
در ستایش تعلیم و تربیت
اهمیت تمدنی و راهبردی مسئله تعلیم و تربیت

1. تأکید جدی رهبری
در اکثر سخنرانیهای ایشان مخاطب اصلیشان جوانان هستند.
در بیانیه گام دوم اساس پیام خود را در گفتوگو با جوانان و سپردن کار انقلاب بهدست آنان قرار دادند.
نه فقط در جلسات مختلف با معلمان بلکه در اکثر سخنرانیهای خود علاج کشور را ورود نیروی انسانی انقلابی در صحنه میدانند.
در نقد سیاستهای دولتهای غربگرا در کشور یکی از مهمترین نقدهای ایشان مقوله تعلیم و تربیت بوده است.
در ماجرای مواجهه ایشان با سند 2030میتوان متوجه شد که چه اندازه ایشان نسبت به سپردن تعلیم و تربیت به طرح تربیت غرب و بیگانگان حساسند.
در تأکید ایشان بر مطالعه تاریخ و خصوصا اسناد لانه جاسوسی و سخنرانیهای ایشان حول این موضوع میتوان فهمید چه اندازه مراقبت از نگرش نسلها برای ایشان مهم است.
2.علت اصلی تأکیدات
اساس حرکت و پیشرفت کشور را رهبری ساخت تمدن نوین اسلامی میدانند.
اگر نسل آینده بر پایه مبانی اسلامی، اخلاقی، هویتی و انقلابی تربیت نشود، امکان تحقق تمدن نوین اسلامی وجود ندارد.
اساسیترین شاخص رشد جامعه در جهت تحقق تمدن اسلامی همین رشد نسل آینده است. ایشان به تبع از امام(ره) این نکته را فتحالفتوح حرکت انقلاب میدانند.
ایجاد تمدن نوین اسلامی نیاز به شکلگیری یک هویت متفاوت دارد، این هویت مغز این تمدن است. هویت متفاوت در نسل جدید متبلور میشود.
نکته کانونی جنگ و درگیری ایران با دشمنانش در ساحت هویت است.
همه فشارهای استکبار و تمدن غرب برای تغییر هویت مردم ایران است. این تغییر هویت نقطه اصلی تمرکزش نسل جوان و نوجوان ماست.
دستگاه تعلیم و تربیت خط مقدم حفظ هویت ملی و دینی ما در برابر هجوم فرهنگی، رسانهای و شناختی غرب خواهد بود.
خطر انفعال هویتی و تحریف هویت انقلابی، دینی و ملی ایران از خطر جنگ سخت بسیار بیشتر است.
ایشان حتی در بحث مقاومت بعد از سقوط حکومت سوریه، رشد و جوشش جریان مقاومت را مهمترین عنصر امیدبخش این حرکت میدانستند.
وحدت جامعه و انسجام فرهنگی یکی از پر تأکیدترین عناصر رشد و پیشرفت کشور است.
ملوک الطوایفی شــدن آمــوزش و پــــرورش بــه ملــوکالــطوایفی شــدن کشور و از بین رفتن ساختار یکپارچــه فــرهنگــی مــا خواهد انجامید.
از بین رفتن انسجام در کشور زمینهساز فروپاشی و جنگ داخلی است و این همان نقطه راهبردی دشمن در جنگ شناختی نیز است.
بدون وجود یک وحدت و انسجام فرهنگی ایجاد سوگیری واحد برای رشد و پیشرفت کشور نیز ممکن نخواهد بود.
3.اصول حرکت انقلاب اسلامی
اصل اول مسئله پیشرفت کشور است.
پیشرفت کشور یک رشد همهجانبه است که اساس آن را رشد انسانی شکل میدهد.
حتی در حل و فصل مشکلات اقتصادی کشور توجه به درونزایی اقتصاد و تولید و کار و همینطور دانشبنیان شدن اقتصاد و سرمایهگذاری مردمی و امثالهم نشان میدهد چه میزان اهمیت در این جهت مرتبط با رشد انسانی کشور است.
اصل دوم مسئله عدالت در کشور است.
مقوله عدالت آموزشی یعنی فراهم کردن حداقل رسیدگی تعلیمی و تربیتی برای همه مردم یک مسئولیت و حق برای دولتهاست.
مقوله حقوق مشترک که در قانون اساسی برای همه مردم درنظر گرفته شده است مبانی الهیاتی دارد که اندیشمندان انقلاب اسلامی ذیل بحث توحید و الهیات جامعه توحیدی از آن بحث کردهاند.
4.ضربههای دولتهای غربگرا به این رکن کشور
بیثباتی عجیب و غریب مدیریت آموزش و پرورش نخستین نشانه بود. در طول 8 سال دولت آقای روحانی 6وزیر آموزش و پرورش جابهجا شد.
نفوذ نرم و پنهانی با تصویب و پیگیری مخفیانه سند 2030 که توسط رهبری بر ملا شد.
عدمپیگیری درخواستهای رهبری که گاهی باعث تکرار حتی جزئیترین خواستهها میشد. بهعنوان مثال درخواست ایشان برای وارد کردن اسناد لانه جاسوسی از سال 98، حداقل 3 مرتبه تکرار شد.
ایده سپردن بخشهای مختلف آموزش و پرورش به دیگران توسط مدیران به بهانه نداشتن منابع مالی باعث شد که رهبری بارها نسبت به این موضوع تذکر جدی بدهند.
5.نتیجه
شاید بتوان گفت مهمترین و کلیدیترین شاخص ارزیابی دولتها همین موضوع است.
این موضوع عمدتا به سبب جنگهای اقتصادی و شناختی مغفول واقع شده است.
این مسئله ریشهایترین و در عین حال مغفولترین مسئله مورد نیاز کشور است.
نگاههای توسعه محور و مادی که به رشد انسانی و تمدنی کشور توجه نمیکنند از این موضوع غافلند.
جالب است که در چندین سخنــرانی پیــاپی رهـبری در اردیبهشت ماه، ایشــان به مناسبتهای مختلف به این موضوع پرداختند.