• سه شنبه 18 دی 1403
  • الثُّلاثَاء 7 رجب 1446
  • 2025 Jan 07
چهار شنبه 12 دی 1403
کد مطلب : 244912
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/xGpwl
+
-

در تله نام‌ها

چرا ادعاي مذاکره و حتي توافق مديران پرسپوليس با رافائل بنيتز خوشحال‌کننده نيست؟

در حاشيه تمديد قرارداد پرسپوليس با اوستون اورونوف، رضا درويش، مديرعامل اين باشگاه از تلاش خود و همکارانش براي استخدام يک مربي نامدار خارجي خبر داد. در همين راستا درويش حتي مثال‌هايي هم زد؛ از مذاکره با نيکو کواچ تا حتي توافق با رافائل بنيتز که در نهايت اين مربي اسپانيايي آن را لغو کرده و از حضور در ايران انصراف داده است. نفس اينکه باشگاه در پي درخواست هواداران به‌دنبال استخدام يک مربي خارجي خوب است، اتفاق مثبت و نويدبخشي به شمار مي‌آيد، اما نگراني آنجاست که مديران پرسپوليس براي جبران ماجراي گاريدو، اين بار صرفا به‌دنبال جذب يک «نام بزرگ» باشند و به مسائلي نظير انگيزه و اشتياق طرف مقابل اهميت ندهند. راستش اين است که از ادعاي مذاکره با بنيتز چنين احساسي به آدم دست مي‌دهد.

   به بعدش فکر کرديد؟
مي‌دانيم که در حال‌حاضر رضا درويش به‌شدت تحت فشار هواداران است و هر روز بايد هزاران هشتگ در مورد ضرورت اخراج خودش از باشگاه را تحمل کند. احتمالا سريع‌ترين راه براي تغيير فضا هم اين است که اعلام شود مثلا پرسپوليس با همين بنيتز يا يک نام بزرگ در همين قواره‌ها قرارداد بسته است.
مطمئن باشید اثر این اسم به قدری عظیم خواهد بود که برای مدتی همه را میخکوب می‌کند، اما بعدش چی؟ مدتی طول خواهد کشید تا حضور چنین نامی در فوتبال ایران عادی شود. از آن پس چالش‌ها شروع می‌شود؛ از مشکلات سخت‌افزاری شدیدی که اینجا با آن دست به گریبانیم و حتما محل اعتراض مربیان بزرگ خواهد شد، تا مشکلات عادی و عمومی. اگر قرار است یک اسم مطرح به ایران بیاید، 4کنفرانس شیک خبری با حضورش برگزار شود و بعد هر اتفاقی که برای ما عادی است برای آن مربی تبدیل به یک بحران شگفت‌انگیز شود، حقیقتا چنین وصالی سودمند نخواهد بود و صرفا جنبه دور ریختن یک پول کلان را دارد.

   از گذشته درس بگیر!
مسئله بسیار مهم بعدی این است که مربی بزرگ جذب شده، انگیزه و اشتیاق کافی برای کار در ایران را داشته باشد. مثلا برای کسی که سرمربی لیورپول و چلسی و رئال‌مادرید بوده، قرار است چه دستاوردی برایش در ایران شورانگیز و پیش‌برنده باشد؟ مربیگری باشگاهی برخلاف ژانر ملی کار سختی است؛ هر روز تمرین، هر هفته مسابقه، هر دو هفته یک‌بار هم سفر. یک مربی برای کار موفق در این مدیوم، نیاز به انگیزه و اشتیاق دارد، وگرنه با بی‌خیالی ممکن است بدترین آسیب را به باشگاه بزند. بهترین و دم‌دست‌ترین مثال در این مورد هم جان توشاک بود؛ سرمربی کارنامه‌دار ولزی که فقط به ایران آمده بود تا پول بگیرد و نهایتا هم بعد از فقط چند‌ماه از تراکتور جدا شد. دیگر بگذریم که ما حتی در رده ملی هم آسیب مشابه، با تبعات بسیار بیشتری را از همکاری با مارک ویلموتس خوردیم.

   جنگجو استخدام کن!
مسئله انگیزه و اشتیاق بسیار مهم است. یک مربی متوسط رو به بالا با شوق موفقیت، هزاران بار سودمندتر از یک مربی بزرگ منقضی شده است که فقط با اسمش دارد کاسبی می‌کند. پرسپولیس برای موفقیت حتما باید به این فاکتور توجه کند. شاید امروز یکی مثل درویش دنبال سنگر گرفتن پشت این اسامی پر آب و تاب باشد، اما استخدام یک مربی بی‌‎انگیزه با دستمزد بالا، دقیقا می‌تواند بدترین ضربه را به این مدیر بزند و عملا کارش را تمام کند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید