گزارش
حضور دادستان در منزل اولیای دم باعث شد آنها از قصاص قاتل فرزندشان صرف‌نظر کنند
بخشش قاتل در نیمه شب
محمد جعفری- روزنامه‌نگار
فقط چند ساعت تا اجرای حکم باقی مانده و قرار بود پیش از روشن شدن هوا قاتل قصاص شود، اما در همین فاصله کوتاه دادستان و مسئولان اجرای احکام به خانه اولیای دم رفتند و در آخرین رایزنی‌ها موفق شدند رضایت‌شان را جلب کنند تا قاتل بخشیده شود. این چکیده تلاش دادستان بندرعباس و همکارانش در شبی سخت و نفسگیر بود که در نهایت پایان شیرینی داشت.
به گزارش همشهری، اواسط سال 1400به بازپرس جنایی بندرعباس خبر رسید که پسر جوانی بر اثر اصابت ضربات چاقو به قتل رسیده است. دقایقی از وقوع این حادثه می‌گذشت که بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه خود را به محل وقوع جنایت رساندند. مقتول پسر جوانی بود که بر اثر اصابت 2 ضربه چاقو دچار خونریزی شدیدی شده و جانش را از دست داده بود. آنطور که شواهد اولیه نشان می‌داد دقایقی قبل دعوای شدیدی بین او و یکی از دوستانش اتفاق افتاده و این جنایت رقم خورده بود. آنهایی که متهم را می‌شناختند می‌گفتند که او از دوستان نزدیک مقتول و از اقوام دورش است. با این حال هیچ‌کس به درستی نمی‌دانست متهم با چه انگیزه‌ای دست به این جنایت زده و بعد از قتل کجا گریخته است.
نمی‌دانستم قاتل شده‌ام
قاتل فراری هیچ ردی از خود به جا نگذاشته بود. با وجود این تیم‌هایی از پلیس سایه‌به‌سایه در تعقیب او بودند تا اینکه سرانجام به اطلاعاتی درباره مخفیگاهش دست یافتند و وی را دستگیر کردند. متهم به قتل وقتی تحت بازجویی‌های تخصصی قرار گرفت به قتل اعتراف کرد و گفت که از سر عصبانیت و به‌خاطر غرور جوانی مرتکب قتل شده است. او گفت: من و مقتول سال‌ها با یکدیگر دوست بودیم. از آن گذشته با هم قوم و خویش هستیم و هیچ مشکلی با یکدیگر نداشتیم. روز حادثه، اما بر سر مسئله‌ای پیش پا‌افتاده با یکدیگر بگومگو کردیم. ابتدا ماجرا در حد بحث لفظی بود، در ادامه کار به زد و خورد کشید و این بین من که خیلی عصبانی بودم و می‌خواستم جلوی او و مردی که درگیری‌مان را می‌دید کم نیاورم، چاقویی را که همراهم بود بیرون کشیدم و با آن ضربه‌ای به دوستم زدم. قصدم فقط ترساندن او بود و دنبال راهی بودم که دعوا تمام شود، اما نوک چاقو ناخواسته به او برخورد کرد و وقتی به‌خودم آمدم دوست صمیمی‌ام خون‌آلود روی زمین افتاده بود و من هم از ترسم فرار کردم. تا چند ساعت بعد فکر می‌کردم که او مجروح شده، اما در ادامه متوجه شدم به‌خاطر ضربه‌ای که به او زده‌ام جانش را از دست داده و پلیس به‌دنبال دستگیری من است.
متهم به قتل ادامه داد: فقط به فکر فرار بودم، اما نمی‌دانستم باید چه کار کنم. از زندان و قصاص شدن می‌ترسیدم و سرگردان بودم تا اینکه دستگیر شدم.
