
واگنهای اسبی تهران؛ آغاز داستان حملونقل شهری

مهرشاد کاظمی
نخستین سیستم حملونقل عمومی تهران، واگنهای اسبی یا تراموای شهری بود که در ۲۹آبان۱۲۶۸ با حضور ناصرالدینشاه افتتاح شد. این واگنها که توسط 2 یا 4 اسب روی ریل حرکت میکردند، در کشور بلژیک ساخته شده بودند و به صورت قطعات جداگانه به تهران حمل شده و در آنجا مونتاژ میشدند.
هر واگن دارای 3 کوپه مجزا بود و قسمت میانی آن بهصورت ویژه برای بانوان طراحی شده بود تا مکانی محفوظ و پوشیده برای نشستن آنها فراهم شود. نخستین مسیر واگنها به طول ۳.۵کیلومتر از میدان توپخانه به سمت شرق در خیابان چراغ گاز (امیرکبیر فعلی) آغاز میشد. این مسیر از مقابل بازار پامنار عبور میکرد و در نهایت به ایستگاه ماشین دودی در خیابان ری ختم میشد. مسیرهای بعدی شامل میدان توپخانه به خیابان لالهزار و همچنین میدان توپخانه به بازار، دروازه قزوین و باغشاه بود. این سیستم به عنوان نخستین گام در ایجاد حملونقل عمومی مدرن در تهران، تحولی در جابهجایی شهری ایجاد کرد.
سون هدین، جهانگرد سوئدی در سال۱۲۶۹هـ.ش در سفرنامه خود به وضعیت تراموای شهری تهران اشاره میکند و مینویسد: «جامعه اروپایی مقیم تهران این تراموا را دوست ندارند و انتقادهای زیادی به نحوه ساخت آن وارد میکنند. ریلهای تراموا به طور استاندارد نصب نشده و در برخی نقاط تا ۴سانتیمتر بالاتر از سطح خیابان قرار گرفته است. علاوه بر این، 2طرف ریلها با سنگ پوشانده نشده که باعث ایجاد ناهمواری در خیابانها شده است.»
ایستگاه پارک واگنها و طویله اسبها در محلی واقع در خیابان اکباتان امروزی قرار داشت. رانندهها و کنترلچیهای این تراموا اغلب تاتار بودند و اختلاف و بحث میان کنترلچیها و مسافران بر سر نرخ بلیت، بهویژه در زمانهای شلوغی، امری متداول بود. هدین در بخشی دیگر از سفرنامه خود، خاطرهای جالب و طنزآمیز از تجربه سوار شدن بر ترامواهای تهران را روایت میکند. او مینویسد: «سفر با این ترامواها بسیار خندهدار است. واگنها پرسروصدا هستند و راننده آن حاکم مطلق بر همهچیز. اگر راننده در میان راه، دوست یا آشنایی را در خیابان ببیند، بیهیچ معطلی تراموا را متوقف میکند و به گفتوگو با او میپردازد. یکبار با این تراموا به سمت سبزهمیدان رفتم. ناگهان راننده بدون هیچ هشدار قبلی تراموا را نگه داشت. علت توقف کاملا غیرمنتظره بود: او تصمیم گرفته بود خیار بخرد تا میل کند و حال و هوای خود را تازه کند!»
آرنولد هنری لندور، جهانگرد انگلیسی نیز در سال۱۲۸۰هـ.ش در سفرنامه خود به وضعیت تراموای تهران اشاره میکند و مینویسد: «کالسکههای تراموا بسیار کثیف هستند؛ هرچند اسبهایی که آنها را میکشند وضعیت نسبتا بهتری دارند. مدیریت تراموا در دست یهودیهای روسی است، اما رئیس اصلی آن یک فرد انگلیسی است. این خط تراموا از میدان توپخانه به 3 دروازه اصلی شهر امتداد دارد و میدان توپخانه دقیقا در مرکز مسیرها واقع شده است.» خواجه غلام ثقلین، جهانگرد هندوستانی که در سال۱۲۹۱هـ.ش از تهران دیدن کرده است در سفرنامه خود درباره سیستم حملونقل عمومی مینویسد: «در شهر، تراموا وجود دارد، اما تعداد آن بسیار کمتر از نیاز مردم است. این واگنها چنان شلوغ هستند که بسیاری از مسافران مجبورند تمام مسیر را سرپا بایستند. بلیتهای تراموا به زبان فرانسه چاپ شدهاند و قیمت هر بلیت پنج شاهی است که مسافران را از نقطهای به نقطه دیگر شهر منتقل میکند.»
این سیستم حملونقل که روزگاری نوآوری بزرگی برای تهران به شمار میرفت، در نهایت در سال١٣٠٣هـ.ش تعطیل شد. تراموا، با تمام محدودیتها و مشکلاتش، نخستین تجربه تهرانیها از یک سیستم حملونقل عمومی مدرن بود و به نوعی آغازگر فرهنگ سفرهای شهری دستهجمعی در پایتخت محسوب میشود. یکی از دلایل اصلی کنار گذاشتن تراموا، رشد سریع جمعیت تهران و ناکارآمدی سیستم واگنهای اسبی در پاسخ به این تقاضای فزاینده بود. با وجود این، خاطره تراموا همچنان در میان مردم زنده ماند و حتی در ادبیات شفاهی و داستانهای قدیمی تهران جایگاه خاصی پیدا کرد. رانندههای تراموا با رفتارهای خاص خود گاهی باعث خنده و گاهی اعتراض مردم میشدند و واگنهای پر سروصدا و شلوغ آن، به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل شده بود.
پس از کنار گذاشته شدن تراموا، مدیریت حملونقلعمومی تهران براساس نیازهای زمانه بازطراحی شد. نخستین اتوبوسها که وارد تهران شدند، اگرچه در ابتدا تعداد محدودی داشتند، بهسرعت توانستند جایگزین تراموا شوند و نقش مهمی در جابهجایی روزانه مردم ایفا کنند. این تحول نشاندهنده گذار از یک سیستم ابتدایی و مکانیکی به رویکردی مدرنتر در حملونقل شهری بود. امروزه یاد و خاطره آن واگنهای چوبی و ریلهای قدیمی، بخشی از تاریخ شهری تهران را تشکیل میدهد و همچنان در میان پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ شهری، مورد توجه است.