومین روز از تیرماه و در حملههای پهپادی رژیم صهیونیستی به مقر سپاه سیدالشهدا در شهرری بر اثر اصابت ترکش مجروح و بهتازگی از بیمارستان مرخص شده است. او درباره روز حادثه میگوید: «جلوی غرفه مشغول چیدن میوهها در پالت بودم که ناگهان صدایی شنیدم. سرم را که بلند کردم نور شدیدی دیدم و بعد چیزی نفهمیدم و به زمین افتادم. پرتابه در یک متری غرفه منفجر شد. کمی بعد در پاهایم سوزش شدیدی حس کردم.» با وجود اینکه از بیمارستان مرخص شده، ولی 2تکه ترکش در نقاط حساسی از پاهایش جا مانده و بهگفته پزشکان درصورت جراحی ممکن است عصب پایش آسیب ببیند و برای همیشه ویلچرنشین شود. درحالیکه دلتنگ محیط کارش شده، با ویلچر گشتی در میان غرفهها میزند و در پاسخ به این سؤال که در روزهای جنگ چرا پیش خانواده اش به سنندج نرفته، میگوید: «نانآور خانه بودم، نمیخواستم کارم را رها کنم. الان هم پشیمان نیستم چون ماندم و در حد توانم به مردم خدمت کردم.»
سر کار برگشتم تا کمکحال همکارانم باشم
حسن همتی 50سال دارد و نگهبان بازار میوهوترهبار آزادی است. او در نیمهشبی که محدوده فرودگاه مهرآباد مورد حمله دشمن قرار گرفت، با موج انفجار مواجه شد. او که پرونده مدارک پزشکیاش را همراه دارد، درباره مصدومشدنش اینطور میگوید: «ساعت حدود 2نیمهشب بود و در محل کارم نگهبانی میدادم که ناگهان صدای بسیار مهیب انفجار به گوشم رسید. تا بهخودم بیایم انفجار دوم با صدای بلندتر در فاصله 50، 60متریام اتفاق افتاد و صدای سوت بلندی در گوشم پیچید.» نفسی تازه میکند و ادامه میدهد: «آن موقع متوجه نشدم چه اتفاقی برایم افتاده؛ اما صبح همکارانم با صورت ورمکرده و قرمزم مواجه شدند و من را به بیمارستان رساندند. پزشکان گفتند بهدلیل موج انفجار آسیب دیدهام و 2هفته باید استراحت کنم.» وقتی به لباس فرمی که به تن دارد اشاره میکنیم و میپرسیم از کی دوباره مشغولبهکار شده است، لبخند میزند و جواب میدهد: «نتوانستم خانه بمانم؛ 5روز استراحت کردم و برگشتم که کمکحال همکارانم باشم.»
برای رفع نگرانی آسیبدیدگان تلاش میکنیم
علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران: نبرد فقط جنگیدن در میدان نبرد و پشت پدافند نیست؛ حضور و تلاش همکاران ما در همه واحدهای خدماترسان شهرداری در روزهایی که تهران زیر شدیدترین حملات دشمن بود، ستودنی و قابل تقدیر است. من و همکارانم در شورای شهر این حضور و تلاش بیوقفه را که موجب قوت قلب شهروندان در آن روزهای سخت بود، تحسین میکنیم و در کنار شهردار تهران برای التیام زخمهای آسیبدیدگان و رفع نگرانیهایشان در امور مختلف از درمان تا بازسازی منازل و تامین وسایل خانه و.... قدم برمیداریم.
همکارانم حتی از مرخصیهایشان استفاده نکردند
مهدی بختیاریزاده، مدیرعامل سازمان مدیریت میادین میوهوترهبار شهر تهران: در طول جنگ 12روزه طبق بخشنامه، خانمهای شاغل در شهرداری و سازمانهای زیرمجموعه دورکار بودند؛ اما وقتی بررسی کردیم متوجه شدیم که اغلب خانمها سر کار حاضر شدهاند. همچنین بسیاری از آقایان میتوانستند از مرخصیهای استحقاقی استفاده کنند و سرکار حاضر نشوند؛ اما همکاران من خودشان را مانند اپراتوری که پشت پدافند نشسته میدیدند و همه تلاششان این بود که کار مردم روی زمین نماند. یک روز که آقای زاکانی برای بازدید از یکی از بازارها آمده بود، یکی از غرفهداران گفت آقای دکتر، ببینید، ما امروز مشتری نداشتیم، ولی آمدیم که چراغ این بازارها خاموش نشود.»
شمسالله اشرفی یکی دیگر از کارگران بازار میوهوترهبار شهرری است که در پی وقوع حمله رژیم صهیونیستی چند ترکش به ساق پایش اصابت کرد و مجروح شد. روزی که برای تهیه گزارش به میدان میوهوترهبار رفتیم، او برای پیگیری درمان به بیمارستان رفته بود و حضور نداشت. قدردان زحمات و جانفشانیهایش هستیم.