
کمک به بانوان مبارز از مرضیه دباغ تا طاهره لباف

نام: عزتالسادات حسینی، مادر شهید محمدعلی فشارکیان
موقعیت: غیاثی
عزتالسادات حسینی، مادر شهید محمدعلی فشارکیان، یکی از هزاران مادر شهید در کشور ماست که در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی هم سنگتمام گذاشته است. کهولت سن باعث شده که نتواند طولانی صحبت کند، اما خاطرات آن روزهای سخت را شیرین تعریف میکند: «همسرم بازاری و از مبارزان رژیم پهلوی بود و کمکهای نقدی و غیرنقدی به انقلابیون میکرد. اعلامیههای امام را به خانه میآورد و در پوششهای مختلف بهدست مبارزان میرساندیم تا صحبتهای امامخمینی(ره) به همه مردم شهر برسد.» او از پناه آوردن پزشک انقلابی به خانهشان میگوید: «یک روز یک دخترخانمی با پوشیه و پایی که لنگان بود به خانه ما آمد؛ البته بعدش فهمیدیم سالم بوده و برای فرار از دست مأموران شاه خودش را به شلی زده بود. حالش که جا آمد برایمان از خودش گفت. نامش طاهره و دانشجوی پزشکی در دانشگاه شیراز بود. این دانشجوی انقلابی از شیراز برگشته بود و میخواست به خانهشان برود که از دور مأموران امنیتی را جلوی در خانهشان دیده بود؛ برای همین خودش را به شلی زده بود. بهعنوان خدمتکار به خانه ما که همسایه آنها بودیم، آمد و از شر مأموران نجات پیدا کرد. چند روزی پیش ما بود و با دختر بزرگم به بازار میرفت تا با پدرش دیدار کند و اعلامیهها را هم از او بگیرد و بهدست بقیه برساند. الان این دختر از پزشکان حاذق کشور است که بعد از انقلاب هم دست از خدمت به انقلاب و کشور برنداشته است. خانم طاهره لباف، همان دختر زیرک انقلابی است.» مرضیه دباغ نیز یکی دیگر از افرادی است که در آن سالها همسایه خانواده شهید فشارکیان بوده و مورد حمایت این خانواده قرار گرفته است. مادر شهید در این باره میگوید: «حاج آقا بعد از اینکه فهمید ساواک خانم دباغ و دخترش را زندانی کرده است به من و دختران گفت حواسمان به آنها باشد و مرتبا به دیدار آنها برویم. در ملاقاتها متوجه زخم عفونت کرده خانم دباغ شدم. از طریق یکی از آشنایان درخواست چند روز مرخصی کردیم تا حداقل زخمش درمان شود. از زندان که آزاد شد بهبود پیدا کرد و برای فرار از دست مزدوران شاه به خارج از کشور رفت.»
حاجیه خانم عزتالسادات در روزهای جنگ تحمیلی نیز در پایگاه پشتیبانی جبهه و رختشویخانه برای رزمندهها سنگتمام گذاشته است.