درگیری تلافی‌جویانه
چند روز پس از وقوع این قتل بود که درگیری دیگری اتفاق افتاد. این بار برادر مقتول و 3نفر از نزدیکانش به خانه قاتل حمله کرده و پدر و مادر او را مورد ضرب و شتم قرار دادند. با اینکه قاتل در بازداشت بود و تحقیقات مقدماتی ادامه داشت، آنها قصد داشتند با این کار از قاتل انتقام بگیرند. در شرایطی که در این حادثه زن و مرد مسن به‌شدت آسیب دیده بودند، برادر مقتول و 3فرد همراهش دستگیر شدند تا این پرونده ابعاد تازه‌تری پیدا کند.
در دادگاه
با تکمیل تحقیقات، پرونده به دادگاه کیفری یک استان هرمزگان فرستاده و متهم به قتل محاکمه شد. در این جلسه پدر و مادر مقتول به‌عنوان اولیای دم اعلام کردند خواسته‌شان قصاص قاتل است. سپس قاضی اتهام قتل عمد را به متهم تفهیم کرد و نوبت به دفاعیات او رسید. پسر جوان درحالی‌که پشیمان بود، گفت: ما سال‌ها با یکدیگر دوست بودیم و یک اتفاق باعث این حادثه شد. شاید اگر هنگام درگیری چاقو همراهم نبود این اتفاق رخ نمی‌داد و حداکثر با چند مشت و لگد درگیری تمام می‌شد، اما من از سر عصبانیت دوستم را با چاقو زدم. دوستم که قبلا وقتی نیاز به کمک داشت در حمایت از او با افراد دیگری درگیر شدم، اما حالا او را به‌دست خودم به قتل رساندم.
متهم در ادامه گفت: می‌دانم اولیای دم داغدار هستند، اما از آنها می‌خواهم به حرمت رفاقتی که با پسرشان داشتم و به‌خاطر نسبت فامیلی من را ببخشند و به جوانی‌ام رحم کنند. با وجود این درخواست، اما اولیای دم از خواسته‌شان کوتاه نیامدند و در این شرایط دادگاه حکم به قصاص قاتل داد.
مکث
شب آخر
با وجود اعتراض متهم به رأی دادگاه، حکم در دیوان‌عالی کشور تأیید و پس از انجام مراحل قانونی شمارش معکوس برای اجرای آن آغاز شد. در این بین خانواده متهم بارها برای جلب رضایت اولیای دم واسطه فرستاده و مسئولان واحد اجرای احکام نیز تلاش‌هایی را انجام داده بودند، اما هیچ‌کدام از این تلاش‌ها به جایی نرسیده بود. در این شرایط سحرگاه روز سه‌شنبه برای اجرای حکم تعیین شد. خانواده مقتول برای آخرین مرتبه با قاتل ملاقات کردند و او به قرنطینه فرستاده شد. اولیای دم اعلام کردند تحت هیچ شرایطی حاضر به بخشش نیستند و صبح سه‌شنبه برای اجرای حکم به زندان خواهند رفت.
شامگاه دوشنبه، اما قاضی الهام پوردهقان فراشاه، معاون دادستان در اجرای احکام برای آخرین مرتبه با اولیای دم تماس گرفت تا شاید در آخرین ساعات پیش از اجرای حکم بتواند آنها را برای بخشش قاتل راضی کند. در این تماس تلفنی هرچند اولیای دم راضی نشدند، اما اعلام کردند حاضر به صحبت کردن در این‌باره هستند. ساعت از 23گذشته بود که قاضی پوردهقان همراه با قاضی عارف اکبری، دادستان بندرعباس راهی خانه مقتول شدند. این آخرین فرصت برای جلب رضایت اولیای دم بود و چند ساعت بیشتر تا اجرای حکم باقی نمانده بود. در این جلسه شبانه دادستان اولیای دم را بار دیگر به بخشش تشویق و با آنها به‌خاطر از دست دادن فرزندشان ابراز همدردی کرد. در این شرایط بود که آنها سرانجام حاضر به بخشش شدند و صورتجلسه‌ای را که همانجا تنظیم شده بود امضا کردند. براساس این صورتجلسه آنها قاتل را بخشیدند و قرار شد پدر و مادر قاتل نیز از شکایت‌شان بابت ضرب و جرح صرف‌نظر کنند.
